سیمین دانشور: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مهدی (بحث | مشارکت‌ها)
جز حذف رده "نویسندگان ایرانی"; افزودن سریع رده "نویسندگان اهل ایران" (با استفاده از رده ‌ساز)
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
خط ۱:
[[تصویرپرونده:Simin Daneshvar.jpg|thumb|200 px|سیمین دانشور]]
'''[[W:سیمین دانشور|سیمین دانشور]]'''، نویسنده و مترجم ایرانی است. زادروز: ([[W:۸ اردیبهشت|۸ اردیبهشت]] [[W:۱۳۰۰ (شمسی)|۱۳۰۰ خورشیدی]]) در [[شیراز]].
 
همچنین ببینید: [[سووشون]]
== با منبع ==
* «...در ضمن من از پايان غم‌انگيز بدم مى‌آید. ما به حد كافی غم داریم. رمان یا داستان باید شاد، محرک و شوق‌انگيز باشد و من از رمان هاى سياه و پر از قتل و مصيبت بدم مى‌آيد. رمان بايد شکوه و زیبایی را به یاد مردم بیاورد.»
** ''مصاحبه با روزنامه شرق'' <ref name=shargh>[http://www.sharghnewspaper.ir/840705/html/litera.htm مصاحبه با روزنامه شرق]</ref>
 
* «بنابراین وظیفه من به عنوان نویسنده ایرانی جذب توده مردم است و وقتی این مردم درک مناسبی پیدا کردند، می‌توانند به سراغ کارهاى انتزاعی هم بروند.»
** ''مصاحبه با روزنامه شرق'' <ref name=shargh>[http://www.sharghnewspaper.ir/840705/html/litera.htm مصاحبه با روزنامه شرق]</ref>
 
=== به کی سلام کنم ===
* «خانم مدیر خدابیامرز می‌گفت: نمی‌گذاری آب تو دل این بچه تکان بخورد. می‌گذاری به درس و مشقش برسد، سعی داری ربابه را از طبقه خودش در بیاوری، دیگر نمی‌دانی که زن معناً از طبقه زحمتکش است. نور به قبرت ببارد زن، عجب دانا بودی!»<ref name=beki>از داستان «به کی سلام کنم»، مجموعه به کی سلام کنم، {{یادکرد|کتاب=در آستانه فصلی سرد|کوشش= سوزان گویری، تورج رهنما|ناشر=انتشارات روشنگران و مطالعات زنان|چاپ=دوم|سال=۱۳۸۲|شابک=ISBN 9645512735964-5512-73-5}}</ref>
 
* «خراب بشوی [[تهران]]، … به قول خانم مدیر مثل یک لکه جوهر روی کاغذ آب خشک‌کن پهن شده، همه جا دویده، مثل خرچنگ به اطراف دست انداخته»<ref name=beki>از داستان «به کی سلام کنم»، مجموعه به کی سلام کنم، {{یادکرد|کتاب=در آستانه فصلی سرد|کوشش= سوزان گویری، تورج رهنما|ناشر=انتشارات روشنگران و مطالعات زنان|چاپ=دوم|سال=۱۳۸۲|شابک=ISBN 9645512735964-5512-73-5}}</ref>
 
* «دخترش که می‌ترسد چیزی از او بستاند. پس برای کی بدوزد؟ اصلا برای کی و به خاطر چی زنده است؟ به کی سلام بکند؟ کی مانده که آدم بهش سلام بکند؟»<ref name=beki>از داستان «به کی سلام کنم»، مجموعه به کی سلام کنم، {{یادکرد|کتاب=در آستانه فصلی سرد|کوشش= سوزان گویری، تورج رهنما|ناشر=انتشارات روشنگران و مطالعات زنان|چاپ=دوم|سال=۱۳۸۲|شابک=ISBN 9645512735964-5512-73-5}}</ref>
 
== درباره سیمین دانشور ==
* «شهرزاد برای اینکه زنده بماند اتاق خوابش را تبدیل به اتاق کارش کرد و سالیان سال بعد سیمین دانشور به ضرورت زمانه اتاق کارش را از اتاق خوابش جدا کرد. تا آن زمان اتاق کار برای زن قصه‌گو معنایی نداشت . آرایش‌گران، خیاطان هر کدام برای خود اتاق کاری داشتند و زن قصه‌گو آنقدر به حساب نمی‌آمد و قصه‌گویی حرفه‌ای نبود که محلی برای آن درنظر گرفته شود. سیمین دانشور قصه‌گویی را در قد و قواره یک حرفه به جامعه ما نشان داد.»
** ''[[منیرو روانی‌پور]]'' <ref>[http://moniro.blogfa.com/post-81.aspx]</ref>
 
 
== جستارهای وابسته ==
* [[سووشون]]
{{ناتمام}}
 
== منابع ==
<small><references/>‎</small>
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
 
 
 
[[رده:نویسندگان اهل ایران|دانشور، سیمین]]