'''[[W:طبیب اصفهانی|طبیب اصفهانی]]'''، نامش میرزاعبدالباقی، فرزندمیرزا محمدرحیم. وی در سال ([[W:۱۱۶۸ (هجری قمری)|۱۱۶۸ هجری قمری]]) درگذشت.
== دارای منبع ==
=== دیوان ===
* «از ما نهفته با دگران یار بودهای// ما غافل و تو همدم اغیار بودهای// جایی که شب شدند حریفان تمام مست// باور که میکند که تو هشیار بودهای»
* «ای وای بر آن مرغ گرفتار که از دام// پایش بگشایند و پریدن نگذارند»
* «برهم زدم از ذوق اسیری پر و بالی// ورنه سر پرواز ز کنج قفسم نیست»
* «تا بر دلت از ناله غباری ننشیند// از بیم تو در سینه نهفتیم نفس را»
* «تا کی نصیحتم که بخوبان مبند دل// ناصح ترا چکار؟ دل من دل تو نیست»
* «چه دامست اینکه هر مرغی که میگردد گرفتارش// نمیآيد به خاطر پرفشانیهای گلزارش»
* «حسرت مرغ اسیری کشدم کز دامی// کرده پرواز و به کنج قفسی افتادهست»
* «در آن گلشن که گلچین در به روی باغبان بندد// نمیدانم به امید چه [[بلبل]] آشیان بندد»
* «درین گلشن از آن شادم که نوپرواز مرغان را// رسد عهد گرفتاری چو بال و پر شود پیدا// نمیدانم زیان و سود بازار محبت را// همین دانم که کالای وفا کمتر شود پیدا»
* «دلخراش است دگر ناله مرغان چمن// در خم دام مگر تازهگرفتاری هست؟»
* «شب چو بمیرم به سر کوی تو// زنده شوم صبحدم از بوی تو»
* «غمش در نهانخانه دل نشیند// به نازی که لیلی به محمل نشیند// مرنجان دلم را که این مرغ وحشی// ز بامی که برخاست مشکل نشیند// بنازم به بزم محبت که آنجا// گدایی به شاهی مقابل نشیند// خلد گر به پا خاری آسان برآرم// چه سازم به خاری که در دل نشیند»
* «منزل بسی دور و به پا ما را شکسته خارها// واماندگان را مهلتی ای کاروانسالارها// گر باغبان روزی به ما بندد در گلزارها// ما را نگاهی بس بود از رخنه دیوارها»
* «منم که روز ازل از من آسمان و زمین// محبت پدری مهر [[مادر]]ی برداشت»
== در باره طبیب ==
* «پس از انقراض صفویه سبک نظم و نثر و نقاشی یک مرتبه تغییر یافت. انجمنی از شعرا که [[مشتاق اصفهانی|مشتاق]] و[[هاتف اصفهانی|هاتف]] و [[آذر بیگدلی|آذر]] و [[رفیق اصفهانی|رفیق]] و طبیب و [[عاشق اصفهانی|عاشق]] اعضاء آن بودند سبک عراقی را از نو در [[شعر]] به وجود آوردند.»
** ''[[محمدتقی بهار]]''
{{ناتمام}}
[[رده:شاعران اهل ایران]]
|