انوری ابیوردی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۴:
 
* «باش تا صبح دولتت بدمد// کاین هنوز از نتایج سحر است»
 
* «آن شنیدستی که در زیر چناری کدوبنی// برجست و بر برست برو بر به روز بیست؟»
 
* «بی [[شراب|شرابی]] آتش اندر ما زده‌ست// کیست کو آتش در این آتش زند»
 
* «ترف عدو ترش نشود زانكه بخت او// [[گاو|گاوی]] است نیك‌شیر ولیكن لگدزن است»
 
* «ای خواجه رسیده ست بلندیت بجایی//کز اهل سماوات بگوشت برسد صوت!..//..گر عمرتو چون قدتو باشد به درازی//توزنده بمانی و بمیرد ملک الموت»
 
* «[[درخت]] اگر متحرک شدی ز جای به جای// نه جور اره کشیدی و نی جفای تبر»
سطر ۳۶ ⟵ ۴۰:
 
* «هیچ دانی که باد هست امروز// رأی عالیت را کلام‌اللیل»
 
* «کشور [[ایران]] به مثل کشور توران چو تراست//ازچه محروم شد از رافت تو این کشور؟»
 
* «خبرت هست کزین زیر و زبر شوم غزان//نیست یک پی به [[خراسان]] که نشد زیر و زبر..//شاد, الا به دم مرگ نبینی مردم//بکر,جز در شکم مام نبینی [[دختر]]//[[مسجد جامع]] هر شهر ستورانشان را//پایگاهی شده نه سقف پیدا و نه در..//..خبرت هست که که از هرچه در او چیزی بود//در همه [[ایران]] امروز نمانده ست اثر»
 
== درباره انوری ==
* برخی انوری را از پیامبران شعر فارسی می دانند و گفته شده که برخی ها اورا یکی از سه شاعر برتر فارسی زبان دانسته اند.در این زمینه شهری دردست است:
* «در شعر سه تن پیمبرانند//هرچند که لانبی بعدی..//..اوصاف و قصیده و غزل را//فردوسی و انوری و سعدی»
* «گفت انوری که از اثر بادهای سخت// ویران شود سراچه و کاخ سکندری// در روز حکم او نوزیده است هیچ باد// يا مرسل‌الریاح تو دانی و انوری»
** ''[[ناشناس]]''