منوچهری دامغانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۱۳:
* «اسبی که صفیرش نزنی مینخورد آب// نه مرد کم از [[اسب]] و نه [[شراب|می]] کمتر از آب است»
* «ای منوچهری همیترسم که از
* «با چنین کم دشمنان کی خواجه آغازد به [[جنگ]]// اژدها را جنگ ننگ آید که با حربا کند»
خط ۳۵:
* «تا [[شراب|می]] ناب ننوشی نبود راحت جان// تا نبافند بریشم، خز و دیبا نشود»
* «تجربت کردم و [[دانا]] شدم از [[کار]] تو من// تا مجرب نشود مردم، [[دانا]] نشود»
* «چون [[کلنگ|کلنگان]] از هوا آهنگ او سوی نشیب// چون [[پلنگ|پلنگان]] از نشیب آهنگ او سوی فراز»
* «چون
* «حاسدم برمن همی پیشی کند این زو خطاست// بفسرد چون بشکفد [[گل]] پیش ماه فرودین»
خط ۴۵:
* «خورشید زد علامت دولت به بام تو// تا گشت دولت از بن دندان غلام تو»
* «دشت را و بیشه را و کوه را و آب را// چون [[گوزن]] و چون [[پلنگ]] و چون [[شترمرغ]] و
* « دم [[عقرب]] بتابید از سر کوه// چنان چون چشم [[شاهین]] از نشیمن»
* «راحت کژدمزده کشته [[عقرب|کژدم]] بود// میزده را هم به [[شراب|می]] [[دارو]] و مرهم بود»
* «سختم عجب آید که چگونه بردش خواب// آن را که به کاخ اندر یک شیشه [[شراب]] است»
خط ۵۹:
* «[[شعر]] ناگفتن به از شعری که باشد نادرست// [[کودک|بچه]] نازادن به از ششماهه افکندن جنین»
* «شمع تاریشده را تا
* «قدرتش بر خشم سخت خویش میبینم روان// مرد باید کو به خشم سخت خود قادر شود»
* «گرفتمت که رسیدی به آن چه میطلبی// گرفتمت که شدی آنچنان که میبائی// نه هرچه یافت کمال از پیاش بود
* «گر هیچ سخن گویم با تو ز شکر خوشتر// صد کینه به دل گیری، صد
* «نام خرد و فهم نكو ما ز تو بردیم// انگور ز انگور برد رنگ و به از به»
|