[[Imageپرونده:Lamb_09807-a.jpg|thumb|300px|ترحم بر [[پلنگ]] تیزدندان// ستمکاری بود بر گوسفندان]]
'''[[W:گوسفند|گوسفند]]'''، '''بره''' - '''میش''' پستانداری است اهلی از خانواده گاوسانان، دسته ذوجسمان و گروه نشخوارکنندگان.
== [[گفتاورد]] ==
* «او مظلوم شد اما تواضع نموده دهان خود را نگشود، مثل بره که برای ذبح میبرند و مانند گوسفندی که نزد پشمبُرَندهاش بیزبان است همچنان دهان خود را نگشود.»
** ''[[انجیل عهد عتیق]]، اشعیا - ۵۳، ۷''
* «برهها برای لباس تو و [[بز|بزها]] به جهت اجارهٔ زمین به کار میآیند.»
** ''[[انجیل عهد عتیق]]، امثال سلیمان - ۲۷، ۲۶''
* «به حالت گله خود نیکو توجه نما و دل خود را به گوسفندان خود مشغول ساز.»
** ''[[انجیل عهد عتیق]]، امثال سلیمان - ۲۷، ۲۳''
* «جمیع ما مثل گوسفندان گمراه شده بودیم و هریکی از ما به راه خود برگشته بود و خداوند گناه جمیع ما را بر وی نهاد.»
** ''[[انجیل عهد عتیق]]، اشعیا - ۵۳، ۶''
* «در بازی زندگی، انسان ابتدا گولخور است و در پایان، گولزن؛ به عبارت دیگر او بره به دنیا میآید و [[روباه]] از دنیا میرود.»
** ''[[ولتر]]''
* «و [[گرگ]] با بره سکونت خواهد داشت و [[پلنگ]] با [[بز|بزغاله]] خواهد خوابید و گوساله و [[شیر]] و پرواری باهم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و [[گاو]] با [[خرس]] خواهد چرید و بچههای آن ها باهم خواهند خوابید و شیر مثل گاو کاه خواهد خورد.»
** ''[[انجیل عهد عتیق]]، کتاب اشعیاء نبی - ۱۱، ۶''
== [[ضربالمثل]] ==
* «برای [[گرگ]] دنبه بردن و برای میش ضجه زدن.»
* «برهكشان است!»
* «[[بز]] به میش میگوید: دیدم، دیدم!»
* «[[بز]] را به پای خودش میآویزند، میش به پای خود.»
* «[[گرگ]] در لباس ميش.»
* «[[گرگ]] و میش باهم آب خوردن.»
* «گوسفند امام رضا را هم تا چاشت نمیچراند.»
* «گوسفند به فکر جان، قصاب به فکر پیه.»
* «گوسفند ششماه چاق است، شش ماه لاغر.»
* «مثل گوسفندان كه چون یکی به جوی گذرد، دیگران نیز بر پی او گذر كنند.»
* «مثل گوسفند، يكی كه از آب جست، همه میجهند.»
* «میش بخوره پیشواز [[گرگ]] میره.»
== بره در شعر فارسی ==
* «بزرگان به بازی به باغ آمدند// همه میش و [[آهو]] به راغ آمدند»
** ''[[فردوسی]]''
* «ترحم بر [[پلنگ]] تیزدندان// ستمكاری بود بر گوسفندان»
** ''[[سعدی]]''
* «در برابر چو گوسفند سليم// در قفا همچو [[گرگ]] مردم خوار»
** ''[[سعدی]]''
* «دگر سو سرخس و بيابان به پيش// گله گشته بر دشت [[آهو]] و میش»
** ''[[فردوسی]]''
* «سركه از دسترنج خویش و تره// بهتر از نان دهخدا و بره»
** ''[[سعدی]]''
* «سر [[گرگ]] باید هم اول برید// نه چون گوسفندان مردم درید»
** ''[[سعدی]]''
* «شبان بره آن به كه دارد نگاه// از آن [[سگ]] كه با [[گرگ]] شد آشنا»
** ''[[ابن یمین]]''
* «[[گرگ]] را با میش کردن قهرمان باشد زجهل// [[گربه]] را با پیه کردن پاسبان باشد خطا»
** ''[[سنایی]]''
* «گر [[گرگ]] مرا شیر دهد میش من است// بیگانه اگر وفا کند خویش من است»
** ''[[ناشناس]]''
* «نیاید به نزدیک دانا پسند// شبان خفته و [[گرگ]] در گوسفند»
** ''[[سعدی]]''
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
{{ناتمام}}
[[رده:حیوانات|گوسفند]]
[[de:Schaf]]
|