حاجی آقا: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
Mardetanha (بحث | مشارکتها) جز ویرایش 80.191.135.2 واگردانده شد به آخرین تغییری که FaraBot انجام داده بود |
||
خط ۱۵:
* «دولت خودش دزده و ملت را میچاپه، آنوقت دوقرت و نیمش هم باقیه! یکمشت عاجز گداگشنه اسمش را ملت گذاشتند! کو دلسوز؟ چرا فقط از تجار توقع دارند؟ آیا قشونه ما قشونه، مالیه ما مالیهاست، معارفمان معارفه و یا عدلیه و چیزهای دیگرمان مثل جاهای دیگره؟ به شتر گفتند: چرا شاشت پسه؟ گفت چه چیزم مثل همه کسه؟»
* «طرفداری از دموکراسی میکنی برای اینکه [[دارو|دوا]] و غذای مردم را احتکار بکنی، حتی از احتکار واجبی هم رویگردان نیستی. میدانی، توبه گرگ مرگست. آسوده باش! من دیگر حرفه شاعری را طلاق دادم. بزرگترین و عالیترین شعر در زندگی من از بین بردن تو و امثال تست که صدها هزار نفر را محکوم بهمرگ و بدبختی میکنید و رجز میخوانید. گورکنهای بیشرف!»
* «مرتیکه قرمساق! کی بهتو اجازه داد؟ پنجاه ساله که در خونه منی، هنوز نمیدونی باید از من اجازه بگیری؟ الان من از پیش زبیده خانم میام، از هرروز حالش بهتر بود، چرا به من نگفت سرش درد میکنه؟»
* «مخصوصأ بعد از پیشآمد شهریور حاجی آقا طرفدار جدی دموکراسی و یکی از [[آزادی|آزادیخواهان]] دوآتشه و مخالف دیکتاتوری رضاخانی شده بود. در سفارت خانههای متفقین و انجمنهای فرهنگی آنها عرض اندام میکرد و در مجالس شبنشینی با فراک گشاد گشاد راه میرفت و بهسلامتی پیروزی متفقین مشروب مینوشید و دستگاه سابق را بهرایگان زیر فحش و دشنام میگرفت.»
* «مقصودتان شعرای گدای پست مثل خودتان است. اما قضاوت شعر و شاعری بهتو نیامده. شما و امثالتان موجودات احمقی هستید که میخورید و آروق میزنید و میدزدید و میخوابید و بچه پس میاندازید. بعد هم میمیرید و فراموش میشوید.»
==پیوند به بیرون==
|