[[Imageپرونده:Maultier grau.jpg|left|thumb|300px|«قاطرپیشاهنگ آخرش توبرهکش میشه.»]]
'''[[W:قاطر|قاطر]]'''، محصول مشترک اسب ماده و خر است.
== [[گفتاورد]] ==
* «و جمشید [[خر]] را بر [[اسب]] افکند تا استر پدید آید.»
** ''[[نوروزنامه]]''
== [[ضربالمثل]] ==
* «[[اسب]] و استر به هم لگد نزنند.»
* «استر را گفتند پدرت کیست؟ گفت آقادائیم [[مادیان]] است.»
* «قاطر قصابخونه کارد خونی زیاد دیده.»
* «قاطرپیشاهنگ آخرش توبرهکش میشه.»
== قاطر در شعر فارسی ==
* «آن [[گربه]] مصاحب بابا از آن تو// وان قاطر چموش لگدزن از آن من»
** ''[[وحشی بافقی]]''
* «[[شتر|اشتر]] و استر فزون کردن سزاوار است اگر// بار عصیان تورا بر اشتر و استر برند»
** ''[[سنایی]]''
* «اگر [[شتر|اشتر]] و [[اسب]] و استر نباشد// کجا قهرمانی بود قهرمان را»
** ''[[ناصرخسرو]]''
* «تو چهدانی که که بود آن [[خر|خرک]] لنگت// که همی بر اثر استر او رانی»
** ''[[ناصرخسرو]]''
* «چو استر سزاوار پالان و قیدی// اگر از پی استر و زین حزینی»
** ''[[ناصرخسرو]]''
* «دستار خز و جبه خارا نکوست لیک// تشریف وعده دادن استر نکوتر است»
** ''[[خاقانی]]''
* «روز از برای ثقل کشی موکب بهار// پالان به توسن استر گرما برافکند»
** ''[[خاقانی]]''
* «گر خاتم دست تو نشاید// هم حلقه نشاید استران را»
** ''[[خاقانی]]''
* «لگام فلک گیر تا زیر رانت// کبوداستری داغ برران، نماید»
** ''[[خاقانی]]''
* «نژاد تو، تو خود دانی كه چون است// به هنگام بلندی سرنگون است// تو از گوهر همیمانی به استر// چو پرسند ازتو، فخرآری به [[مادر]]»
** [[فخرالدین اسعد گرگانی]]
* «هست [[مادر|مامات]] [[اسب]] و بابا [[خر]]// تو مشو تر چو خوانمت استر»
** ''[[سنایی]]''
* «یارب این نودولتان را بر [[خر]] خودشان نشان// کین همه ناز از غلام و [[اسب]] و استر می کنند»
** ''[[حافظ]]''
* «ز هرکدام پژوهش کنی ز باب و نیا// جواب ندهد جز به نام [[مادر]] و خواهر// بدان صفت که تفاخر به نام مام کند// کس ار ز باب پژوهش نماید از استر»
** ''[[قاآنی شیرازی]]''
{{ویکیپدیا}}
{{ناتمام}}
[[رده:حیوانات|قاطر]]
[[de:Maultier]]
|