دارو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Micione (بحث | مشارکت‌ها)
جز interlink
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
خط ۸:
 
== آ ==
* «آموزگار و [[آموزش و پرورش|دانش‌آموز]] باید زندگی خود را نمونه و نشانهٔ درخشان از آنچه می‌آموزند قرار دهند و گرنه مانند کسانی‌اند که راهی را شناخته‌اند ولی از آن راه نمی‌روند و یا مانند بیمارانی می‌باشند که داروی شفابخش را از طبیب گرفته‌اند ولی آنرا نمی‌خورند.»
** ''[[کنفوسیوس]]''
 
== الف ==
* «از این پیش گفتند ارباب هوش// شفا بایدت، داروی تلخ نوش»
** ''[[ادیب پیشاوری]]''
* «از دارو خودداری کن تا بدنت تحمل درد دارد و هرگاه تحمل نداشت، پس دارو کن.»
** ''[[محمد پسر عبدالله]]''
* «اعتدال را در همه‌چیز رعایت کن، استشمام هوای تازه و نظافت و ورزش روزانه را فراموش مکن، سر را خنک و پا را گرم نگه‌دار. دردهای جزئی خود را به مدد روزه ونه با دارو معالجه کن!»
** ''[[بقراط]]''
* «اگر [[عشق]] دارو بود، دستور‌العمل ضمیمه آن [[کتاب]] قطوری می‌بود.»
** ''[[ارنست فرستل]]''
 
== ب ==
* «بدتر از بیماری، وسیله مداوای آن است.»
** ''[[فرانسیس بیکن]]''
* «به دارو و درمان جهان گشت راست// که بیماری و [[مرگ]]، کس را نکاست»
** ''[[فردوسی]]''
* «به دارو و درمان و کار پزشک// بدان تا نیالود باید سرشک»
** ''[[فردوسی]]''
 
خط ۳۳:
== چ ==
 
* «چنانچه شفای بدن با دارو میسر باشد، نشاط و بقای نفس نیز با [[دوستی|دوستان]] بود، پس زیاد گردانید دوستان خود را.»
** ''[[ناشناس]]''
 
* «چوبينی خورش‌های خوش، گِرد خويش// بیندیش تلخی دارو ز پیش»
** ''[[اسدی طوسی]]''
 
== ح ==
* «حسد کنندم و درمان آن ندانم یافت// که دید هرگز داروی درد بی‌درمان؟»
** ''[[مسعود سعد سلمان]]''
 
== خ ==
 
* «[[خنده]] بهترین داروها است.»
** ''[[ضرب‌المثل‌های آلمانی|ضرب‌المثل آلمانی]]''
 
* «خودکرده را درمان نیست.»
** ''[[ابوالفضل بیهقی]]''
 
== د ==
* «دارو، انسان‌ها را مریض؛ ریاضیات، بشر را افسرده؛ و الهیات، مردم را به گناه آلوده می‌سازد.»
** ''[[مارتین لوتر]]''
* «دارو بسیار است، اما تعداد قلیلی مؤثر واقع می‌شوند.»
** ''[[یوهان ولفگانگ گوته]]''
* «دارو خوراک است و خوراک دارو است.»
** ''[[بقراط]]''
* «داروی تربیت از پیر طریقت بستان// کآدمی را بتر از علت [[جنون|نادانی]] نیست»
** ''[[سعدی]]''
* «داروهای تلخ را با روپوش شیرین می پوشانیم، چرا حقیقت و اخلاق را نیز با لباس‌های زیبا نپوشانیم.»
** ''[[نیکولاس چامفورت]]''
* «دارو در تندرستی خورید.»
** ''[[انوشیروان]]''
* «دردی‌ست، غیر مردن کان را دوا نباشد// پس من چگونه گویم کین درد را دوا کن»
** ''[[مولوی]]''
* «دوای تو جز مغز آدم چو نیست// بر این درد و درمان بباید گریست»
** ''[[فردوسی]]''
 
== ر ==
 
* «راحت کژدم‌زده کشته [[کژدم]] بود// می‌زده را هم به [[شراب|می]] دارو و مرهم بود»
** ''[[منوچهری دامغانی]]''
 
== ز ==
 
* «ز خورد ناسزا پرهیز کردن// به است از داروی بسیار خوردن»
** ''[[فخرالدین اسعد گرگانی]]''
 
* «زهر در دست دانایان، داروی شفابخش، و داروی شفابخش در دست نادانان، زهر کشنده است.»
** ''[[ژاکومو کازانوا]]/ خاطرات''
* «زیاد خوردن پدر ِدردها و کم خوردن پدر ِدرمان‌ها است.»
** ''[[ناشناس]]''
 
== س ==
* «سال گذشته صنایع داروسازی برای اولین بار موفق شد که بیماری‌های بیشر و داروهای کمتری را کشف نماید.»
** ''[[گرهارد کخر]]''
* «سری که درد نمی‌کند دستمال نمی‌بندند.»
** ''[[ضرب‌المثل‌های فارسی|ضرب‌المثل فارسی]]''
* «سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ، یاد آورد تلخی دارو را و زیاد نخورد.»
** ''[[افلاطون]]''
* «سودمندترین داروها، رها کردن [[آرزو|آرزوها]] است.»
** ''[[علی ابن ابیطالب]]''
 
== ش ==
 
* «[[شراب]] در میان نوشابه‌ها مفیدترین، درمیان داروها خوشمزه‌ترین و در میان اغذیه‌ مطبوع‌ترین است.»
** ''[[پلوتارخ]]''
 
* «شراب‌زده را [[شراب]] دوا است.»
** ''[[ضرب‌المثل‌های فارسی|ضرب‌المثل فارسی]]''
 
== ط ==
* «[[طبیعت]] بیماری را علاج می‌کند و دارو بیمار را مشغول می‌سازد.»
** ''[[ناشناس]]''
 
== ق ==
* «قرص و دارو جزو جدانشدنی زندگی آدم امروز شده، شما کشوی هر میزی را که بکشید انواع و اقسام قرصهای سرخ، آبی، بنفش و شیشه‌های جورواجور دارو پیدا می‌کنید. عصبانی بشویم قرص می‌خوریم، غذا دیر هضم می‌شود قرص می‌خوریم، بی حال هستیم قرص می‌خوریم، و خلاصه ماشین تن را نمی‌گذاریم دفاع طبیعی خودش را بکند و به زور قرص و دارو برپا نگه می‌داریم تا حدی که بعد مجبوریم عوارض همین قرصها را با قرص درمان کنیم و عوارض قرصهای بعدی را هم با قرص درمان کنیم و این سیر تسلسل همچنان ادامه دارد تا برسیم به آدم قرصی...»
** ''از کتاب قتل عام پزشکی/ دکتر ایوان ایلیچ''
 
== ک ==
 
* «[[کتاب|کتاب‌خانه]] برای بسیاری از مردم حکم دارو را دارد، فقط برای استعمال خارجی.»
** ''[[آلفونس دوده]]''
 
* «کسی که به تمرینات بدنی می‌پردازد به هیچ دارویی نیاز ندارد، درمان او در جنبش و حرکت است.»
** ''[[ابن سینا]]''
 
== گ ==
 
* «گرچه [[كژدم]] به نیش بگزاید// دارویی را هم او بكار آید»
** ''[[سنایی]]''
 
== ن ==
* «نارکوک داروی خواب است: آن را می توان در داروخانه‌ها، تئاترها و [[کتاب|کتاب‌خانه‌ها]] تهیه کرد.»
** ''[[پیر ورون]]''
 
== هـ ==
* «هر بیماری که با دارو مداوا نشود، چاقوی جراحی آن را معالجه میکند؛ اگر چاقو معالجه نکرد داغ علاج آن است، اگر داغ هم مؤثر نبود، دردی است کان‌را دوا نباشد.»
** ''[[بقراط]]''
* «هروقت احساس می‌کنم که درد و رنج و بیماری می‌خواهد مرا رنجه کند و آزار دهد، به کار پناه می‌برم. کار، بهترین درمان دردهای من است.»
** ''[[ولتر]]''
* «همه دردی رسد آخر به درمان// دل ما بی که دردش بی‌دوا بی»
** ''[[باباطاهر]]''
 
خط ۱۳۹:
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}
 
 
[[رده:موضوع‌ها|دارو]]