== دارای منبع ==
== بدون منبع ==
* «[[آزادی]] بادهای است که هزاران تن آنرا برای بدمستی مینوشند و یک تن برای سرمستی.»
* «[[آزادی]] برای بسیاری از مردم [[سرمایهدار|سرمایه]] دکان است و برای یک تن از هزاران، سرمایه جان.»
* «از درس و [[کتاب]]، [[کار]] من راست نشد// شاگردی روزگار استادم کرد»
* «استوار تر از همه پیوندها، پیوندی است که در میان [[مادر]] و فرزند برقرار است.»
* «انسان فهمیده و خردمند کسی است که هیچ عادت و انس او را کور و آلوده نکند.»
* «برای همهکس خوشبختی یک معنی بیشتر ندارد! رسیدن به [[آرزو|آرزوی]] موهوم.»
* «بسیاری از استعدادهای بشری در نتیجه غفلت و [[جنون|نادانی]] پدر و [[مادر|مادرها]] از میان میرود. بسا [[کودک|کودکانی]] که ممکن بود اگر ایشان را [[آزادی|آزاد]] بگذارند و دنبال فنی بفرستند، مردان بزرگی در فن خود بشوند، و اما استبداد رأی و یکنوع خودخواهی که در مربیان و راهنمایان ایشان بوده، آنها را به رشتهای راهنمائی کرده است که با کمال بیمیلی و اکراه آنرا پذیرفتهاند.»
* «به هرچیز باید نزدیک شد و از آن عبرت و تجربهای گرفت.»
* «بیا [[کار|کاری]] کنیم که نه من از تو بنالم و نه تو از من.»
* «تنها کسانی که دلداده [[دانش|دانشاند]] بزرگند، نه آنان که سوداگر دانشاند.»
* «تنها کسی که [[هنر]] دارد و [[کار|کاری]] از او ساختهاست میتواند به فردای خویش اطمینان کند.»
* «جهان بزرگتر از آن است که تو بتوانی آنرا بخود مخصوص کنی.»
* «جهان بزرگتر و فراختر از آن است که مردمی کوتهنظر آنرا به خود اختصاص بدهند و از خود بدانند و بدانچه خود دارند مغرور باشند.»
* «[[زندگی]] خانوادگی شرکتی است که هرچه سهم دوشریک در آن بیشتر باشد، قدرت آن شرکت و پایداری آن بیشتر خواهد بود.»
* «عقیدهای که مردم از ترس جانشان بپذیرند، پایدار نیست.»
* «محیط وجود خارجی ندارد، مردم آنرا درست میکنند.»
* «نه [[طوطی]] باش که گفته دیگران را تکرار کنی و نه [[بلبل]] باش که گفته خود را به هدر دهی.»
* «هیچ چیز بیش از نیروی درونی، بیش از اعتماد به نفس، شخص را قوی و نیرومند نگه نمیدارد، وقتی که این قوت باطنی متزلزل شود، یکباره قوای بدنی شخص فرومیریزد و او را از پای درمیآورد.»
== درباره او ==
|