[[imageپرونده:Stanisław_Jerzy_Lec.jpg|100px|left]]
'''[[W:استانیسلاو یرسی لخ|استانیسلاو یرسی لخ]]''' ([[W:۶ مارس|۶ مارس]]، [[W:۱۹۰۹ (میلادی)|۱۹۰۹]] - [[W:۷ مه|۷ مه]]، [[W:۱۹۶۶ (میلادی)|۱۹۶۶]])، طنزنویس لهستانی.
== دارای منبع ==
* «از بیشتر [[کتاب|کتابها]] فقط چند [[گفتاورد|نقلقول]] باقی میماند. چرا از اول نقلقولها را ننویسیم؟»
** ''افکار دستنخورده''
* «بیشتر مردمان قاتل هستند؛ آن ها انسان درون خود را میکشند.»
** ''افکار دستنخورده''
* «اگر من دوباره به دنیا بیایم، فورأ شناسنامهام را به اسم عوضی خواهم گرفت.»
** ''گلچین متأخر افکار دستنخورده''
* «راستش را بخواهید، ما آمادهٔ پذیرش همه نوع بلای ناگهانی هستیم، اما چیزهای روزمره، فاجعهوار به سرمان خراب میشوند.»
** ''افکار دستنخورده''
* «عروسکهای خیمهشببازی به راحتی تبدیل به اعدامی میشوند. طناب مورد نیاز را خودشان دارند.»
** ''افکار دستنخورده''
* «قدرت، اکثرأ دست به دست میگردد، نه سر به سر.»
** ''به دشمنان خود عشق بورزید، شاید بدنام شوند''
== بدون منبع ==
* «آدم خوشگذران از بهره [[سرمایهدار|سرمایه]]ای که وجود ندارد [[زندگی]] می کند.»
* «آیا این را تمدن می نامید، وقتی که یک آدمخوار از کاردو چنگال استفاده کند؟»
* «انسان: - افسر مخلوقات. حیف، که افسری از جنس خار است.»
* «اول کلمه بود- در پایان کلمات.»
* «بیشتر مجسمهها توخالی هستند.»
* «دلالهای اتومبیل، اتومبیل میفروشند، شرکت بیمه، بیمه میفروشد. و نمایندگان مردم؟؟»
* «[[دوستی|دوست]]، شخصی است که صمیمانه به تو ضرر میزند.»
* «قانون اساسی یک کشور باید طوری تنظیم شود که باعث نابودی قانون اساسی ملت نشود.»
* «کسانی که از زمان خود پیشی گرفتند، می بایستی در اقامتگاههای نامساعد در انتظار رسیدن زمان سکونت کنند.»
* «کسی که از یک تراژدی جان سالم به در برد، قهرمان آن حادثه نبوده است.»
* «من با ریاضی موافقتی ندارم. من معتقدم که حاصل جمع صفر، عدد خطرناکی است.»
* «من به فلاسفهای که روی سر دیگران موشکافی میکنند، آنهم با یک تبر، علاقهای ندارم.»
* «هرکه دنبال یافتن بهشت برروی زمین است، سر کلاس جغرافی خواب بوده.»
* «هرگاه [[خنده]] از لب انسان ها محو شد، طنزگوها به دنیا میآیند.»
|