آنتوان دو سنت‌اگزوپری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
ChtitBot (بحث | مشارکت‌ها)
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جزبدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲:
 
== دارای منبع ==
 
* «آینده را نباید پیش‌گوئی کرد، آینده را باید فراهم ساخت.»
** ''[[ارگ]]/ ۱۹۴۸ میلادی''
 
* «انتقال نامه‌ها، انتقال صدای انسان، انتقال تصاویر متحرک - در این قرن، مانند تمام قرن‌های پیشین، عظیم‌ترین [[کار]] به انجام رسیدهٔ اما هنوز همان هدف یگانهٔ از بین بردن فاصله‌ها میان انسان‌ها را دارد.»
** ''[[زمین انسان‌ها]]/ ۱۹۳۹ میلادی''
 
* «تجربه به ما می‌آموزد که [[عشق]] آن نیست که به هم خیره شویم؛ عشق آن است که هردو به یک‌سو بنگریم.»
** ''زمین انسان‌ها/ ۱۹۳۹ میلادی''
 
* «چیزی که بیابان را زیبا می‌کند چاهی است که جایی پنهان کرده‌است.»
** ''[[شازده کوچولو]]/ ۱۹۴۳ میلادی''
 
== منسوب به او ==
 
* «آدمی را عمری بس طولانی باید تا آدم شود.»
 
* «اگر از پذیرش مسؤلیت شکست خود شانه تهی کنی، مسؤل پیروزی‌های[[پیروزی]]‌های خود نیز نخواهی بود.»
* «اگر مایل به ساختن یک کشتی هستی، مردانت را برای فراهم کردن چوب بسیج نکن، آن‌ها را برای تهیه ابزار کار مفرست، هرکدام را به انجام کاری موظف مکن، فقط آتش اشتیاق سفر بر پهنه بیکران [[دریا]] را در دل آن‌ها بیفروز.»
 
* «اگر مایل به ساختن یک کشتی هستی، مردانت را برای فراهم کردن چوب بسیج نکن، آن‌ها را برای تهیه ابزار کار مفرست، هرکدام را به انجام کاری[[کار]]ی موظف مکن، فقط آتش اشتیاق سفر بر پهنه بیکران [[دریا]] را در دل آن‌ها بیفروز.»
 
* «در ارتباط با آینده، تعهدی نسبت به پیش‌گوئی آن نداریم، بلکه مسؤلیت تکوین و ظهور آن‌ را باید بپذیریم.»
 
* «دوستت آن‌جاست تا به تو خوش‌آمد بگوید.»
 
* «زمانی که چشم به این جهان گشودی، یک روز بارانی بود. در [[حقیقت]] آن‌چه می‌بارید، [[باران]] نبود، اشک آسمان بود که به خاطر از دست‌دادن ستاره‌ای [[گریه]] می‌کرد.»
* «فقط خیابان‌های هموار را برای گذرکردن انتخاب مکن، در جاده‌هایی که هنوز ناشناخته‌اند قدم بنه تا اثری از تو برجای ماند، نه فقط غبار راه.»
 
* «معنای هرچیز در خودش نیست بلکه در طرز تلقی ما از آن، نهفته‌است.»
* «فقط خیابان‌های هموار را برای گذرکردن انتخاب مکن، در جاده‌هایی که هنوز ناشناخته‌اند قدم بنه تا اثری از تو برجای ماند، نه فقط غبار راه.»
 
* «معنای هرچیز در خودش نیست بلکه در طرز تلقی ما از آن، نهفته‌است.»
 
* «اگر انسان برای عقایدش سختی نکشد پس عقاید به چه دردی می‌خورند؟»