۸٬۷۶۴
ویرایش
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز (←قابوسنامه) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز (←قابوسنامه) |
||
* «اگر تو را دشمنی باشد دلتنگ مشو که هرکه را دشمنی نباشد، بی قدر و بها باشد.»
* «اگر خواهی از پشیمانی دراز ایمن گردی به هوای دل [[کار]] مکن.»
* «اگر خواهی از رنجیدگی دور باشی آن چه نرود مران.»
* «اگر خواهی بر دلت جراحتی نرسد که به مرهم به نشود با هیچ [[مجنون|نادان]] مناظره مکن.»
* «اگر خواهی بر قول تو [[کار]] کنند، برقول خویش کار کن.»
* «اگر خواهی بهترین خلق باشی چیزی از خلق دریغ مدار.»
* «اگر خواهی دراززبان باشی کوتاهدست باش.»
* «اگر خواهی در قفای تو
* «اگر خواهی در هر دلی محبوب باشی و مردمان از تو نفور نباشند، برمراد مردمان گوی.»
* «با درفش پنجه زدن احمقی باشد.»
* «با [[دوستی|دوست]] و دشمن گفتار
* «با مردم [[هنر|بیهنر]] [[دوستی]] مکن که مردم بیهنر نه دوستی را شاید نه دشمنی را.»
* «جواب خصم به زبان تیغ توان داد نه به سپر سلامتجویی.»
* «
* «چرا ایمن خسبد کسیکه با پادشاه آشنایی دارد.»
* «کمهمت را نام برنیاید.»
* «کوشا باشید تا آبادان باشید.»
* «[[کودک]]، [[دانش|علم]] به چوب آموزد نه به شفقت.»
* «که پازهر زهر است کافزون شود// وز اندازه خویش بیرون شود.»
|
ویرایش