[[#آ،ا|آ،ا]] - [[#ب|ب]] - [[#پ|پ]] - [[#ت|ت]] - [[#ث|ث]] - [[#ج|ج]] - [[#چ|چ]] - [[#ح|ح]] - [[#خ|خ]] - [[#د|د]] - [[#ذ|ذ]] - [[#ر|ر]] - [[#ز|ز]] - [[#ژ|ژ]] - [[#س|س]] - [[#ش|ش]] - [[#ص|ص]] - [[#ض|ض]] - [[#ط|ط]] - [[#ظ|ظ]] - [[#ع|ع]] - [[#غ|غ]] - [[#ف|ف]] - [[#ق|ق]] - [[#ک|ک]] - [[#گ|گ]] - [[#ل|ل]] - [[#م|م]] - [[#ن|ن]] - [[#و|و]] - [[#ه|ه]] - [[#ی|ی]]
</div>
== آ ==
* «[[آرزو]] ریشه حیات ما است، اگرچه این ریشه حیات، ما را بهتدریج میسوزاند ولی همین ریشه مایه [[زندگی]] است.»
* «آسوده كسی كه [[خر]] ندارد// از كاه و جوش خبر ندارد»
* «آنچه هنگام مردن بر اندوه میافزاید بی[[هنر|هنری]] فرزند و کارهای بیهوده و ناپسند اوست و هرآنچه از غم میکاهد، هنرمندی و اندوختهداشتن کردار نیک و پسندیدهاش میباشد.»
* «آنکس که برای اثبات خود دیگران را نفی میکند،به خود ایمان ندارد.»
* «آینده متعلق به کسانی است که در [[آرزو|آرزوی]] آن هستند و بدان ایمان دارند.»
== ا ==
* «ابله شدهای، وفا ز زن میطلبی؟// [[اسب]] و زن و شمشیر وفادار که دید؟»
* «از پریدنهای رنگ و از طپیدنهای دل// [[عشق|عاشق]] بیچاره هرجا هست رسوا میشود»
* «از چیزهایی که خداوند داده و اطرافتان است لذت ببرید، بدانید خوشبختید.»
* «اساس تمدن تقوا و ریاضت است.»
* «اگر برکهای پر کنند از گلاب// [[سگ|سگی]] در وی افتاد کند منجلاب»
* «اگر در جهان [[اصفهان|اصفهانی]] نبود// خدای جهان را جهانی نبود»
* «اگر زمانه به [[گرگ|گرگی]] دهد زمام امور// بر او زبهر سلامت سلام باید کرد»
* «اگر میخواهید پیروز شوید امیدوار باشید.»
* «اگر کسی در راه رسیدن به [[آرزو]] قدم بردارد، دائمأ از لذت وصال برخوردار است.»
* «اگر نسل حاضر نمیداند به کجا میرود، دلیل آن این است که رؤیای اجداد خود را تعقیب میکند.»
* «انسان آفریده شده تا به تکامل برسد و برتر از همهٔ موجودات شود.»
* «انسان وقتی در کار [[سیاست]] آسان فریب میخورد که تصور میکند دیگران را فریب داده است.»
* «اولین فصل [[سیاست]] چیست؟ [[آموزش و پرورش|تعلیم و تربیت]]. دومین، باز هم تعلیم و تربیت و سرانجام سومین فصل آن هم تعلیم و تربیت است.»
* «ای امیدهای دورهٔ [[زندگی]] اگر شما نبودید و به روی این حیات پر از مصیبت [[لبخند|تبسم]] نمیکردید، بشر چگونه زنده میماند؟»
* «ایدهآل انسان، انسانیت است.»
* «ایدهآل، نیروی شگرفی است که دنیا را زنده نگهمیدارد.»
* «ایدهها در [[زندگی]] ما نقش اول را دارند، هر کس به اندازه ایدههایش میارزد.»
== ب ==
* «بادبادک زمانی اوج میگیرد که با باد مخالف روبهرو شود.»
* «با نان خشک [[زندگی]] کردن و با آرامش خاطر بسر بردن بهتر از تکیه بر اریکه سلطنت با دغدغه خاطر است.»
* «بخت بد با كسی كه یار بود// [[سگ]] گزدش ار [[شتر]] سوار بود»
* «برای انسانهای بزرگ بنبستی وجود ندارد، زیرا بر این باورند که: یا راهی خواهم یافت، یا راهی خواهم ساخت.»
* «برای رسیدن به آرزویی باید دهها [[آرزو|آرزوی]] دیگر را سر برید.»
* «بزرگان زاده نمیشوند، بلکه ساخته میشوند.»
* «بهترین وسیله برای فتح و پیروزی انسان، امیدواری است، اگر میخواهید پیروز شوید امیدوار باشید.»
* «به خدا تکیه کن و مطمئن باش زیر سایهٔ خدا [[دوستی|دوستان]] زیادی پیدا میکنی.»
* «به خدا نگویید مشکل بزرگی دارید بلکه به مشکل بگویید خدای بزرگی دارید.»
== پ ==
* «پرسیدم [[دوستی|دوست]] بهتر است یا برادر؟ گفت: دوست برادری است که انسان مطابق میل خود انتخاب میکند.»
== ت ==
* «تا در کسب [[دانش]] و [[هنر]] همچشمی و رقابت نورزید، بزرگ و باارزش نمیشوید.»
* «تصور همیشه بر پایه امید است، تا وقتی که احساس میکنیم امیدواریم.»
* «تمام ملل دنیا بدون استثناء در حال انحطاط اخلاقی رو به انقراض رفتهاند.»
* «تنها زمان، قادر به درک عظمت [[عشق]] است.»
* «توکل مثل یک ریشهٔ محکم در وجود انسان رشد میکند و دل و ذهن با واژهٔ یأس و اندوه بیگانه میشود.»
== ث ==
* «ثروت، در داشتن خزاین و دفاین نیست، در دانستن [[دانش|علم]] و طرز استعمال آن است.»
== ج ==
* «جایی که [[عقاب]] پر بریزد// از [[پشه]] لاغری چه خیزد»
* «[[جنگ]] کشتارگاه کسانی است که همدیگر را نمیشناسند، به نفع کسانی است که یکدیگر را میشناسند ولی همدیگر را نمیکشند.»
* «جهانآفرین را جهانی نبود// جهان را اگر [[اصفهان|اصفهانی]] نبود»
== چ ==
* «چنانچه شفای بدن با [[دارو]] میسر باشد، نشاط و بقای نفس نیز با [[دوستی|دوستان]] بود، پس زیاد گردانید دوستان خود را.»
* «چهار چیز است که موجب هلاک روح شود: اول حرص. دوم ترس. سوم عار. چهارم قرض.»
== ح ==
== خ ==
* «خُلق نیک، بال و پر انسان است.»
* «خوشبخت آنكه كرهخر آمد [[خر|الاغ]] رفت// بی چاره آنكه گرفتار عقل شد»
* «خوشبختی این است که انسان دنیا را همان طور که [[آرزو]] میکند ببیند.»
== د ==
* «دامنه آمال و [[آرزو|آرزو]]های انسان، بیپایان است؛ سعادتمند کسی استکه به افکار بیاساس و ایدهآلهای بیمعنا دل نبندد.»
* «[[دانش]] یک فرایند است نه یک محصول»
* «در ترویج [[دانش]] و [[هنر]] اهتمام نمائید تا مردم صاحب استعداد ضایع نشوند.»
* «دعوی [[عشق]] ز هر بوالهوسی میآید // دست برسرزدن از هر [[مگس|مگسی]] میآید»
* «[[دوستی]] حقیقی مانند نهالی است که در کوهستان بروید، به مجرد اینکه ریشههای خود را به سنگهای صخره کوه متصل کرد، دیگر طوفانهای سخت و بادهای تند قادر به کندن آن نخواهند بود.»
== ذ ==
== ر ==
* «روستایی اگر ولی بودی// [[خرس]] در کوه [[بوعلی سینا|بوعلی]] بودی»
* «روشنایی [[دوستی]] به نور فسفر ماند که چون پیرامون ما تاریک شود، روشنی آن آشکار گردد.»
* «رهرو آن نیست که گه تند و گهی خسته رود// رهرو آن است که آهسته و پیوسته رود.»
== ز ==
* «[[زندگی]] ما به اندازهٔ امیدی که با آن نگاه میکنیم، گستردهاست.»
* «زیاد خوردن پدر ِدردها و کم خوردن پدر ِ[[دارو|درمانها]] است.»
== ژ ==
== س ==
* «سخای بزرگان چو [[ابر]] بهار// به جایی [[باران|ببارد]] که ناید به [[کار]]»
* «سنگهای درشت را، سنگهای ریز پابرجا نگاه میدارند.»
== ش ==
* «شادترین افراد، لزوماً بهترین چیزها را ندارند فقط از آنچه که دارند بهترین استفاده را میکنند.»
* «شاه میداس را دو گوش [[خر]] است// لیك آوخ كه زیر تاج دراست»
* «شب سیاه ز روز سفید نشناسد// کسی که گفت به از [[اصفهان]] بود [[شیراز]]»
* «[[شتر]] در خواب بيند پنبهدانه// گهی لپلپ خورد گه دانهدانه»
* «شرافت مانند تیری است که چون از کمان جست بازگشت آن ممتنع است.»
* «[[شعر]] من و [[مرگ]] فقرا، عیب بزرگان// این هر سه متاعی است که آوازه ندارد»
== ص ==
== ط ==
* «[[طبیعت]]، بشر را خوب و قشنگ میسازد واجتماع او را فاسد بار میآورد.»
* «[[طبیعت]] بیماری را علاج میکند و [[دارو]] بیمار را مشغول میسازد.»
== ظ ==
== ع ==
* «[[عشق]] آینه بلند نور است// شهوت ز حصار عشق دور است»
* «[[عشق]] به هدف، پادزهر ترس و نگرانی است.»
* «عمر و جوانی مثل برق و باد میگذرند، بدون این که امکان یک لحظه برگشت به عقب را داشته باشیم، پس دریابیم زمان و جوانیمان را.»
== غ ==
* «غارت جهان [[طبیعت|طبيعی]] به دست بشر به سوزاندن [[کتاب|کتابخانههای]] اروپا در قرون وسطی، حتی پيش از آنکه کسی دردسر فهرستبرداری از محتويات آنها را به خود بدهد، تشبيه میشود.»
* «غالباً عدم موفقیت مردمان، ریشه در عدم صداقت و راستگوییشان دارد و راستگویی باعث نجات انسان از مهالک و موجب سعادت و نیکبختی در دو جهان میگردد.»
== ف ==
== ق ==
* «قربون خودم که [[خر]] ندارم// از کاه و جوش خبر ندارم»
* «قیاسی گير از اینجا، آن و این را// [[خر]] پیشینه پل باشد پسین را»
== ک ==
* «کسی که به طرف جلو نگاه نمیکند، عقب میماند.»
* «کوچکتر که بودیم، دل بزرگتری داشتیم. امروز که بزرگتریم، چقدر دلتنگیم.»
* «[[کودک]] ار چند [[هنر|هنرپرور]] است// خُرد بود گر همه پیغمبر است»
== گ ==
* «گاهی گناهان کوچک بدبختیهای بزرگ میآورد.»
* «گر بیبرگی به [[مرگ]] مالد گوشم// [[آزادی]] را به بندگی نفروشم»
* «گر [[گرگ]] مرا شیر دهد [[بره|میش]] من است// بیگانه اگر وفا کند خویش من است»
* «گفت [[انوری ابیوردی|انوری]] که از اثر بادهای سخت// ویران شود سراچه و کاخ سکندری// در روز حکم او نوزیده است هیچ باد// يا مرسلالریاح تو دانی و انوری»
* «[[گل|گلی]] که تربیت از دست باغبان نگرفت// اگر به چشمه خورشید سر زند خودروست»
== ل ==
== م ==
* «مأیوس مباش زیرا ممکن است آخرین کلیدی که در جیب داری قفل را بگشاید.»
* «ما به دنیا آمدهایم که [[دوستی|دوستداشتن]] و [[عشق|عشقورزیدن]] را بیاموزیم.»
* «مانند سایهها، هرچه خورشید [[زندگی]] و عمر بیشتر رو بهغروب مینهد، [[آرزو|آرزوهای]] ما دور و درازتر میگردند.»
* «مرد باید که بوی داند برد// ورنه عالم پر از نسیم صباست»
* «مردم دنیا همچون [[مجنون|دیوانگان]] کور و کر به جان هم میافتند و یکدیگر را ندیده و نشناخته میدرند و بر این [[جنون|دیوانگی]] به نام [[جنگ]] افتخار میگذارند.»
* «ملتی که [[آزادی|آزادیش]] غصب شده، هر قدر در ثروت و رفاه غوطهور باشد از نظر بشریت به اندازه یک پادو مغازه ارزش ندارد.»
* «مهر فروزنده چو پنهان شود// شبپره بازیگر میدان شود»
* «مهمترین [[گفتاورد|نقلقول]] آنست که منبع آنرا نتوانی نام ببری.»
== ن ==
* «نوشدارو که پس از [[مرگ]] به سهراب دهند// عـقل داند که بدان زنده نگردد سهراب»
* «نوع بشر با انتخاب ظالمانهای مواجه شدهاست؛ کارکردن یا [[تلویزیون|تلویزیوندیدن]] در روز.»
== و ==
* «وقتی از [[میکل آنژ]] سؤال شد، چرا تا بهحال [[ازدواج]] نکردهای؟ بدون تأمل جواب داد: من با [[هنر]] خود ازدواج کردهام و آثاری که از خود بهجای میگذارم در حکم فرزندان من هستند...»
* «ورزش یکی از مهمترین ارکانی است که نیروی اجتماعی کشور بر آن بنیاد و استوار میگردد.»
== ه ==
* «هر کسی میتواند در جهت امواج حرکت کند اما انسان واقعی کسی است که خلاف جهت امواج حرکت کند.»
* «هرکه جور آموزگار نبیند، به جفای روزگار گرفتار آید.»
* «همنشينی به از [[کتاب]] مخواه!//... كه مصاحب بود گه و بیگاه// بهجتافزای جان و راحت دل// هرچه دلخواه توست از آن حاصل// اين چنين همدمی لطيف كه ديد؟// كه نرنجيد و نه برنجانید»
* «همهٔ [[آزادی|آزادیهای]] ما حکم یک بسته را دارد و اگر بنا است که یکی از محتویات این بسته محفوظ بماند، تمام آن باید حفظ شود.»
* «همیشه وقتی منتظر نتیجه [[کار|کاری]] هستی و برایش نقشه میکشی، چند درصد هم احتمال جواب ناخوشایند آن را هم داشته باش، ولی امیدت را از دست نده.»
* «هیچ نیروئی قویتر از میل به [[آزادی]] نیست.»
== ی ==
* «یأس در کارها یک نوع خودکشی است، به واقع وقتی قطع امید میکنی گوئی از زندگی رشتهٔ پیوند بریدهای.»
* «یک [[گفتاورد|نقلقول]] خوب و دلنشین در حافظه داشتن مانند سکه پول باارزشی است که در یک جعبه باشد.»
* «یکروز خرج مطبخ تو قوت سال ماست// یکسال مردمی کن و یکروز روزه گیر»
----
{{ناتمام}}
[[cs:Neznámý autor]]
|