[[Imageپرونده:Samuel Smiles.jpg|thumb|left|200px|آری، برای شناکردن در جهت مخالف جریان رود، قدرت و جرأت لازم است، هر [[ماهی]] مردهای میتواند همسو با جریان آب حرکت کند. - ساموئل اسمایلز]]
'''[[W:ساموئل اسمایلز|ساموئل اسمایلز]]'''، شاعر و نویسنده بریتانیایی. زادروز: ([[W:۲۳ دسامبر ۱۸۱۲ (میلادی)|۲۳ دسامبر ۱۸۱۲ میلادی]]) در هدینگتون (برویکشایر اسکاتلند). وی در تاریخ ([[W:۱۶ آوریل ۱۹۰۴ (میلادی)|۱۶ آوریل ۱۹۰۴ میلادی]]) در لندن درگذشت.
== بدون منبع ==
* «آدمی که وقتشناس است و شما را منتظر نمیگذارد، با این عمل خود نشان میدهد که نه تنها برای وقت شما بلکه برای وقت خود نیز ارزش قائل است.»
* «آری، برای شنا کردن در جهت مخالف جریان رود، قدرت و جرأت لازم است، هر [[ماهی]] مردهای میتواند همسو با جریان آب حرکت کند.»
* «اخلاق [[سرمایهداری|سرمایه]] است، اخلاق بهترین و عالیترین دارایی ما است.»
* «اخلاق یکی از بزرگترین قوای محرکه جهان است و در کمال تظاهرات خوی و طبیعت انسانی را در عالی ترین شکل آن مجسم میسازد.»
* «اخلاق خوب اختصاص به طبقهای ندارد، در هر طبقه و صنفی پیدا شود مورد احترام واقع میگردد.»
* «اخلاق بالاتر از قوانین است، زیرا قوانین همیشه همراه انسان نیست ولی اخلاق همیشه با او است.»
* «اخلاق، شرف اصلی، و مال، شرافت موهومی است.»
* «ارزانترین چیزها مهربانی است که به [[کار]] بردن آن مستلزم کمترین ناراحتی و فداکاری است.»
* «اشتغال به هر [[کار]]ی بهتر از تنبلی و بیکاری است.»
* «اشخاص جدی و فعال طوری به [[کار]] عادت میکنند که بیکاری باعث صدمه و عذاب آنان میگردد و اگر برحسب اتفاق از شغل و رشته مخصوص به خود باز بمانند، به حکم اجبار ، مشغلهای دیگر برای خود تدارک میبینند.»
* «اشخاص شجاع و باجرأت بیش از همهکس میتوانند جوانمردی و فتوت داشته، بلکه اصولأ [[طبیعت]] آنها اینطور سرشته شدهاست.»
* «اشخاص عاقل و با اخلاق هرگز کلامی بر زبان نمیآورند که احساسات دیگران را جریحهدار سازند.»
* «اگر با اشخاصی که صاحب روح بلند و اخلاق عالی هستند زندگی کنید، احساس خواهید کرد که قوه مرموزی روح و اخلاق شما را به طرف مجد و تعالی میکشاند.»
* «اگر زن با تقوا و خوش خلق، کدبانویی در خانهٔ فقیر و محقری باشد، آن خانه را محل آسایش و فضیلت و خوشبختی میسازد.»
* «اميد،قوه محرك است.»
* «انسان موظف است که عاشق حقیقت باشد و اظهار آن را به خاطر [[عشق|عشقی]] که نسبت به آن دارد، از تکالیف حتمی خود بداند.»
* «بدون اخلاق و ملکات فاضله هیچ فنون و صنایعی در دنیا نمیتواند ملتی را از انحطاط و فساد بیرون کشیده و به مدارج عالی برساند.»
* «برای اخذ تصمیم به دیگری متوسل شدن، کاری بیفایده و نامعقول است.»
* «برای شناخت اخلاق و روحیات یک ملت و سنجش ذوق و پایه تفکر آن، باید کلیه [[کتاب|کتب]] و رسالاتی که در میان آن ملت بیشتر رواج و انتشار دارد، مورد توجه و مطالعه قرار داد.»
* «بعد از یکسال که از [[ازدواج|مزاوجت]] زن و مرد گذشت هیچکدام در پی زیبایی صورت یکدیگر نیستند، بلکه هردو توجه به خلق و رفتار یکدیگر دارند.»
* «بعضی اشخاص ممکن است علیالظاهر خشن و نامعقول به نظر برسند ولی در باطن صاحب قلبی پاک و روحی منزه و ارجمند باشند.»
* «به جرأت میتوان ادعا کردکه [[زندگی|زندگانی]] حقیقی عدهای از مشاهیر و رجال بعد از [[مرگ]]شان شروع شدهاست.»
* «به هرطرف که اراده متمایل گردد، [[طبیعت]] نیز بدان سمت میگردد.»
* «تنبلترین و ضعیفالنفسترین اعضای جامعه بیش از همه شکوه و شکایت دارند، بدترین اقسام چرخها، چرخی است که صدا و هیاهوی آن زیادتر است.»
* «تنبلی، بلا و آفت بشریت است. همانطور که زنگ آهن را میخورد و آن را فاسد میسازد، بطالت نیز قلب افراد و ملل را خورده آنها را از صفحه وجود محو میسازد.»
* «تنها [[سرمایهدار|سرمایه]] گرانبهای ما وقت است و اگر رفت دیگر برنمیگردد.»
* «ثروت در دست کسانی که صاحب عزم و اراده قوی و تملک نفس نیستند و یا نمیتوانند امیال و هوای نفسانی خویش را اداره کنند، به منزله دام و سرچشمه بلا و مصیبت است، چه برای خودشان و چه برای دیگران.»
* «حتی [[مرگ]] نیز بر شیرینی طعم حیات میافزاید زیرا ما را نسبت به [[زندگی|زندگانی]] وابسته و علاقمند میسازد.»
* «حس شفقت و مهربانی مانند کلید زرینی است که دریچه دلها را به روی انسان میگشاید.»
* «در این دنیا هرکس چیزی را درو میکند که قبلأ تخم آن را کاشتهاست.»
* «دنیا متعلق به کسانی است که از آن استفاده میبرند و مردم مسرور و شادمان، صاحبان و مالکان حقیقی آن به شمار میروند.»
* «راستی، ریشه و اساس تمام فضایل است و مزایای انسانی، وقتی رفتار و کردار شخصی با آن آمیخته باشد از هر کلمه و هر حرکت انسانی نوری درخشان پدید میآید.»
* «راستی که پیران جوان، و جوانان پیر در دنیا بسیارند.»
* «رضایت وجدان فقط پس از انجام وظیفه حاصل میشود و بدون هدایت و راهنمایی وجدان، افکار بزرگ و عالی تنها به مثابهٔ نوری است که موجب گمراهی انسان میگردد.»
* «رضایت وجدان فقط پس از انجام وظیفهاست.»
* «زن برای آن آفریده نشده که وجودی عاطل و باطل باشد و فقط به درد زینت و تفریح مرد بخورد.»
* «زوجه خوب به منزله عصای محکمی است که مرد در سنگلاخ حیات میتواند بدان تکیه نماید و هنگام بدبختی و فقر از شفقت و غمخواری او تسلی و دلداری یابد.»
* «سختی و مشقت استادی است که بزرگترین رجال عالم کمر شاگردی و خدمت او را بستهاند.»
* «سختیها و ناراحتیها بهترین وسیله آزمایش [[زندگی]] [[ازدواج|زناشوئی]] است، زیرا رنج و محنت، اخلاق واقعی زن و مرد را آشکار میسازد.»
* «[[طبیعت]] تند، عصبانی و ناراضی همیشه از نیمه راه به استقبال غصه و تشویش میرود.»
* «طول عمر انسان از روی اعمال و افکار او سنجیده میشود، نه از تعداد سالهایی که [[زندگی]] میکند.»
* «[[عشق]] و سختی بهترین وسیله آزمایش [[زندگی]] [[ازدواج|زناشویی]] است.»
* «غالبأ به این نتیجه میرسیم که آنان که پیوسته از بخت بد خود مینالند تنها حاصل غفلتها و ندانمکاریها و بیتدبیریهای خود را درو میکنند.»
* «قوت اراده، اساس و پایه هر اخلاق بزرگ و عالی است، هرجا اراده قوی باشدآنجا نشاط و زندگی است و هرجا اراده نباشد، ضعف و بیچارگی و فلاکت حکمفرما است.»
* «قوهٔ اراده و تصمیم در انسان تصویب نمیشود مگر در نتیجه به [[کار]] انداختن دایمی آن.»
* «قوی ترین اهرمها اراده است.»
* «[[کار]] هرچه سخت و مشکل باشد صدمه و اذیتی به شخص نمیرساند، لیکن وقتی که یکنواخت و خسته کننده و خالی از امیدواری بود آنوقت به منزله بدترین شکنجهٔ روح و جسم میشود.»
* «[[کتاب]] خوب به منزله بهترین [[دوستی|دوست]] و مونس انسان است. اخلاق و صفات کتاب مانند انسان تغییرپذیر نیست و هرچه از اول بودهاست همیشه هم به همان حال باقی خواهد ماند. کتاب از تمام دوستان انسان ثابت قدمتر و باوفاتر و صبورتر است و هرگز در ایام بدبختی و محنت به انسان پشت نمیکند برعکس آغوش مهربان ورأفت آن برای استقبال همیشه گشودهاست. در دوره جوانی انسان را سرگرم و مشغول میسازد و در روزگار پیری و شکستگی تسلیت و دلداری میدهد.»
* «[[کتاب]] رشته اتصال و پیوند معنوی است و مردم غالبأ به وسیله آثار و نوشتههای مؤلفین که طرف توجه و اقبال جامعه هستند با یکدیگر همفکر و مأنوس میشوند و بدانوسیله وجه اشتراکی مابین خویش احساس میکنند.»
* «[[کتاب]] مونس و غمگسار اوقات حزن و خستگی است که غم و اندوه را به سرور و شادمانی تبدیل میکند؛ رنج و غم را از آئینه خاطر میزداید و گنجینه ذهن را پر از گوهرهای گرانبها میکند.»
* «[[کتاب]] دارای جنبههای جاودانه و ابدی است؛ بتها و معابد باشکوه خراب و معدوم میگردند، پردههای نقاشی و مجسمههای گرانبها ضایع و تباه میشوند لیکن کتاب بیهیچ نقصی در طی ازمنه و قرون باقی میماند.»
* «[[کتاب]] خوب در حکم ضریح و مدفن جاودانی حیات انسانی است زیرا [[زندگی]] حقیقی بشری فقط عبارت از تفکر است و افکار نیز در صفحات کتب پایدار و جاوید میماند. بنابراین کتابهای خوب گنجهای شاهواری از اندرز و کلمات حکیمانه است.»
* «کسانی که [[کار]] امروز را به فردا موکول میکنند آنهایی هستند که کار فردا را هم به پسفردا موکول خواهند کرد.»
* «گرانبهاترین مردم کسی است که گنجینه گرانبهای عمر را به رایگان از دست ندهد و وقت گرانبها را تلف نکند.»
* «لذتی كه از علم و [[دانش]] حاصل مي شود بالاترين لذتهاست.»
* «ما غالبأ فقط پیشرفت و ترقیات اشخاص را در [[زندگی|زندگانی]] به نظر میآوریم و دیگر فراموش میکنیم که این اشخاص برای به دست آوردن خوشبختی و رسیدن به مقصود، چه رنجها و صدماتی کشیده و از چه مراحل پرآفت و خطری گذشتهاند.»
* «مردم بااخلاق معمولأ دارای وجدانی پاکند.»
* «مردم همه از یک نسل هستند، امتیاز آنها به سعی و عمل است.»
* «معاشرت با مردمان خوشاخلاق و فاضل بهترین مقوی روح جوانان است.»
* «ممارست و عادت در [[کار]] از یکدیگر پدید میآید و عادت در آغاز چون تار عنکبوت سست است اما سرانجام چون زنجیر آهنین سخت میگردد.»
* «وجدانت را مجبور مكن كه نفهمد آنچه را كه میبیند.»
* «وقتی اسکندر کبیر به تخت سلطنت مقدونیه نشست، هرچه املاک و اراضی از پدرش به ارث برده بود، بین [[دوستی|دوستانش]] تقسیم کرد. از او پرسیدند پس برای خودت چه نگاه خواهی داشت؟ در جواب گفت : امید! که بزرگترین دارایی و تملک انسان است.»
* «هر روزی که میگذرد درسی و سرمشقی از خوبی و بدی به ما میدهد و هریک از اعمال ما هرچند هم که کوچک و ناقابل باشد، آثار و نتایجی از خود ایجاد میکند زیرا که مثل مو است و موی نازک هم سایه دارد.»
* «هرزگی در سلوک و رفتار موجب هرزگی در اصول و اخلاق میگردد. یونان و رم به علت انحطاط اخلاقی فرمانروایانشان سقوط کردند.»
* «هرکس با عزم و اراده متین سعی در انجام وظیفه نماید، مقصد و منظور اصلی خلقت خویش را به انجام رسانده و شالوده یک اخلاق عالی و مردانهای را در نفس خویش استوار ساختهاست.»
* «هرکس در طلب خیر و سعادت دیگران باشد سرانجام سعادت خودش را هم به دست خواهد آورد.»
* «هروقت اخلاق قومی از دست رفت، آن قوم را منقرضشده باید دانست.»
* «هروقت در آسمان حیات خود قطعه [[ابر]]ی مشاهده کردیم نباید همه چیز را سیاه و ظلمانی پنداریم و بایستی متوجه آفتاب و روشنایی کامل هم که در پس آن ابرهای موقت موجود است بشویم.»
* «هروقت [[مادر]] فاسد شد، نسل نیز فاسد میگردد.»
* «هروقت ملتی از جاده تقوا و فضیلت منحرف گردیده و اعتنائی به راستی و حق و عدالت نکرد، آن ملت دیگر قابل بقاء و زیست نخواهد بود.»
* «همانطور که اخلاق و سیرت اشخاص را به وسیله [[دوستی|دوستان]] و معاشرینشان میتوان شناخت، همانطور هم از روی [[کتاب|کتابهایی]] که میخوانند میتوان به عادات روحی و ساختمان اخلاقی آنها پیبرد.»
* «همسر خوب بهترین یاور در یک صحرای سنگلاخ و پرمخاطره [[زندگی]] است.»
* «هنگام مطالعه طرف صحبت فقط [[دانش|دانشمندان]] هستند ولی در خارج اجتناب از [[مجنون|احمق]] محال است.»
* «هیچکس مجبور و موظف نیست که در دنیا، بزرگ و متمول و یا عالم و عاقل بشود ولی برهمه کس فرض و واجب است که درستکار باشد.»
* «هیچیک از تمایلات نفس انسانی مضرتر و خطرناکتر از تمایل به تنبلی نیست.»
== درباره او ==
|