عطار نیشابوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Taranet (بحث | مشارکت‌ها)
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۳:
 
== دارای منبع ==
* «آب در جوی من است این‌جا مدام// من به خشکی کهکی توانم یافت کام»
** ''منطق‌الطیر - حکایت بط''
 
* «آفرین، جان‌آفرین پاک را// آن‌که جان بخشید و ایمان، خاک را»
** ''منطق‌الطیر - بیت اول''
 
* «آن پر اکنون در نگارستان چین‌ست// «اُطلُبُواالعِلمَ وَلَو بالصِین» از این‌ست»
** ''منطق‌الطیر - حکایت سیمرغ''
 
* «از رشک تو کاغذین کنم پیراهن//تا سایه تو نگرددت پیرامن»
** ''مختارنامه/ ص. ۲۰۷''
 
* «اگر از خویش می‌جویی خبر نو// بمیر از خود مکن در خود نظر تو»
** ''الاهی‌نامه/ ص. ۱۸۵''
 
* «باز در [[مذهب|دین]] چون خر لنگ آید او// دست زیر سنگ، بی‌سنگ آید او»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «با نمد آن‌جا مرو ای حق‌شناس// با خداوند جهان آخر پلاس؟»
** ''مصیبت‌نامه/ ص. ۳۱۳''
 
* «بمیر از خویش تا یابی رهایی// که با [[مرده]] نگیرند آشنایی»
** ''اسرارنامه/ ص. ۹۰''
 
* «بی تو بر جانم جهان بفروختم// کیسه بین کز [[عشق]] تو بر دوختمبردوختم»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «چنین بادی‌ت در راه و تو چون [[مورچه|مور]]// به مویی می‌شوی بر مه، زهی کور»
** ''اسرارنامه/ ص. ۱۱۲''
 
* «چون ندارم هیچ آبی برجگر// پس چگونه چشم تر دارم ز تو؟»
** ''دیوان/ ص. ۵۵۵''
 
* «چه‌سازم، چون‌کنم چون کارم افتاد// [[خر|خرم]] در گل بخفت و بارم افتاد»
** ''اسرارنامه/ ص. ۱۷۶''
 
* «در خرابات خراب [[عشق]] تو// یک حریف آب‌دندان کس ندید»
** ''دیوان/ ص. ۳۰۶''
 
* «در خرابی جای می‌سازم به رنج// زان‌که باشد در خرابی جای گنج»
** ''منطق‌الطیر - حکایت کوف''
 
* «در شکم نان بر جگر آبی نداشت// در همه عالم خور و خوابی نداشت»
** ''مصیبت‌نامه/ ص. ۲۵۳''
 
* «سزد که پیرهن کاغذین کند عطار// که شد ز نفس بدآموز پیرهن کفنم»
** ''دیوان/ ص. ۴۶۳''
 
* «شد غناء‌القلب جان‌افزای من// شد قناعت «کنز لایفنا»ی من// هر توانگر کاین چنین گنجیش هست// کی شود در منت هر سفله پست؟»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «[[عشق|عاشق]] آشفته فرمان کی برد؟// درد درمان سوز درمان کی برد؟»
** ''منطق‌الطیر - شیخ صنعان''
 
* «کار آمد حصهٔ مردان مرد// حصهٔ ما گفت آمد، اینت درد!»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «کرده‌ام هرلحظه غسلی بر صواب// پس سجاده باز افکنده بر آببرآب»
** ''منطق‌الطیر - حکایت بط''
 
* «گر بر جگرم آب نمانده‌ست، عجب نیست// کاتش ز رخت هر نفس اندر جگر افتاد»
** ''دیوان/ ص. ۱۲۷''
* «گرچه بودی مرغ زیرک، از کمال// بانگ مرغی کردت آخر در جوال»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «گر سخن از نیکویی چون زر بود// آن سخن ناگفته نیکوتر بود»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «گر هر دو جهان کرامت ما گیرد// گو گیر که در جوال می‌نتوان شد»
** ''مختارنامه/ ۱۷۳''
 
* «موی می‌بشکافت مرد معنوی// در کرامات و مقامات قوی»
** ''منطق‌الطیر - الحکایة والتمثیل''
 
* «ندارم در جگر آبی که باشد// نه در دیده شبی خوابی که باشد»
** ''الاهی‌نامه/ ص. ۲۹۸''
 
* «نهادی برهم و برهم نماندت// حسابی برگرفتی وا نخواندت»
** ''اسرارنامه/ ص. ۸۸''
 
* «ور نخواهی کرد این‌جا اقتدا// خیز رو، اینک عصا اینک ردا»
** ''منطق‌الطیر - شیخ صنعان''
 
* «هرچه را بنیاد بر آبی بود// گرهمه آتش بود، خوابی بود// کس ندیده‌ست آب هرگز پایدار// کی بود برآب بنیاد استوار؟»
** ''منطق‌الطیر - الحکایه والتمثیل''
 
* «هم ز دنیا هم ز عقبی درگذر// پس کلاه از سر بگیر و درنگر»
** ''منطق‌الطیر - آغاز کتاب''