اوشو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۸:
* «آن‌که اعتماد می‌کند... مهم نیست که به چه چیزی اعتماد می‌کند، همین اعتماد حاکی از معصومیت اوست. حتی اگر بدلیل اعتماد، فریب بخورد، مهم نیست، چون ارزش اعتماد بسیار فراتر از چنین فریبی است. می‌توانی همه چیز را از او بگیری، ولی اعتماد را هرگز.»
* «آن‌که عمیقاً به خوشبختی خود علاقمند است، همواره به خوشبختی دیگران نیز علاقمند است، اما نه به خاطر دیگران. در ژرفای وجود به خودش علاقمند است، به همین دلیل یاری می‌رساند. اگر در دنیا به همه بیاموزند که خود را دوست بدارد، تمام دنیا خوشبخت خواهد شد. امکان شوربختی از میان خواهد رفت. هستند کسانی که با احساسات خود کنار می‌آیند و هستند کسانی که با همین احساسات می‌[[جنگ|‌جنگند]]- ولی هر دو اسیر احساسات خواهند ماند. باید از دایرهٔ این پیوند رها گردی. باید تماشاگر باشی، یک ناظر.»
* «اکثر ما در دنیایی زندگی میکنیم که در لحظه حالمان وجود نداریم و زندگیمان را در خاطرات گذشته و یا انتظارات آینده سپری میکنیم و فقط در بعضی از مواقع قادر خواهیم بود برای لحظاتی کوتاه وارد زمان حال یا (بی زمانی) شویم.
* «آن‌گاه که در پیوند هستیم، آن را بدیهی فرض می‌کنیم. زن تصور می‌کند مرد را می‌شناسد، و مرد تصور می‌کند که زن را می‌شناسد. نه مرد و نه زن چیزی نمی‌دانند. شناختن دیگری ناممکن است، دیگری همواره یک راز باقی می‌ماند. بدیهی دانستن وجود دیگری توهین است، بی‌احترامی است.»
در این دنیا فقط عده کمی از مردم قادرند پا فراتر بگذارند و وارد بعد بی زمانی یا زمان حال (ابدیت) شوند و از این عده تنها عده انگشت شماری تجربه خویش را با دیگران قسمت میکنند، بودا، مسیح، گورجیف، حلاج، حافظ، مولانا، سقراط، کریشنا، لائوتسو و .... کسانی بوده اند در جامعه زمان خودشان آنان را افرادی غیر عادی و بعضا دیوانه خطاب میکردند و پس از مرگ، لقب عارف و پیامبر و فیلسوف ... را بر آنها میگذاشتند. و نکته قابل توجه اینکه بعد از مرگ قدیسی میشدند و روز به روز بر تعداد پیروانشان افزوده میشد!
باگوان شری راجنیش (اشو) یکی از معدود افرادی است که راز زیستن در بی زمانی (بی نفسی) را کشف کرده است، او در سن بیست و یک سالگی مشرف به نور الهی گشت و به اشراق رسید (روشن ضمیر شد).
اشو در یازدهم دسامبر 1931 در روستای کوچواد واقع در مادهیا پرادش هندوستان دیده به جهان گشود، او از کودکی روحی عصیانگر و حقیقت طلب داشت و از همان دوران بچگی اش سعی داشت تا حقیقت را بیابد و هرگز هیچ دین و آئینی را نپذیرفت (مانند تمام روشن ضمیران!) و اسرار داشت هر چیزی را شخصا تجربه کند! او در اواخر ده 1960 میلادی فنون مراقبه پویا و منحصر به فرد خویش را به دنیا عرضه کرد. وی عقیده داشت که انسان عصر نوین چنان در زیر فشار سنت ها و نگرانی های زندگی مدرن گرفتار است که قبل از آنکه بتواند وارد حریم مراقبه شود، باید فرآیند پاکسازی عمیقی را از سر بگذراند.
اوایل دهه هفتاد بود که نام اشو به گوش غربیان رسید، در سال 1974 مرکزی در پونای هندوستان تاسیس شد و طولی نکشید که افراد بسیار زیادی به این محل آمدند.
او در تعالیم خود به راستی درباره هر جنبه از تحول ضمیر آگاه انسان سخن راند. وی نه بر اساس درک عقلی، بلکه بر اساس تجربه هستی گرایانه و خرد درونی خویش، آنچه را که برای جستجوی معنوی انسان معاصر اهمیت داشت، بازگو کرد. در واقع این او نبود که سخنرانی میکرده است، بلکه او فقط وسیله ای بوده است و کلمات الهی که بر او نازل میشد را انتقال میداد.
اشو به هیچ مرام و آئین و مکانی تعلق ندارد! همانطور که خود در این باره میگوید: من سر آغاز یک آگاهی کاملاً تازه هستم، لطفا مرا به گذشته پیوند نزنید، زیرا گذشته حتی ارزش یاد آوری هم ندارد.
سخنرانی های وی برای مریدان و حقیقت جویان از سراسر جهان به بیش از هفتصد جلد کتاب و گرد آوری شده است. (البته تا کنون!) این کتاب ها به بیش از سی و پنج زبان دنیا ترجمه شده است. اشو یک نویسنده به معنای رایج کلمات نیست، او شخصا هیچ کتابی را ننوشته است، کتابهای منتشر شده با نام اشو، در واقع مجوعه ای از سخنرانی های وی هستند. همچنین حدود بیش از هفت هزار سخنرانی بر روی نوار کاست و 1700 سخنرانی بر روی نوار ویدئو ضبط شده است. اشو پر فروش ترین نویسنده در هند به شمار میاید! سالانه بیش از یک میلیون نسخه از کتابها و نوار های وی به فروش میرسد!
روزنامه ساندی تایمز انگلستان از اشو به عنوان یکی از هزار شخصیت معروف قرن بیستم یاد کرده است، همچنین روزنامی ساندی میدی هند نیز او را در زمره ده شخصیتی که سرنوشت هند را تغییر داده اند قرار داده است (بودا، گاندی و ...)
اشو در سال 1981 به آمریکا سفر کرد و از پافشاری پیروان فراوانش برآن شد تا در آن کشور بیماند، مریدان وی با خرید زمین هایی دور افتاده در ایالت اورگان شهری را به نام او بنا ساختند و طولی نکشید که سیل انسانهایی که در پی معنویت بودند به این شهر سرازیر گشت. اما دولتمردان آمریکا از افزایش محبوبیت اوشو که همه آنها را زیر سوال برده بود، بیمناک گردیده و برآن شدند تا از شر او رهایی یابند. آنها در سال 1986 اشو را به دروغ به نقض قانون مهاجرت به آمریکا متهم ساختند و وی را به دادگاه کشانده و تحت شکنجه قرارش دادند و در آخر مجبورش کردند آنجا را ترک کند و بعد از آن ورود او به اکثر کشورهای دیگر ممنوع شد!
او بیش از سی و پنج سال به تعلیم و گسترش دین واقعی و باز کردن چشمان مردمی که هزاران سال است هیپنوتیزم شده اند پرداخت و هدفش رسیدن هر انسانی به مقام والای آدمیت بود. وی به نقاط بسیاری از دنیا سفر کرد و در این سالها بارها و بارها از سوی سیاست مداران و دولتها مورد خشم و غضب قرار گرفت و بارها به زندان افتاد و شکنجه شد و عاقبت در 19 ژانویه 1990 توسط دولت وقت آمریکا (رونالد ریگان) به شهادت رسید.
اشو همواره میکوشید تا بشریت را از این خواب طولانی بیدار کند و دین واقعی را به مردم نشان دهد و تمامیه سخنانش حقیقتی ناب بود که متاسفانه سیاست مداران و قدرت طلبان قدرت تحمل چنین حقیقتی را نداشتند، زیرا اگر مردم با حقیقت واقعی موجود (یا خدای واقعی) رو به رو میشدند تمام آئین ها و سنن های چندین هزار ساله دروغین را به کناری میگذاشتند و  این مرگی بود برای افرادی سود جو از جمله سیاست مداران و کشیشان و.... زیرا چندین هزار سال است که به ترویج دین مصنوعی پرداخته اند و بشریت را گمراه و بازیچه دست خود کرده اند و روح واحد انسانیت را پاره پاره کردند و برای همین دنیا به چنین روزی افتاده است.
او یکی از خطرناک ترین موجوداتی هست که تا به حال پا به این جهان گذاشته است و  سخنانش از هر بمبی خطرناک تر است!
او هرگز زاده نشد، هرگز نمرد! بلکه فقط بازدید کننده ای بود از زمین بین سالهای 1931 تا 1990!
-------------------------------------------------------
اشو: پيام من نظريه فلسفی نيست، بلکه نوعی کيمياگری است! دانش تحول روحانی است بنابر اين فقط آنان که مايلند بر آنچه هستند بميرند و دوباره متولد گردند؛  فقط اين عده از مردم با شهامت و شجاع که معدودند آماده شنيدن پيام من هستند . زيرا شنيدن اين پيام نيز مخاطره آميز است . با شنيدن شما نخستين گام را برای زايش دوباره برداشته ايد. پيام من چيزي كمتر از مرگ و زايش مجدد نيست! www.oshods.com
 
* «[[ازدواج]] وسیله‌ای است برای فرار از ترس تغییر، ازدواج وسیله‌ای است تا پیوند را تثبیت کنی. اما [[عشق]] چنان پدیده‌ای است که به محض تلاش برای تثبیت آن، خواهد مرد. ایستایی در عشق همان و نابودی عشق همان. عشق واقعی تنهایی را به یگانگی مبدل می‌سازد.»
* «اگر ایجاد پیوند آزاد باشد، با [[آزادی]] همراه باشد، شادی از راه خواهد رسید، چون آزادی ارزش غایی است، چیزی از آن بالاتر نیست. اگر [[عشق]] تو سوی آزادی رهنمونت کند، عشق تو عین برکت است، و اگر سوی بردگی براندت نه برکت که لعنت است.»
سطر ۳۶ ⟵ ۵۳:
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{وب سایت مرجع و کامل اشو: www.oshods.com}}
 
{{ناتمام}}
 
[[رده:فیلسوفان اهل هند|اوشو]]
[[FA:www.oshods.com]]
 
 
[[bs:Osho]]
[[de:Osho]]
[[en:Osho]]