۸٬۷۶۴
ویرایش
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) |
Amouzandeh (بحث | مشارکتها) جز (←امثال و حکم) |
||
* «در مکتب درد تا ملالش ندهند// دل را به کمال دل، مجالش ندهند»
* «دنیا به امید برپاست، دنیا به امید قائم است.»
* «دونوبت حذر در خور [[جنگ]] نیست// یکی روز [[مرگ]] و دوم روز [[زندگی|زیست]]// چو در زینهار قضا خفت تن// به شب نیز بستر به میدان فکن// زبالین و گر [[مرگ]] برداشت سر// به سر گو دگر نازبالین مخر»
* «رادمردان و احرار به واسطه عدم اعشاءِ به تحصیل یا جمع مال، غالبأ فقیر و بیچیزند.»
* «ریش انبوه پر از اشپش و کک// زیر او اوفتاده تحت حنک// همچو آن توبره که آکنده// بند بر کلگی درافکنده»
* «غول عادات را بهبیگاری// خواجه تاشان [[گاو]] عصاری// بام تا شام در مشقت راه// شب همانجا که بامداد پگاه»
* «فکر پایه عقل است.»
* «گفتم از فیض وصل، خواهم زد//
* «لیک از بهر نیک سنجیدن// صد شنیدن کجا و یک دیدن»
* «همه قافله پس و پیشیم. [[مرگ]] به فقیر و غنی نگاه نمیکند. مرگ [[شتر|شتری]] است که به در هر خانه میخوابد، همه چیز چاره دارد جز [[مرگ]].»
===مقالات دهخدا، بهکوشش [[محمد دبیرسیاقی]]، جلد اول/ ۱۳۶۲===
|
ویرایش