روح‌الله خالقی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
FaraBot (بحث | مشارکت‌ها)
جز ربات:برداشتن الگوی میانبر
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۲:
 
== منبع‌دار ==
* «عیب ما این است که خیال می‌کنیم با تقلید از دیگران و ترک آثار ملی خود متمدن می‌شویم. ایرانی مقلد بسیار خوبی است، همه چیز را زود تقلید می‌کند و هر ضرری هم می‌کشیم از همین تقلیدهای نارواست. این جمله را هم بگویم که چند ماه قبل وقتی در پاریس بودم و نواری از موسیقی اصیل ایرانی را که عبارت بود از سولوی تار و سه‌تار و سنتور و آواز و به وسیله هنرمندان ایرانی اجرا شده بود، برحسب تقاضای شعبه [[موسیقی]] به یونسکو دادم، روز بعد مرا خواستند و در اطراف این نوع موسیقی که بسیار مشتاقش بودند توضیحات بسیار خواستند و چند بار نوار را شنیدند [...] و گفتند موسیقی اصیل ایرانی همین است که مکرر دنبالش گشته‌اند و صفحهٔ آن را نیافته‌اند.»
** مقاله‌ای منتشرشده در سال ۱۳۳۵، بازانتشار در کتاب ''ای ایران''.
 
* «فن هماهنگی در [[موسیقی]] ما سابقه نداشته و این [[دانش|علم]] را اروپاییان پس از تجربیات بسیار از روی موازین علمی از [[طبیعت]] استخراج کرده و بر لطف و ملاحت موسیقی بسی افزوده‌اند و به طوری که تجربه شده‌است با توجه به ویژگی‌های موسیقی ما که اهل فن از آن بهره دارند کاملا برای موسیقی ایرانی هم مناسب و مفید است. کار ما به مراتب مشکل تر از کسانی است که در کشورهای دیگر این فن را اعمال می‌کنند زیرا موسیقی هماهنگ در مغرب زمین صدها سال سابقه دارد ولی ولی در کشور ما دوران آن بسیار کوتاه است و هنوز توده ملت که سهل است اشخاص تحصیل کرده نیز متوجه لطف این نکات نیستند. ما باید به تدریج از آنچه مطلوب ترمطلوب‌تر و مطبوع ترمطبوع‌تر است شروع کنیم و در بادی امر خود را تابع موسیقی [[موسیقی‌]]دانان معاصر اروپا قرار ندهیم بلکه بیشتر باید از موسیقی دانانموسیقی‌دانان کلاسیک پیروی کنیم و در اثر گذشت زمان ذوق‌ها را راهنمایی و مردم را متوجه درک لذت نغمه‌های هماهنگ نماییم.»
** خالقی، روح‌الله. «هماهنگی موسیقی»، تهران، ۱۳۲۰.
* «صوت بنان لطیف ترین صدایی است که من در عمر خود شنیده‌ام. اگر به یکی از تصنیفهای بنان گوش بسپاریم، خواهیم دید که در اجرای آواز بنان،شکستن کلمه، نابجا خواندن،درنگ یا شتاب بی جا در سرتاسر تصنیف حتی یک بار هم دیده نمی‌شود. اوج، جای خود را دارد و فرود هم. اینجاست که هنر تبلور پیدا می‌کند و بنان را در صدر می‌نشاند. نوع ادای کلمات، جدا از آواز و همراهی موسیقی هم آهنگ در بیان بنان، خود شعری جداگانه‌است.»
 
* «صوت بنان لطیف ترین صدایی است که من در عمر خود شنیده‌ام. اگر به یکی از تصنیفهای بنان گوش بسپاریم، خواهیم دید که در اجرای آواز بنان،شکستن کلمه، نابجا خواندن،درنگ یا شتاب بی جا در سرتاسر تصنیف حتی یک بار هم دیده نمی‌شود. اوج، جای خود را دارد و فرود هم. اینجاست که هنر تبلور پیدا می‌کند و بنان را در صدر می‌نشاند. نوع ادای کلمات، جدا از آواز و همراهی [[موسیقی]] هم آهنگ در بیان بنان، خود شعری جداگانه‌است.»
** دربارهٔ [[بنان|غلامسحین بنان]]
** [http://www.didgah.net/maghalehMatnKamel.php?id=10906]