ویکیگفتاورد:نقلقولهای سال: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۸:
'' در این فهرست آخرین نقلقولها در ابتدا آمدهاند: ''
== ژوئیه ۲۰۰۹ ==
* «جهانسوز را کشته بهتر چراغ// یکی به در آتش که خلقی به دام» [[سعدی]] ۲۳
* «بهآتش توان اهرمن روفتن// که آهـن بهآهـن توان کوفتن» [[ادیب پیشاوری]] ۲۲
* «آنچنان زی که بمیری برهی// نه چنان زی که بمیری برهند» [[سنایی]] ۲۱
* «نبینی که چون [[گربه]] عاجز شود// برآرد بهچنگال چشم [[پلنگ]]» [[سعدی]] ۲۰
* «باکسی کش نمیتوان زد مشت// ور بکوشی نمیتوانی كشت» [[اوحدی مراغهای]] ۱۹
* «بهیک دویدن دو [[خرگوش]] نمیتوان گرفت.» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۱۸
* «دست چپم بهجاست اگر نيست دست راست// اما هزار حيف كه يكدست بیصداست» [[حکیم سوری]] ۱۷
* «مکن باور سخنهای شنیده// شنیدن کی بود مانند دیده» [[ناصرخسرو قبادیانی]] ۱۶
* «[[گربه]] [[شیر]] است در گرفتن [[موش]]// لیک موش است در مصاف [[پلنگ]]» [[سعدی]] ۱۵
* «[[گوساله]] كه بزرگ بشود، ميشود [[گاو]].» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۱۴
* «حاشا که رود آب من و شیخ بهیک جوی// من تشنهٔ لب ساقی و او تشنهٔ کوثر» [[فروغی بسطامی]] ۱۳
* «صیاد نه هربار شکاری گیرد// باشد كه یکی روز [[پلنگ]]ش بدرد» [[سعدی]] ۱۲
* «مهر فروزنده چو پنهان شود، شبپره بازیگر میدان شود.» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۱۱
* «سگ را چو در تنگی بگیرند بگزد.» [[کلیله و دمنه]] ۱۰
* «دروازه شهر میتوان بست// نتوان دهن مخالفان بست» [[کج]] ۹
* «همنشین بد چون آهنگر است، اگر جامه نسوزد دود در تو نشاند.» [[کیمیای سعادت]] ۸
* «آدمی فربه شوداز راه گوش// جانور فربه شود از حلق و نوش» [[مولوی]] ۷
* «كاخ بیداد همیشه بر سر بیدادگر فرو میریزد.» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۶
* «زمهربانی جانان طمع مبر حافظ// که نقش جور و نشان ستم نخواهد ماند» [[حافظ]] ۵
* «بهراه بادیه رفتن به از نشستن باطل// که گر مراد نیابم بهقدر وُسع بکوشم» [[سعدی]] ۴
* «چشم [[مورچه|مور]] و پای [[مار]] و نان ملا کس ندید.» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۳
* «هرکه خیانت ورزد، دستش از حساب بلرزد.» [[ضربالمثلهای فارسی|ضربالمثل فارسی]] ۲
* «یکایک بهمرد گرانمایه گـفت// که خورشید را چون توانی نهفت» [[فردوسی]] ۱
== ژوِئن ۲۰۰۹==
|