'''[[W:شاهین|شاهین]]'''، پرندهای است شکاری از تیره بازها.
== [[ضربالمثل]] ==
* «صید ملخ شیوه شهباز نیست» ''[[خواجوی کرمانی]]''
* «[[گنجشک]] با باز پرید افتاد و ماتحتش درید.»
* «نكند باز [[موش]] مرده شكار» ''[[سنایی]]''
* «[[کبوتر]] با کبوتر باز با باز// کند همجنس با همجنس پرواز»
== شاهین در اشعار فارسی ==
* «با [[کبوتر]]، باز كی شد همنفس// كی شود همراز، عنقا با [[مگس]]»
** ''[[مولوی]]''
* «باز هم باز بود ورچه که او بسته بود// صولت بازی از باز فکندن نتوان»
** ''[[فرخی سیستانی]]''
* «با همت باز باش و با کبر [[پلنگ]]// زیبا بگه شکار و پیروز به [[جنگ]]»
** ''[[مسعود سعد سلمان]]''
* «برون ز کنج قناعت منه تو پای طلب// که مرغ خانگی ایمن بود ز چنگل باز»
** ''[[کمالالدين اسماعیل]]''
* «بسان بازم کش بداری اندر بند// شکار پیش تو آرد چو بازیابد پر»
** ''[[مسعود سعد سلمان]]''
* «بسی نماند که در عهد رای و رایت او// به یک مقام نشینند [[گنجشک|صعوه]] و شاهین»
** ''[[سعدی]]''
* «به موبد چنان گفت دهقان سغد// كه برناید از خانه باز جغد»
** ''[[فردوسی]]''
* «پیر در دست طفل گردد اسیر// [[پشه]] گیرد چو باشه گردد پیر»
** ''[[سنایی]]''
* «تفکر کن در اين معنی تو در شاهین و [[مرغابی]]// گریزان است این از آن و آن بر این ظفر دارد»
** ''[[ناصرخسرو]]''
* «چنان به یک ره میزان عدل شد طیار// که میل سوی [[کبوتر]] نمی کند شاهین»
** ''[[کمالالدين اسماعیل]]''
* «چو شاهین باز ماند از پریدن// ز[[گنجشک|گنجشكش]] لگد بايد چشیدن»
** ''[[نظامی]]''
* «خود را بزیر چنگل شاهین [[عشق]] تو// عنقای صبر من پر و بالی نیافته»
** ''[[سعدی]]''
* «دلم ربود بدان زلف همچو چنگل باز// تو هیچ باز شنیدی که دل شکار کند»
** ''[[جمالالدین عبدالرزاق]]''
* «دم [[کژدم|عقرب]] بتابید از سر کوه// چنان چون چشم شاهین از نشیمن»
** ''[[منوچهری دامغانی]]''
* «زآهنین چنگال شاهین غمت// رخنه رخنهست اندرون من چو دام»
** ''[[سعدی]]''
* «ز شاهین و از باز و پران [[عقاب]]// ز [[شیر]] و [[پلنگ]] و نهنگ اندر آب»
** ''[[فردوسی]]''
* «[[سگ]] و [[پلنگ|یوز]] در پیش شاهین و باز// همی راند بر دشت روز دراز»
** ''[[فردوسی]]''
* «سوی شاهین [[دریا|بحری]] بازگشتی// که وحشیتر شود شاهین دشتی»
** ''[[نظامی]]''
* «شهپر [[زاغ]] و زغن زیبای قید و صید نیست// اين کرامت همره شهباز و شاهین کردهاند»
** ''[[حافظ]]''
* «فرود آمد یکی شاهین به شبگیر// تذرو نازنین را کرد نخجیر»
** ''[[نظامی]]''
* «کار خرد ضربت این ساز نیست// صید [[ملخ]] شیوه شهباز نیست»
** ''[[خواجوی کرمانی]]''
* «کجا گشت شاهین او صیدگیر// ز شاهین گردون برآرد نفیر»
** ''[[نظامی]]''
* «[[گرگ]] را کی رسد صلابت [[شیر]]// باز را کی رسد نهیب شخیش»
** ''[[رودکی]]''
* «ما در خور صید تو نباشیم ولیکن// [[گنجشک]] بدست است به از باز پریده»
** ''[[سعدی]]''
* «نشستنگه و مجلس و میگسار// همان باز و شاهین و [[پلنگ|یوز]] و شکار»
** ''[[فردوسی]]''
* «و زان پس برفتند سیصد سوار// پس بازداران همه یوزدار// به زنجیر هفتاد [[شیر]] و [[پلنگ]]// به دیبای چین اندرون بسته تنگ»
** ''[[فردوسی]]''
* «هزار [[کبک]] ندارد دل یکی شاهین// هزار بنده ندارد دل خداوندی»
** ''[[شهید بلخی]]''
== پیوند به بیرون ==
{{ویکیپدیا}}
{{ناتمام}}
[[رده:حیوانات|شاهین]]
|