فریدا کالو: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''[[W:فریدا کالو|فریدا کالو]]''' (۱۹۰۷ - ۱۹۵۴) ، نقاش مکزیکی.
==دارای منبع ==
* «من رئالیسم خودم را میکشم»
** در مواجهه با لقب «سوررئالیست» که آندره برتون به وی داد و فریدا با آن موافق نبود.<ref name=KF>{{یادکرد |کتاب=نقاشی و زندگی فریدا|نویسنده=کتوفون وابرر|ترجمه=مهین صدری و کاتا موزر|ناشر=موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر|سال=۱۳۸۷|صفحه=۷ تا ۲۰ |شابک=ISBN 9789646994814}}</ref>
* «همه چیز موجود است و تنها قانونی که ما را به حرکت وا میدارد، زندگی است. هیچ کس متمایز از دیگری نیست. هیچ کس تنها برای خود مبارزه نمیکند همهچیز، همهچیز است و در عین حال یکی است. ترس و درد و لذت و مرگ چیزی بیش از بخشی از وجود ما نیستند.»<ref name=KF/>
==بدون منبع==
* «من مینوشم که غمهایم را غرق کنم اما کثافتها یاد گرفتهاند که شنا کنند.»
* «من مریض نیستم. من شکستهام. اما تا زمانی که بتوانم نقاشی کنم خوشحال هستم.»
* «من در زندگیام دو تصادف بزرگ را تحمل کردهام... اولی تصادفی که با اتوبوس کردم و تصادف دیگری دیهگو است.»
* «امیدوارم که عزیمت دلپذیر باشد و امیدوارم که هرگز برنگردم.»
** (آخرین کلماتی که قبل از مرگ در دفترچهٔ خاطراتاش نوشت.) ==درباره فریدا کالو ==
* «نه درایین، نه من و نه تو هیچکدام در مرتبهای نیستیم که بتوانیم یک سر بکشیم آن گونه که فریدا کالو میکشد.»
** [[پیکاسو]] در تنها نامهاش به [[دیهگو ریورا]] <ref name=KF>{{یادکرد |کتاب=نقاشی و زندگی فریدا|نویسنده=کتوفون وابرر|ترجمه=مهین صدری و کاتا موزر|ناشر=موسسه فرهنگی پژوهشی چاپ و نشر نظر|سال=۱۳۸۷|صفحه=۷ تا ۲۰ |شابک=ISBN 9789646994814}}</ref>
* «فریدا تنها کسی است در تاریخ هنر که توان شکافتن سینه و قلب و گفتن حقیقت بیولوژیکی و این را که در آن چه احساس میکند، دارد.»<ref name=KF/>
** [[آندره برتون]]
* «او اولین زن در تاریخ هنر است که با صراحت، بیرحمی و بدون ملاحظه به موضوعاتی میپردازد که تنها زنان با آنها برخورد میکنند.»
** دیهگو ریورا<ref name=KF/>
* «فریدا به این دلیل موفق است که قادر نشان دادن چیزی است که معمولا نمیتوان نشانش داد.او این کار را با قدرت تصویرگریاش انجام میدهد و این تنها دلیل ِ یکتایی اوست.»
** کتوفون وابرر<ref name=KF/>
* «فریدا در اغلب تابلوهایش چنان خود و زندگیاش را تصویر میکرد که پیش از آن کسی در تاریخ هنر از این فرم خودنگاری استفاده نکرده بود و سابقه نداشت که کسی شخصیت، داستان و موجودیت خود را با چنین سبک پیچیدهای تصویر کند و همانگونه که خودش را تصویر کرده، زندگی کند. و این تنها، کشف فریدا کالو است.
** کتوفون وابرر<ref name=KF/>
* «در حقیقت هر یک از ما سرزمینی در خود داریم که که فریدا با قدرت خود را به آنجا میکشاند و آنچه او از درون ما با خود میآورد، اثری عمیق در روح ما بر جای میگذارد؛ شناختی دردناک همراه با ترس، امید و پیروزی. آنچه فریدا میگوید به همه ما مربوط میشود. او زندگیاش را پیش روی ما میگستراند، چون جادو در ما اثر کرده و با زندگیمان در میآمیزد.»
** کتوفون وابرر<ref name=KF/>
==پیوند به بیرون==
|