گریه: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهدی (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
خط ۱:
[[Imageپرونده:Crying boy.jpg|200px|left]]
 
 
خط ۶:
== [[گفتاورد]] ==
 
* «به سودای روزهای دل‌انگیز گذشته گریه مکن، به خاطر حضور کوتاهشان [[لبخند]] بزن.»
** ''[[رابیندرانات تاگور]]''
 
* «اگر تمام شب را بخاطر از دست دادن خورشید گریه کنی لذت دیدن ستاره‌ها را از دست خواهی داد.»
** ''[[ویلیام شکسپیر]]''
 
* «زمانی که چشم به این جهان گشودی، یک روز بارانی بود. در [[حقیقت]] آنچه می‌بارید، [[باران]] نبود، اشک آسمان بود که به خاطر از دست دادن ستاره‌ای گریه می‌کرد.»
** ''[[آنتوان دو سنت‌اگزوپری]]''
 
* «[[زندگی]] مانند [[لبخند]] ژوکوند است، در نظر نخست به روی بیننده تبسم میکند، اما اگر در او دقیق شوی میگرید.»
** ''[[ژری تایلر]]''
 
* «گریه ما وقت تولد از آن رو است که به صحنه بزرگ [[جنون]] و حماقت وارد شده‌ایم.»
** ''[[ویلیام شکسپیر]]''
 
== [[ضرب‌المثل]] ==
 
* «با [[گرگ]] دنبه خوردن (و) با چوپان گریه کردن.»
 
* «پیش از روضه خوان گریه می‌کند.»
 
* «چه عزائیست که مرده‌شور هم گریه میکنه.»
 
* «[[خنده]] کردن دل خوش می‌خواد و گریه کردن سر و چشم.»
 
* «خودافتاده نگريد.»
 
* «سر قبری گریه کن که مرده توش باشه.»
 
* «عاقبت [[خنده]]، گریه است.»
 
* «گریه آدم را سبک می‌کند.»
 
* «گریه زن دام زن است.»
 
* «گریه زن مکر زن است.»
 
* «مهمان باید [[خنده]]‌رو باشد اگر چه صاحبخانه خون گریه کند.»
 
* «میان گریه‌کنندگان، گریهٔ مادر عیان است.» ''[[ضرب‌المثل‌های عربی|ضرب‌المثل عربی]]''
 
* «هرکه به‌تقصیر خویش برزمین افتد، نباید گریه کند.» ''[[ضرب‌المثل‌های ترکی|ضرب‌المثل ترکی]]''
 
* «هرکه [[عشق|عاشقت]] بود، تورا به گریه می‌اندازد.» ''[[ضرب‌المثل‌های اسپانیایی|ضرب‌المثل اسپانیایی]]''
 
== [[شعر]] ==
 
* «آن‌كه نان با غم و اندوه نخورد// يا كه بی‌گريه شبی را به‌سحرگاه نبرد// نَبـرَد پی به‌توانمندی اوج ملكوت// نكند فهم از آن نظم بلند جبروت»
** ''[[یوهان ولفگانگ گوته]]''
 
* «از گریه او شب همه‌شب، دوش نخفتم// پیداست ز شوریده که شوریده‌تری زاد»
** ''[[شوریده شیرازی]]''
 
* «اندر پس هر [[خنده]] دو صد گریه مهیا است»
** ''[[مولوی]]''
 
* «باز از افق، هلال ِ مُحَرَم شد آشکار// باز [[ابر]] گریه خیمه‌فکن شد به جوی‌بار»
** ''[[عارف قزوینی]]''
 
* «بگذار تا بگریم چون [[ابر]] در بهاران// کز سنگ ناله خیزد روز وداع یاران»
** ''[[سعدی]]''
 
* «تو نمی‌دانی كه دایه دایگان// کم دهد بی گریه شیرت رایگان»
** ''[[مولوی]]''
 
* «چون خـدا خواهد که‌‌مان یاری دهد// میل بنده جانب زاری دهد»
** ''[[مولوی]]''
 
* «درپس هرگریه آخر [[خنده]]‌ای‌ست// مرد آخربین مبارک بنده‌ای‌ست»
** ''[[مولوی]]''
 
* «ز [[ابر]] گریان شاخ سبز و تر شود// نور شمع از گریه روشنتر شود»
** ''[[مولوی]]''
 
* «زن چو دید اورا که تند و توسن است// گشت گریان، گریه خود دام زن است»
** ''[[مولوی]]''
 
* «گریه حافظ چه سنجد پیش استغنای [[عشق]]// کاندرین طوفان نماید هفت [[دریا]] شبنمی»
** ''[[حافظ]]''
 
* «کسی را که دردل بود درد وغم// گرستنش درمان بود لاجرم»
** ''[[فردوسی]]''
 
* «گریه بر هر درد بی درمان دوا است// چشم گریان چشمه فیض خداست»
** ''[[مولوی]]''
 
* «هرکه [[خنده|خندید]] بیش، بیش گریست»
** ''[[سنایی]]''
 
* «هنوزم زخوردی به [[یادبود|خاطر]] در است// که در لانهٔ ماکیان برده دست// به‌منقارم آنسان به‌سختی گزید// که اشکم چو خون از رگ، آندم جهید// پدر [[خنده]] بر گریه‌ام زد که هان// وطن‌داری آموز از ماکیان»
** ''[[علی‌اکبر دهخدا]]''
 
 
{{ناتمام}}
 
[[رده:موضوع‌ها|گریه]]
 
[[de:Weinen]]