آژانس شیشه‌ای: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Mardetanha (بحث | مشارکت‌ها)
جز ویرایش 92.242.223.2 واگردانده شد به آخرین تغییری که 89.165.73.108 انجام داده بود
Tanhabot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات: جراحی پلاستیک و زیباسازی
خط ۸:
*حاج کاظم: من خیبری ام. اهل نی، هور، آب. عباس: خیبری ساکته، دود نداره. سوز داره.
*این هم از عمر شبی بود که حالی کردیم!
*کمپوت اگر بینم تو را فوراَ شکارت می‌کنم / هر جای دنج گیر آورم فوراَ خوراکت می‌کنم
*گیلاساتو من می‌خورم هسته هاشو چال می‌کنم / گیلاساتو من می‌خورم هسته هاشو چال می‌کنم
*این وسط گوشت قربونی عباسه.
خط ۱۵:
*جگرم سوخت،شیشه شکست. مامور اوردن، اسلحه اش چسبید به دستم.
*به روح امام می‌چکونم!
*شهادت می دهم به ولایت شیعه هرکس در این نظام تکلیفی به گردن داره و من هم من هیچ شکایتی از کسانی که ممکنه منو تا چند لحظه دیگه مورد هدف قرار بدن ندارم اونا به وظیفه شون عمل کردن و من هم - اگر عباس از آرمانی فرمان میگیره که فراتر از ... چرا من تو چنین شرایطی اونو تنها بذارم - امیدوارم نیت حقیر رو درک کرده باشین من قصد آزار کسی رو ندارم- - - فاطمه فاطمه خوبم تا جنگ بود من نبودم جنگ تموم شد فشار زندگی چنان فشارم داد که باز تو و بچه ها رو درک نکردم می مونه دو یادگار مشترک ابوذر و سلمان پسرانم باید رنگ و بوی تو رو داشته باشن
*معرفت اون اجنبی که ویزا داد از توی هم وطن بیشتره.
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{ناتمام}}
[[رده:فیلم‌ها]]
سلحشور خطاب به حاج كاظم:"دهه‌ دهه‌ي ثباته، اون پسر تو كي بايد بتونه برا آيندش برنامه‌ريزي كنه؟"
 
[[رده:فیلم‌ها]]