[[تصویر:Orson_Welles_1937.jpg|left|300|thumb|اورسن ولز در ۱۹۷۳]]
'''[[W:جرج اورسن ولز|جرج اورسن ولز]]'''{{رچ}} ([[W:۱۹۱۵ (میلادی)|۱۹۱۵]] - [[W:۱۹۸۵ (میلادی)|۱۹۸۵]]) [[کارگردان]]،کارگردان، [[نویسنده|فیلمنامه نویس]]،نویس، [[بازیگر]] و [[تهیه کننده|تهیه کنندهٔ]][[فیلم]]،فیلم، [[تئاتر]]،تئاتر، [[رادیو]] و [[تلویزیون]] بود.
==دارای منبع==
*خانم ها و آقایان,آقایان، من اورسن ولز هستم.منمیمن خواهممی،خواهم به شما بگویم که جنگ دنیاها هیچ اهمیت خاصی ندارد مگر به عنوان یک هدیه آخر هفته که به شما تقدیم شده بود. آن یک نوع بیرون پریدن از میان بوته هابوتهها و ترساندن بود که توسط مرکوری ثیترز تهیه شده بود. ما نمی توانستیمنمیتوانستیم تمام پنجره هایپنجرههای شما را صابون مالیصابونمالی کرده و ورودی هایورودیهای باغ شما را هم بدزدیم. پس می خواستیممیخواستیم بهترین کار را انجام بدهیم. دنیا را خراب کنیم.آنهم آنهم در مقابل گوشگوشهای های شما ,شما، ولی سی بی اسسیبیاس را خراب کردیم. امیدوارم درک کنید که ما قصد بدی نداشتیم و اینکه هر دو موسسه باز و مشغول تجارت هستند. پس خواهشمندم درسی را که امشب فراگرفتیدفراگرفتید، ,فردا نیز به یاد داشته باشید که شخص مهاجم از اتاق خواب شما که لبخند می زندمیزند و می درخشدمیدرخشد و گرد هم هست چیزی جز همان کدوحلوایی روی سر کس دیگری نیست. و اگر زنگ در خانه تان را زدند,زدند، هیچ مریخی در کار نیست. بابا هالووین است.
**معذرت خواهی رادیویی که او در پایان اجرای رادیویی مشهورش از جنگ دنیاها انجام داد.زنده,زنده، شبکه رادیویی سی بی اسسیبیاس - ۳۰ اکتبر ۱۹۳۸
==بدون منبع==
*پرخوری گناهی مخفی نیست.
*من از تلویزیون متنفرم. همانطور که از بادام زمینی.امانمیاما توانمنمیتوانم بادام زمینی نخورم.
*به ترنر بگویید مدادشمعی هایشمدادشمعیهایش را از فیلم من دور نگاه دارد.
**در جواب تد ترنر که طرح هایی در مورد رنگی کردن[[ همشهری کین]] داشت
*من در مورد رفتار هالیوود با خودم ناراحت نیستم. ناراحتی من از رفتار آن با گریفیث ,گریفیث، فون اشترنبرگ ,اشترنبرگ، فون اشترهایماشترهایم، ,باستر کیتون و صدها نفر دیگر است.
*من دعا نمی کنم ,نمیکنم، چون نمی خواهم [[خدا]] را خسته کنم.