محمدرضا شفیعی کدکنی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
+ |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جزبدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱:
'''[[W:محمدرضا شفیعی کدکنی|محمدرضا شفیعی کدکنی]]''' نویسنده و شاعر ایرانی. زادروز: ([[W:۱۳۱۸ (خورشیدی)|۱۳۱۸ خورشیدی]]).
== دارای منبع ==
* «اصولأ [[هنر]] نمایش در ایران- در قیاس با یونان و ملل اروپا- بسیار ابتدایی و اندکمایه است. [[شعر]] نمایشی نیز همین حالت را دارد. جای هرگونه تجربهای در این راه، همچنان خالی است.»
** ''انواع ادبی و شعر فارسی''
* «بهترین ناقد روزگار ما کسی است که بتواند آرای منتقدان اروپایی را بهدرستی با آثار ادبی فارسی تطبیق دهد و آنها که دستاندر کار مطالعه آثار معاصرانند نیک میدانند که هنوز از نعمت چنین منقدی برخوردار نشدهایم.»
** ''گفتگو با دانشجویان دانشسرای عالی تهران/ ۱۳۵۰''
* «[[شعر]] فارسی بهعنوان یکی از برجستهترین و گستردهترین آثار فرهنگ بشری، همواره مورد ستایش آشنایان این وادی بوده است.»
** ''روانشناسی اجتماعی شعر فارسی''
* «[[محمدتقی بهار|ملکالشعراء بهار]]، توفیق آنرا یافت که حال و هوای خاص انسان دورهٔ جدید [[تاریخ]] ِ بعد از [[انقلاب]] ِ صنعتی و تحولات جهانی را- که اندیشه ملی و فکر دمکراسی جوهر آن است- در قالب قصیده پارسی شکل دهد و از عهده این مهم به کمال برآید. و [[نیما یوشیج]] توانست ساخت و صورتی نو به [[شعر]] فارسی عرضه دارد. این دو تن در دو عالم متفاوت، برجستهترین [[شعر|شاعران]] نسل خویشاند.»
** ''جایگاه [[سنایی]] در تاریخ شعر فارسی''
== بدون منبع ==
* «به کجا چنین شتابان؟ گوَن از نسیم پرسید// دل من گرفته زین جا، هوس سفر نداری، ز غبار این بیابان؟// همه [[آرزو|آرزویم]] اما، چه کنم که بسته پایم»
* «نفسم گرفت از این شهر در این حصار بشکن// در این حصار جادویی روزگار بشکن// چو شقایق از دل سنگ برآر رایت خون// به جنون صلابت صخره کوهسار بشکن// شب غارت تتاران همه سو فکنده سایه// تو به آذرخشی این سایه دیوسار بشکن// سر آن ندارد امشب که برآید آفتابی// تو خود آفتاب خود باش ، طلسم کار بشکن»
== پیوند به بیرون ==
سطر ۳۳ ⟵ ۲۶:
{{ناتمام}}
[[رده:شاعران|شفیعی کدکنی، محمدرضا]]
|