نامههای ایرانی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ربات:برداشتن الگوی میانبر |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳:
----
* «ضمنأ این پادشاه جادوگر بزرگی است. او حتی بر تاریکترین زوایای درون ملت خود ناظر و حاکم است. او فکر آنها را آنطور که خودش میخواهد تغییر میدهد. اگر در خزانه پادشاهی فقط یک میلیون «گولدن» موجود باشد و او بهدو میلیون «گولدن» نیاز داشته باشد، کافی است که بهملت بگوید: از امروز یک گولدن دوبرابر ارزش خود را داراست و آنها هم قبول میکنند. هرگاه [[جنگ]] بزرگ و پرخرجی در پیش داشته و ذرهای پول در خزانه نداشته باشد، کافی است که بهآنها بقبولاند که چند برگ کاغذ، مثل پول است. مردم هم آن را میپذیرند.»
** ''نامهٔ بیست و چهارم ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس چهارم ربیعالثانی ۱۷۱۲''
* «جادوگر بزرگتر از شاه نیز وجود دارد که نفوذ او کمتر از پادشاه نیست. این جادوگر خود را «پاپ» مینامد. او بهشاه تلقین کردهاست که «سه» برابر با «یک» است، نانی را که میخورند «نان» نیست و شرابی را که مینوشند
** ''نامه بیست و چهارم، ریکا به ابن، در ازمیر - پاریس، چهارم ربیعالثانی ۱۷۱۲''
* «بعضی وقتها
** ''نامه سیام، ریکا به ابن در ازمیر - پاریس، ششم شوال ۱۷۱۲''
* «اگر درباره [[مذهب]] ِ آنها با دقت بیشتری تأمل و تعمق کنی،
** ''نامه سی و پنجم، ازبک بهپسرخالهاش جمشید، مرشد خانقاه بزرگ تبریز - پاریس، بیستم ذیحجه ۱۷۱۳''
* «من بارها این مسیحیان را مورد تحقیق و تفحص قرار داده و از روی کنجکاوی از آنها سؤال کردم که آیا در مورد زندگانی [[علی ابن ابیطالب|حضرت علی]] این سرور آدمیان، چیزی میدانند یا نه؟ سرانجام بهاین نتیجه رسیدم که اصلأ او را نمیشناسند.»▼
▲* «من بارها این مسیحیان را مورد تحقیق و تفحص قرار داده و از روی کنجکاوی از آنها سؤال کردم که آیا در مورد [[زندگی|زندگانی]] [[علی ابن ابیطالب|حضرت علی]] این سرور آدمیان، چیزی میدانند یا نه؟ سرانجام بهاین نتیجه رسیدم که اصلأ او را نمیشناسند.»
* «سؤال میکنی که در فرانسه یهودی هم هست؟ باید بدانی که هرکجا پول است یهودی هم هست. سؤال میکنی آنها چکار میکنند؟ همان کاری که در ایران میکنند. شباهت هیچ چیزی در دنیا بهاندازه شباهت بین یک جهود فرانسوی و یک جهود آسیائی نیست. آنها همان قدر که تعصب یهودیگری خود را با کلهشقی هرچه تمامتر در پیش مسیحیان بهنمایش میگذارند، در حضور ما هم نشان میدهند، آدم از دستشان دیوانه میشود.»▼
** ''نامه
▲* «سؤال میکنی که در فرانسه یهودی هم هست؟ باید بدانی که هرکجا پول است یهودی هم هست. سؤال میکنی آنها
** ''نامه شصتم، ازبک بهابن، در ازمیر - پاریس، هیجدهم صفر ۱۷۱۴''
* «فلاسفه بزرگی که در وصف خصائل مرضیه خداوند بهتفکر و تأمل پرداختهاند، معتقدند که باریتعالی در همه جوانب وجود، کاملترین است. اما این عقیدهای است کاملأ انحرافی و اغراق آمیز، چون آنها صفت «کاملترین» را که در حیطه تصورات و تعلقات بشری قرار دارد، بهدرگاه الهی نسبت داده، بدون اینکه بهاین واقعیت بیندیشند که این اوصاف غالبأ در تضاد با یکدیگر واقع شده و در کنار یکدیگر و درون یک وجود نمیتوانند بهمسالمت قرار گیرند.»
** ''نامه شصت و نهم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، آخر شعبان ۱۷۱۴''
* «رضی عزیز، اگر خدائی وجود دارد، الزامأ باید عادل باشد، در غیر اینصورت وجودی ناقص و مضر خواهد بود.»
** ''نامه هشتاد و سوم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، اول جمادیالاول'' ۱۷۱۵
* «ما در میان مردمی [[زندگی]] میکنیم که از ما قویترند. آنها میتوانند بههزار رقم ما را اذیت کنند بدون اینکه بهچنگال قانون و مجازات گرفتار شوند. چهقدر برای ما آرامشبخش است که این مردم مبادیآداب و پایبند بهاصولی هستند که از درون آنها سرچشمه گرفته و بهسود ما اقدام و در مقابل ضربات احتمالیشان از ما حفاظت میکنند. بدون این آرامش خاطر، میبایستی در یک [[ترس]] دائمی بهسر بریم؛ گوئی از میان گلهای از
** ''نامه هشتاد و سوم، ازبک بهرضی در ونیز - پاریس، اول جمادیالاول ۱۷۱۵''
* «گاهی اوقات موی خانمها بیاختیار بهبالا میرود و با تغییر اوضاع، ناگهان پایین میافتد. زمانی بود که موی خانمها بهطرز وحشتناکی در ارتفاع زیادی از سر جمع میشد که صورت آن بانو در وسط بدن قرار میگرفت. در دورهای دیگر، پاها جانشین موها میشدند: پاشنههایی بهبلندی نردبان تمام بالاتنه را در هوا نگه میداشت. معماران گاهی بالاجبار چارچوب درها را بالاتر یا پایینتر یا پهنتر میکردند تا با آرایش موی خانمها همآهنگی داشته باشد، در مجموع خلاقیت [[هنر|هنری]] معماران تابع چنین هوسبازیها قرار میگرفت.»
** ''نامه نود و نهم، ریکا بهرضی، در ونیز - پاریس، هشتم صفر ۱۷۱۷''
|