عبدالکریم سروش: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲:
*«وقتی که خداوند ملائکه را نزد لوط فرستاد و نزد ابراهیم و گفتند که ما آمدهایم که عذاب بر قوم لوت و بر جامعه لوت نازل کنیم ابراهیم فوق العاده پریشان شد و با خداوند مشغول مجادله شد. تعبیری که در قرآن است همین است. «یجادلنا فی قوم لوط»، اصلا اعتراض کرد یک اعتراض جدال آمیز. [...] اینکه انسان با خداوند احتجاج و جدال بکند و به او اعتراض بکند و از او شکایت بکند اینها کاملا به رسمیت شناخته شدهاست. در منطق دینی آن هم نه افراد لاابالی و متفرقه بلکه عارفان، عاشقان و محبان خداوند، اینها حق داشتند و عمل میکردند. جدال میکردند و اعتراض میکردند و شکایت میکردند. آنچه که ما شنیدهایم و آنچه که تا کنون در ذهن ما نقش بستهاست این است که در مقابل خداوند دهانها باید بسته باشد. کسی در دلش هم نباید تصور اعتراض بکند. چه جای اینکه به زبان بیاورد و چه جای اینکه جدی بگیرد. ولی اصلا این طور نیست. و این همان نقطه آغازین است برای باز کردن یک افق تازه که انسان محق است. نه در مقابل آدمیان دیگر و نه در مقابل جامعه انسانی بلکه در مقابل خدائی که او را آفریدهاست. این عقل و اختیار که خداوند به انسان دادهاست معنای بسیاری دارد. معنای آن این است که این اختیار تا هر جائی که برود میتواند برود. عقل تا هر جا که میرود میتواند برود.»
**منبع: ''سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش در دانشگاه نیوجرسی آمریکا''، ۲۶ آبان ۱۳۸۸.
*«عبادت ذلیلانه داریم و عبادت سرفرازانه داریم. یک انسانی به دلیل محق بودن خداوند را عبادت میکند و یک انسانی به دلیل ذلیل بودن و اختیار خود را از دست دادن و عقل خود را از دست دادن، اینها با هم خیلی فرق دارند. خداوندی که محبوب ماست و مطاع ماست و معبود ماست میتواند هم موضوع و متعلق شکر ما قرار بگیرد و هم موضوع و متعلق شکایت ما قرار بگیرد. این آزادی را به ما داده و این اختیار را به ما دادهاست. کجا؟ همان جائی که به ما عقل دادهاست. وقتی که این را داد یعنی همه اینها با آن میآید.»
**منبع: ''سخنرانی دکتر عبدالکریم سروش در دانشگاه نیوجرسی آمریکا''، ۲۶ آبان ۱۳۸۸.
|