== آ ==
* «آنچه بهروح آرامش میبخشد همانا علم است و بس.»
** ''[[سیدارتا گوتاما]] - [[گوتاما بودا]]''
* «آنچه در علم بیش میباید// دانش ذات خویش میباید»
** ''[[اوحدی]]''
* «آنچه مغز و قلب را از آلایش پاک میکند، فقط دانش است؛ مابقی بیدانشی است.»
** ''[[کریشنا]]''
* «آن قدر دانش آدمی را کفایت است که راه راست از کج و سعادت را از شقاوت شناسد.»
** ''[[جالینوس]]''
== الف ==
* «اثر حکمت آنگاه در شخص حکیم ظاهر شود که خویشتن را حقیر و ناچیز شمارد.»
** ''[[سقراط]]''
* «از این روست که از عالمان همهٔ [[مذهب|ادیان]] و متفکران و دانشمندان و [[هنر|هنر]]مندان سراسر جهان و از همهٔ نهادهای بینالمللی و منطقهای مجدّانه میخواهم که برای پیشبرد این مهم، در برابر امواج غیریتسازییهای مصنوعی که ابزار دست قدرتهای خشونتگراست بایستند و بخصوص برای بیرون بردن حریم قدسی پیامبران و مقدسات همهٔ ادیان از عرصهٔ منازعات [[سیاست|سیاسی]] و فرهنگی بهاقدامات مؤثر بینالمللی و تلاشهای جدید حقوقی بیندیشند.»
** ''[[محمد خاتمی]]''
* «افرادی که بزرگترین خدمت را به علم و فرهنگ نمودهاند، نویسندگان و محققانی بودهاند که در انزوا میزیستهاند و هرگز در مباحثات دانشگاهی شرکت نکرده و حقایق صددرصد اثبات نشده را در آکادمیها ابراز نداشتهاند.»
** ''[[ولتر]]''
* «اگر به زبان تمامی آدمیان و فرشتگان سخن گویم.... و از [[عشق]] بیبهره باشم طبل میانتهی و سنج پرهیاهویی بیش نیستیم، اگر از کرامت غیبدانی و پیشگویی بر خوردار باشم و همه اسرار جهان را دریابم و قلمرو دانش را تمام مسخر کنم و در ایمان چنان راسخ و نیرومند باشم که کوهها را به رفتار آورم و از عشق بیبهره باشم، کسی نیستم. اگر همه دارایی خویش به مستمندان بخشم و جسم خویش را به آتش بسپارم و از عشق بیبهره باشم مرا هیچ سود نخواهد بخشید.عشق بردبار و مهربان است عشق از حسد برکنار است عشق لاف خودستایی نمیزند عشق اطوار ناپسند ندارد عشق به اندک چیزی در خشم نمیآید و اندیشه شر نمیکند و از بیعدالتی خشنود نیست اما با حقیقت و راستی شاد و خرم است همه چیز را تحمل میکند همه چیز را باور میکند و به همه چیز امیدوار است و هیچگاه از پای نمیافتد اما پیشگویها همه شکست میخورند و زبانها همه قطع میشوند و دانشها در غبار زمان پنهان میشوند و دانش ما جزیی است و نبوت ما جزیی است و آنچه جزیی است روی در فنا دارد انچه میماند ایمان و امید و عشق است و از این هر سه، عشق را برترین مقام است.»
** ''[[پائولو کوئیلو]]/ عطیه برتر''
* «اگر دانش به روزی بر فزودی// زنادان تنگ روزی تر نبودی»
** ''[[سعدی]]''
* «اگر دانش را بهخاطر کسب درآمد فرا میگیرید بهحق آنهائی که بهخاطر خود، علم و دانش اندوختهاند تجاوز کردهاید.»
** ''[[آندره ژید]]''
* «اگر شما آدمی نادان و بیاطلاع باشید و بهاین امر پیببرید این خود یک نوع علم و اطلاع است.»
** ''[[کنفوسیوس]]''
* «امروز وقتی به [[تاریخ]] مینگریم حکومتهایی را میبینیم که منتسب به [[مذهب|دین]] هستند و نیز از تمدن اسلامی، معارف، علوم و فرهنگ ِپاگرفته در دنیای [[اسلام]]، نشان میبینیم. در شاخهها و شعبههای اسلام متحقق در تاریخ، شاهد آراء، سلیقهها و تجربههای گوناگونی هستیم که جملگی خود را اسلامی میدانند و بر باور خویش چنان استوارند که گاه بهکشاکشها و درگیریهای خونین نیز تن میدهند.»
** ''[[محمد خاتمی]]''
* «ای خواجه مکن تا بتوانی طلب علم// کاندر طلب راتب هرروزه بمانی// رو مسخرگی پیشه کن و مطربی آموز// تا داد خود از کهتر و مهتر بستانی»
** ''[[عبید زاکانی]]''
* «ای [[منوچهری دامغانی|منوچهری]] همی ترسم که از بیدانشی// خویشتن را هم به دست خویش بردوزی کفن»
** ''[[منوچهری دامغانی]]''
== ب ==
* «باید درهای علم به روی همه باز باشد، هرجا مزرعه هست، هرجا آدم هست، آنجا [[کتاب]] هم باید باشد.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
* «باید شرم کنند، کسانی که بدون کمترین تأمل و تفکر از پدیدههای [[معجزه|معجزهآسای]] علم و فن بهره میگیرند و سفیهانه از درک مضمون هوشمندانهٔ آن عاجزند، همانند [[گاو|گاوی]] که از لذت نشخوار گیاهان برخوردار است ولی از علم ِ گیاهشناسی بیخبر است.»
** ''[[آلبرت اینشتین]]''
* «بدو گفت موبد که دانش بهاست // که [[دانا]] بهگیتی زهرکس مهاست»
** ''[[فردوسی]]''
* «برای اینکه دانش ملکه شود، تعلیم کافی نیست عمل لازم است.»
** ''[[برنارد شاو]]''
* «برای شوهر دانش لازم است، برای زن نجابت.»
** ''[[جورج هربرت]]''
* «بسیار افتد که ابهت و شجاعت سود ندارد و هر دانش که بدانی روزی بهکار آید.»
** ''[[قابوسنامه]]''
* «بشوی اوراق اگر هـمدرس مایی// که علم [[عشق]] در دفتر نباشد»
** ''[[حافظ]]''
* «بعضی چنان سرگرم میراث علمی گذشتگانند که فرصت مراجعه بهعقل خود را ندارند و اگر فرصتی هم بهدست بیاورند حاضر نیستند که اشتباهات و لغزشهای آنان را اصلاح و جبران نمایند.»
** ''[[ابن سینا]]''
* «بهتر است که انسان چیزی نداند تا بسیاری چیزها را نیمهتمام بداند؛ بهتر است که با عقاید خودمان یک [[مجنون|ابله]] سفیه باشیم تا آنکه با عقاید دیگران یک مرد دانشمند بهحساب آییم.»
** ''[[فریدریش نیچه]]''
* «بهترین کارها اینست که در جوانی دانش آموزی و در پیری بهکار بری.»
** ''[[بزرگمهر]]''
* «به دانش بود نیک فرجام تو// به مینو دهد چرخ آرام تو»
** ''[[فردوسی]]''
* «به چشم «فخری» دانش ز بس که شیرین است//همیشه در طلبش همچو کوهکن باشد»
** ''[[فخرعظمی ارغون]]''
== پ ==
* «پدر گفت کز بد، گمان برگسل// به اندیشه بیدار کن چشم و دل// چو دانش نداری به کاری درون// نباشد ترا چاره از رهنمون»
** ''[[اسدی طوسی]]''
* «پستی نسوان ایران جمله از بیدانشی است// مرد یا زن، برتری و رتبت از دانستن است»
** ''[[پروین اعتصامی]]''
== ت ==
* «تا بهجائی رسید دانش من// که بدانم همی که [[نادان|نادانم]]»
** ''[[ابن سینا]]''
* «تا جهان بود از سر آدم فـراز// کـس نبود از راه دانش بینیاز// مردمان ِ بخرد، اندر هرزمان//راه دانش را بههرگونه زبان// گـرد کردند و گرامـی داشتنـد// تا بهسنــگاندر همیبنگاشتند// دانش اندر دل چراغ روشن است// وزهمه بد برتن تو جوشن است»
** ''[[رودکی]]''
* «تا در کسب دانش و [[هنر]] همچشمی و رقابت نورزید، بزرگ و باارزش نمیشوید.»
** ''[[ناشناس]]''
* «تخیل مهمتر از دانش است.علم محدود است اما تخیل دنیا را دربر میگیرد.»
** ''[[آلبرت اینشتین]]''
* «تعصب در علم و فلسفه مانند هر تعصب دیگر نشانه خامی و بیمایگی است و همیشه بهزیان حقیقت تمام میشود.»
** ''[[ابن سینا]]''
* «تکیه بر حسن مکن، در طلب علم برآی// این درختیست که هر فصل دهد بر تو ثمر»
** ''[[ایرجمیرزا]]''
* «تمام [[سرمایهداری|سرمایه]] فکری و دانش آدمی باید تسلیم یک عظمت اخلاقی و روحی گردد وگرنه دانش مانند رودی خواهد بود که نتوانسته مسیر خود را بپیماید و به [[دریا]] منتهی شود و با وضعی اسفآور در ریگزارها فرو رود.»
** ''[[مترلینگ]]''
* «تنها کسانی که دلداده دانشند بزرگند، نه آنان که سوداگر دانشند.»
** ''[[سعید نفیسی]]''
* «توان شناخت به یک روز در شمایل مرد// که تا کجاش رسیدهاست پایگاه علوم// ولی ز باطنش ایمن مباش و غره مشو// که خبث نفس نگردد به سالها معلوم»
** ''[[سعدی]]''
* «توانا بود هرکه دانا بود// به دانش دل پیر برنا بود»
** ''[[فردوسی]]''
* «تورا گرچه در مال افزایش است// به اندازه دانشت ارزش است»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «تو نفس علم شو از نقش علم دست بشوی// که نفس علم قدیم است و نقش او فانی»
** ''[[قاآنی شیرازی]]''
* «تیغ دادن در کف زنگی مست// به که آید علم، ناکس را بدست»
** ''[[مولوی]]''
== ث ==
* «ثروت، در داشتن خزاین و دفاین نیست، در دانستن علم و طرز استعمال آن است.»
** ''[[ناشناس]]''
== ج ==
* «جهل من و علم تو، فلک را چه تفاوت// آنجا که بصر نیست، چه خوبی و چه زشتی»
** ''[[حافظ]]''
== چ ==
* «چنان چونکه تن زنده گردد به جان// به دانش فروزند جان و روان»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «چنین گفت پیغمبر راستگوی// زگهواره تا گور دانش بجوی»
** ''[[فردوسی]]''
== ح ==
* «حاصل من فقط از فضل این شد که بر جهل خود [[دانا]] شدم.»
** ''[[بقراط]]''
* «حکمت [[درخت|درختی]] است که در دل روئیده و میوه از زبان دهد.»
** ''[[بطلمیوس]]''
== خ ==
* «خدایا! اگر مرا ببخشی بهترین بخشنده هستی و اگر عذاب دهی ستمگر نیستی. دانشمند از میوه وجود خود سیر میشود »
** ''[[یحییبن معاذ رازی]]''
== د ==
* «دامن [[مادر]] نخست آموزگار [[کودک]] است// طفل دانشور کجا پرورده [[مجنون|نادان]] مادری»
** ''[[پروین اعتصامی]]''
* «دانش طلب و بزرگی آموز// تا، به نگرند روزت از روز»
** ''[[نظامی]]''
* «داشتن علم بهتر از داشتن ثروت است ولی نداشتن ثروت بدتر از نداشتن علم است»
** ''[[ویلیام شکسپیر]]''
* «دانش ِ بیاندیشه، دام است و اندیشه ِ بیدانش، بلا.»
** ''[[ضربالمثلهای هندی|ضربالمثل هندی]]''
* «دانش ِ کم خطرناک است، یا باید آب ِ چشمه را تا قطره آخر بنوشید یا اصلأ لب نزنید.»
** ''[[الکساندر پوپ]]''
* «دانشمندان، علماء و بزرگان هرکدام نردبانی برای ترقی دارند، لیکن [[شعر|شاعران]] و [[هنر|هنرمندان]]، این مدارج را پروازکنان میپیمایند.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
* «دانشمند کسی است که بکوشد تا درد و رنج خود را بکاهد.»
** ''[[ویکتور هوگو]]''
* «دانش و [[هنر]] از هر اقلیمی برخیزد و متعلق بههر قومی که باشد از آن ِ همهٔ جهانیان است.»
** ''[[پوشکین]]''
* «دانش کلی مانند خلیجی است که من و همکارانم فقط چنددانه ریگ جالب از پهنای وسیع آن برداشتهایم.»
** ''[[نیوتن]]''
* «در این کهکشان، دانش فنی نیز بزرگترین عامل بروز گرفتاریهای دست و پاگیر برای بشریت است.»
** ''[[هربرت مارکوزه]]''
* «در ترویج دانش و [[هنر]] اهتمام نمائید تا مردم صاحب استعداد ضایع نشوند.»
** ''[[ناشناس]]''
* «[[درخت]] تو گر بار دانش بگیرد// بهزیر آوری چرخ نیلوفری را»
**''[[ناصرخسرو]]''
* «در روزگار ِ گذشته مردم بهتحصیل علم همت میگماشتند تا خود را بهدرجه کمال برسانند، امروز علم را برای این فرا میگیرند که دیگران را مجذوب و مسخر کنند.»
** ''[[کنفوسیوس]]''
* «دو کس دشمن ملک و دیناند، پادشاه بیحلم و [[زاهد]] بیعلم.»
** ''[[سعدی]]''
* «[[مذهب|دین]] بدون علم کور است و علم بدون دین لنگ است.»
** ''[[آلبرت اینشتین]]''
== ر ==
* «[[روشنفکر]] پشت گوشش بنویسد! : فقط دوراه وجود دارد که روشنفکر به رهبری حزب طبقه کارگر انتخاب شود، اول به شرط اینکه از علم جامعهشناسی شناخت داشته باشد. شرط دوم این است که در راه آرمان و احقاق منافع طبقه کارگر از خودگذشتگی [[سیاست|سیاسی]] داشته و فداکاری کند یا قربانی داده باشد.»
** ''[[کورت توخلسکی]]''
== ز ==
* «ز خورشید دانش چو پرتو گرفت// هیولای جان صورت نو گرفت»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «ز دانش چو جان تو را مايه نيست// به از خامُشی هيچ پيرايه نيست»
** ''[[فردوسی]]''
* «زینت انسان سهچیز است: علم، [[دوستی|محبت]]، [[آزادی]].»
** ''[[افلاطون]]''
== س ==
* «سرعت رشد علوم در قرنهای اولیه اسلام هر محققی را شگفتزده میکند. بدون تردید این رشد سریع متأثر از تعالیم [[قرآن]] کریم و روایات فراوانی است که در باب علم و عالم بیان شدهاست.»
** ''[[محمد خاتمی]]''
== ش ==
* «[[شعر]] است لطیفه الهی// مضمون سپیدی و سیاهی// شعر ابروی دانش است و الهام// لیکن نشود سپید از ایام»
** ''[[مکتبی شیرازی]]''
* «[[شعر]] دانی چیست؟ مرواریدی از [[دریا|دریای]] عقل// هست شاعر آنکسی کین طرفه مروارید سفت// صنعت و سجع قوافی هست علم و، شعر نیست// ای بسا ناظم که نظمش نیست، الا حرف مفت»
** ''[[محمدتقی بهار]]''
* «[[شتر|شتران]] مست شدستند، ببین [[رقص]] جمل// ز اشتر مست که جوید ادب و علم و [[هنر]]»
** ''[[مولوی]]''
== ص ==
* «صوفیان [[عشق]] را علاج همه دردها و کیمیای وجود تعریف کردهاند. عشق فقر را به ثروت تبدیل میکند، گدا را به شاهزاده، [[جنگ]] را به صلح، جهل را به دانش و جهنم را به بهشت مبدل میسازد.»
** ''[[حسین الهی قمشهای]]''
== ع ==
* «[[عشق]] اندر فضل و علم و دفتر و اوراق نیست // هرچه گفت و گوی خلق آن ره، ره عشاق نیست»
** ''[[مولوی]]''
* «علم اگر خواهی با مردم عالم بنشین// گِل چو گُل گردد خوشبو، چو به گل شد همبر»
** ''[[ایرجمیرزا]]''
* «علم را دو پر، گمان را يك پر است// ناقص آمد، ظن به پرواز ابتر است»
** ''[[مولوی]]''
* «علم زیباست وقتی هزینهٔ گذران زندگی از آن تامین نشود.»
** ''[[آلبرت اینشتین]]''
* «علم کـز اعمال نشانیش نیست // کالبدی دارد و جانیش نیست»
** ''[[امیر خسرو دهلوی]]''
* «علم مخوفترین بلای جان آدمی است... مصیبت آن از طاعون و قحطی و جنگ بیشتر است.»
** ''[[داستایوسکی]]''
* «علم و دانش کلیدی است که تمام درها باآن باز میشود.»
** ''[[آناتول فرانس]]''
* «علوم ِ پاک، در دلهای ناپاک قرار نگیرد.»
** ''[[سقراط]]''
== ف ==
* «فصاحت، فرزند دانش است؛ دماغی که پر است مانند رودخانهای صاف و شفاف است.»
** ''[[بنیامین دیسرائیلی]] ''
* «فلک به مردم نادان دهد زمام امور// تو اهل فضلي و دانش ، همین گناهت بس»
** ''[[حافظ]]''
== ق ==
* «قدرت در روزگار ما بیمقصد، بیمسؤولیت و حتی بیخواست و [[آرزو]] است. قدرت چیزی جز خود را نمیخواهد و قدرتی که در پی دستیابی بهقدرت است، مصداق بارز «نهیلیسم» است و این است فاجعه بزرگ روزگار ما که در [[جنگ|جنگ]]ها، اشغالها، آوارگی انسانها، پایمال کردنِ حق و حقوق ملتها و ترور و خشونت تجلی میکند و این است راز و رمز مصیبتی که در اثر استخدام علم، [[هنر]] و [[مذهب|دین]] توسط قدرت و اشتهای سیریناپذیر قدرتهای ریز و درشت روزگار ما برای استیلا برآنچه آن را «غیرخودی» و «دیگری» میدانند نصیب ما شدهاست و جهان ما را ناامن و از نعمت محبت و همدلی محروم کردهاست.»
** ''[[محمد خاتمی]]''
* «قرون تاریک بازخواهد گشت، عصر حجر بربالهای درخشان دانش بازخواهد گشت، چهبسا امروز برکتهای بیشمار بهبشر ارزانی داشته تا یکروز مایهٔ نابودی وی شود، زنهار فرصت از دست نرود.»
** ''[[وینستون چرچیل]]''
== ک ==
* «کسب دانش و تقدس، عفاف و پاکدامنی و شکوه پیروزی، هیچکدام به منزله فتح قله رفیع برای انسان نیست. بلکه چیز دیگری است، چیزی حماسیتر، چیزی مأیوسکننده: حرمت مقدس!»
** ''[[نیکوس کازانتزاکیس]]''
* «کشوری که افراد آن از علم و دانش بهرهمند باشند دیگر طعم گرسنگی را نچشیده، زندگی راحت و آسودهای خواهند داشت.»
** ''[[کنفوسیوس]]''
* «[[کودک]]، علم به چوب آموزد نه به شفقت.»
** ''[[قابوسنامه]]''
* «کوشش برای کسب دانش، نخستین و یگانه پایه فضیلت است.»
** ''[[اسپینوزا]]''
== ل ==
* «لذتی که از علم حاصل میشود بیآلایش است.»
** ''[[افلاطون]]''
* «لذتی که از علم و دانش حاصل میشود بالاترین لذتها است.»
** ''[[اسمایلز]]''
== م ==
* «مغز ابلهان، علم را به اوهام، فلسفه را به بلاهت و [[هنر]] را بهفضلفروشی مبدل میکند.»
** ''[[برنارد شاو]]''
* «من اینرا بسی کردهام آزمون// که دانش، شود ز آزمایش فزون»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «من به تو جز علم نگویم سخن// علم چو آید به تو گوید چهکن»
** ''[[نظامی]]''
* «میاسای زآموختن یک زمان// زدانش میفکن دل اندر گمان»
** ''[[فردوسی]]''
* «میکوش به هر ورق که خوانی// کان دانش را تمام دانی»
** ''[[نظامی]]''
== ن ==
* «نهتنها کسب دانش، بلکه «تکرار» نیز، [[مادر]] [[آموزش و پرورش|تعلیم و تربیت]] است.»
** ''[[ژان پل]]''
* «نهمحقق بود نه دانشمند// چارپایی براو [[کتاب|کتابی]] چند// آن تهیمغز را چه علم و خبر// که براو هیزم است یا دفتر»
** ''[[سعدی]]''
== و ==
* «وقتی ضعف و انکسار ملت خود را دیدم، دانستم که ما ناگزیریم با سلاح وقت مسلح شویم و آن آموختن تمام علوم امروزی بود، وگرنه ما را جزو ملل وحشی میشمردند و برما آقائی را روا میدیدند، و آموختن آن اگر بهزبان خارجی بود البته میسر نمیشد[...] پس بایستی آن علوم و فنون را ما ترجمه کنیم و در دسترس مکاتب بگذاریم و این میسر نمیشود جز بدینکه اول لغات خود را بدانیم و این کار نوشتن لغتنامهای شامل و کافل ِ تمام لغات را، لازم داشت. این بود که بهفکر تدوین لغتنامه افتادم.»
** ''[[دهخدا]]''
== هـ ==
* «هرچه که به ذهنت میآید تخیل و هر چه انجام میدهی علم است. تمام [[تاریخ]] بشر چیزی جز داستانی علمی-تخیلی نیست.»
** ''[[ری بردبری]]''
* «هرکس بردانش خود افزاید، براندوه خود میافزاید.»
** ''[[ضربالمثلها|ضربالمثل عبری]]''
* «هرگاه دانشمندی برجسته، اما سالخورده بگوید چیزی ممکن است، به احتمال قریب به یقین درست گفته است. اما آنگاه که بگوید چیزی غیر ممکن است، به احتمال زیاد اشتباه میکند.»
** ''[[آرتور چارلز کلارک]]''
* «هرگز دل من زعلم محروم نشد// کم ماند زاسرار که معلوم نشد// هفتاد و دوسال فکر کردم شب و روز// مـعلومـم شد که هیچ معلوم نشد»
** ''[[خیام]]''
* «همزمان با گسترش دایرهٔ دانش ما، تاریکیای که این دایره را احاطه میکند نیز گسترده میشود.»
** ''[[آلبرت اینشتین]]''
* «همهچیز چون بسیار شود خوار و ارزان گردد مگر علم و دانش که هرچه بیشتر شود عزیزتر باشد.»
** ''[[ضربالمثلهای چینی|ضربالمثل چینی]]''
* «[[هنر]] و دانش، برگزیدهترین و بزرگوارترین انسانها را بههم مربوط میسازد.»
** ''[[بتهوفن]]''
|