'''[[W:پروین اعتصامی|پروین اعتصامی]]'''ُُُ، شاعره ایرانی ([[W:۱۲۸۵ (خورشیدی)|۱۲۸۵]] - [[W:۱۳۲۰ (خورشیدی)|۱۳۲۰ خورشیدی]]) برابر با ([[W:۱۹۰۶ (میلادی)|۱۹۰۶]] - [[W:۱۹۴۱ (میلادی)|۱۹۴۱ میلادی]])
== دارای منبع ==
'''دیوان پروین اعتصامی'''
* «آن پارسا که ده خرد و ملک، رهزن است/ آن پادشاه که مال رعیت خورد گداست»
** ''اشک یتیم''
* «این که خاک سیهش بالین است// اختر چرخ ادب، پروین است// گرچه جز تلخی از ایام ندید// هرچه خواهی سخنش شیرین است// [[دوستی|دوستان]] به که ز وی یاد کنند// دل بی دوست، دلی غمگین است// خاک در دیده بسی جانفرساست// سنگ برسینه بسی سنگین است...»
** ''سنگنبشته آرامگاه پروین که خود سروده است''
* «پریدن، بیپر تدبیر مستی است// جهان را گه بلندی، گاه پستی است»
** ''آرزوی پرواز''
* «پستی نسوان ایران جمله از بی[[دانش|دانشی]] است// مرد یا زن، برتری و رتبت از دانستن است»
** ''نهال آرزو''
* «چون شانه، عیب خلق مکن مو به مو عیان// در پشت سر نهند کسی را که عیبجوست»
** ''آئین آئینه''
* «حساب خود نه کم گیر و نه افزون// منه پای از گلیم خویش بیرون»
** ''سعی و عمل''
* «دزد اگر شب، گرم یغماکردن است// دزدی حکام، روز روشن است»
** ''دزد و قاضی''
* «دزد جاهل گر یکی ابریق برد// دزد عارف دفتر تحقیق برد»
** ''دزد و قاضی''
* «دل ویرانه عمارت کردن// خوشتر از کاخ برافراختن است»
** ''نیکی دل''
* «سیر، یک روز طعنه زد به پیاز// که تو مسکین چقدر بدبویی// گفت از عیب خویش بی خبری// زان ره از خلق عیب میجویی»
** ''نکوهش بی جا''
* «سیه، ای بیخبر، سپید نشد// وقت شیرین خود تباه مکن»
** ''نکوهش نکوهیده''
* «گرت اندیشهای ز بدنامی است// منشین با رفیق ناهموار»
** ''همنشین ناهموار''
* «نان خود از بازوی مردم مخواه// گر که تو را بازوی زورآزماست// سعی کن، ای کودک مهد امید// سعی تو بنّا و سعادت بناست»
** ''صاعقه ما، ستم اغنیاست''
* «نبض تهیدست نگیرد طبیب// درد فقیران همهجا بیدواست»
** ''صاعقه ما، ستم اغنیاست''
* «نزد گرگ اجل چه بره چه گرگ// پیش حکم قضا چه خاک و چه باد»
** ''هرچه باداباد''
* «هرچه شاگردی زمانه کنی// نشوی آخر ای حکیم استاد»
** ''هرچه باداباد''
* «هرچه کنی کشت همان بدروی// کار بد و نیک چو کوه و صداست»
** ''صاعقه ما، ستم اغنیاست''
* «هرچه معمار معرفت کوشید// نشد آباد این خرابآباد// چون سپید و سیه تبه شدنی است// چه تفاوت میان اصل و نژاد»
** ''هرچه باداباد''
* «هرکه در شوره زار کشت کند// نبود از کار خویش برخوردار»
** ''همنشین ناهموار''
* «هرگلی، علت و عیبی دارد// گل بیعلت و بیعیب خداست»
** ''گل بی عیب''
== بدون منبع ==
* «هرکه در شوره زار کشت کند// نبود از کار خویش برخوردار»
== درباره وی ==
* «اندیشههای پروین نو و متضمن نکات اجتماعی و اخلاقی و انتقادی است و تمثیلات نغز و اندرزهای حکیمانه و تفکرات او مایه شگفتی است . پروین در غالب آثار خویش چون مادری مهربان با فرزندان دلبند خویش سخن میگوید. واقع بین است و بدین سبب تلخیهای حیات را نیک ادراک میکند و به خواننده عرضه میدارد.»
** دکتر ''[[محمد معین]]''
* «پروین در قصاید خود پس ازبیانات حکیمانه و عارفانه روح انسان را به سوی سعی و عمل، امیدحیات، اغتنام وقت، کسبکمال و هنر، همت و اقدام، نیکبختی و فضیلت سوق میدهد.»
* ''[[محمد تقی بهار]]''
== پیوند به بیرون ==
{{ناتمام}}
[[رده:شاعران اهل ایران]]
|