نقلقول روز: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱٬۸۲۹:
* «[[مذهب|دین]] فرهنگی از جنس ایمان است، [[دانش|علم]] فرهنگی است از جنس شک.» [[ریچارد فاینمن]] ۱
== اکتبر ۲۰۰۸ ==
* «آرامشی را که بهزحمت بهدست میآوری، بهآسانی از دست مده.» [[شاندر پتوفی]] ۳۱
* «[[عشق]] پاسخیست بهمسئله وجود انسان.» [[اریش فروم]] ۳۰
* «روزی اگر به [[کار]] گزاری، هزاربار// بهتر ز سالهاست که در خواب و خور گذشت» [[رشید یاسمی]] ۲۹
* «اگر چه [[شعر]] در حد کمال است// چو نیکو بنگری حیضالرجال است» [[عطار نیشابوری]] ۲۸
* «خیالی، برآرد ز جانی دمار// شراری، رساند به شهری گزند» [[رشید یاسمی]] ۲۷
* «به نام [[بقراط]] پزشکان ماهرانهترین روش شکنجه را ابداع کردهاند که همان زندهماندن است.» [[لوئیس بونوئل]] ۲۶
* «[[درخت]] اگر متحرک شدی ز جای به جای// نه جور اره کشیدی و نی جفای تبر» [[انوری ابیوردی]] ۲۵
* «ز بهر سود کسان گو، نه بهر شهرت خویش// که قول بیغرضان در جهان سمر گردد» [[رشید یاسمی]] ۲۴
* «هفت شهر [[عشق]] را [[عطار نیشابوری|عطار]] گشت// ما هنوز اندر خم یک کوچهایم» [[مولوی]] ۲۳
* «هیچکس به خردمندی [[مجنون|دیوانهای]] نیست که [[سکوت]] اختیار کرده است.» [[ضربالمثلهای آلمانی|ضربالمثل آلمانی]] ۲۲
* «تا یقین چهره بر تو بنماید// شک کن اندر درستی هرچیز» [[رشید یاسمی]] ۲۱
* «خدا را شکر که بیدینم.» [[لوئیس بونوئل]] ۲۰
* «هرچه را بنیاد بر آبی بود// گرهمه آتش بود، خوابی بود» [[عطار نیشابوری]] ۱۹
* «اگر در برابر نیش [[زنبور]] و تیر سرنوشت آرامش خود را حفظ نکنیم، آن نیش و آن تیر در پیکرمان شکسته و بهجای خواهد ماند .» [[ژان پل]] ۱۸
* «بسان موج سراب است مردم نادان// بسان کوه بلند است مرد [[دانش]]مند» [[رشید یاسمی]] ۱۷
* «سعی کن درست صحبت کنی و گرنه عاقلانه این است که [[سکوت]] کنی.» [[جورج هربرت]] ۱۶
* «کند شمعِ اندیشه تاری، سه چیز// سبکساری و کاهلی و ستیز» [[رشید یاسمی]] ۱۵
* «گر سخن از نیکویی چون زر بود// آن سخن ناگفته نیکوتر بود» [[عطار نیشابوری]] ۱۴
* «جایی که [[عشق]] فرمان میدهد، «قدرت» هیچ اختیاری ندارد، و جایی که قدرت برتری دارد، عشق وجود ندارد. یکی سایهٔ دیگری است.» [[کارل گوستاو یونگ]] ۱۳
* «بمیر از خویش تا یابی رهایی// که با مرده نگیرند آشنایی» [[عطار نیشابوری]] ۱۲
* «[[زنبور]] هرچقدر باشد، [[گل]] از آن بیشتر است؛ دلهای ماتمزده هراندازه باشند، قلبهای شاد زیادترند.» [[ویلیام شکسپیر]] ۱۱
* «عالم بیعمل همچون [[زنبور]]یست بی[[عسل]].» [[سعدی]] ۱۰
* «فرصت شمار باقی ایام و [[کار]] کن// فرصت دگر به دست نیاید اگر گذشت» [[رشید یاسمی]] ۹
* «هزار نقش برآرد زمانه و نبود// یکی چنانکه در آیینه تصور ماست» [[انوری ابیوردی]] ۸
* «بدون [[آزادی]]، اخلاق نمیتواند وجود داشته باشد.» [[کارل گوستاو یونگ]] ۷
* «اگر از خویش میجویی خبر تو// بمیر از خود مکن در خود نظر تو» [[عطار نیشابوری]] ۶
* «اگر فکر میکنید کس دیگری هم هست که بتواند در [[زندگی]] شما تغییرات چشمگیری بهوجود آورد، پس در آیینه نگاه کنید.» [[جان نیومن]] ۵
* «نیش [[زنبور]] نه از ره کین، بلکه از روی نیاز است؛ مانند منتقدین که نه درد، بلکه خون ما را میطلبند.» [[فریدریش نیچه]] ۴
* «آنچه در دیگران نه بپسندی// خویشتن را بدان صفت مپسند» [[رشید یاسمی]] ۳
* «در پایان، ما سخنان دشمنان را بیاد نخواهیم داشت اما [[سکوت]] دوستان را فراموش نخواهیم کرد.» [[مارتین لوتر کینگ]] ۲
* حاشا که توان آهن و پولاد بریدن// با دشنه چوبین که نه تند است و نه تیز است» [[قائممقام فراهانی]] ۱
[[رده:نقلقولهای روز]]
|