منیرو روانیپور: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←از کتابها |
|||
خط ۲۶:
* «نمیخواهم دوری از وطن بهانهای به دست من بدهد برای تنبلی. من در کشوری زندگی کردهام که در هیچ دوره تاریخی خوردن چلوکباب و قیمهپلو قدغن نبوده اما در طول [[تاریخ]] نوشتن و فکرکردن و خواندن زیر ضربه بوده است.»
* «داستان شهرزاد در هزارویکشب نماد [[زندگی]] نویسندگان ایرانی است. ما همیشه شمشیری بالای سر خود
* «نویسنده به ضرورت زندگیاش مینویسد؛ هرکجا که هست، ده، شهر، بیابان. نویسنده مستقل نمیتواند دروغ قلابی بگوید. مثلا حق ندارد جایی که «ممد بیجه» [[کودک|بچهها]] را
* «اجباری به نوشتن درباره روستا ندارم
* «و اما درباره کلمه [[روشنفکر]] و داستان روشنفکری؛ اگر من بتوانم یک داستان روشنفکری بنویسم همهجا هوار خواهم کشید و هرگز فراموش نمیکنم که همین فضای روشنفکری بوده که ما را از منقرضشدن نجات داده. خیال میکنم وقتش رسیده که دیدگاههای آقایان [[جلال آل احمد]] و [[علی شریعتی|شریعتی]] را که خاص زمانه خودشان بود، به دست [[تاریخ]] بسپاریم.»
* «راستش گاهی فقط میشود با رئالیسم جادویی یک داستان را نوشت. مثلا شما [[موش|موشهای]] خیابان [[انقلاب]] را دیدهاید؟ بیترس و واهمه داستان میخورند. هر جور [[کتاب|کتابی]] را که بخواهید میخورند. پارسال هر روز صبح که میرفتم میدان انقلاب، آنها را میدیدم که در جویهای خالی از آب و پراز کاغذ در حال جویدن کاغذند. آنها داستانهای من و شما را میخورند. ارشاد به آنها اجازه جویدن هرجور داستانی را میدهد اما به ما اجازه نوشتن و خواندن داستان نمیدهد.»
==از کتابها==
|