افلاطون: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
جز ویرایش Aras.kiana (بحث) به آخرین تغییری که Sharaky انجام داده بود واگردانده شد
برچسب: واگردانی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱:
[[پرونده:Delphi Platon statue 1.jpg|thumb|200px|اشرار، کسانی را گویند که عیوب مردم را جستجو می‌کنند و به ‌آن می‌چسبند و نیکویی آن‌ها را به دست فراموشی می‌سپارند؛ مانند مگسی که در جاهای کثیف می‌نشیند و از جاهای تمیز دوری می‌کند. - افلاطون]]
'''[[W:افلاطون|افلاطون]]'''، فیلسوف یونانی. زادروز: حدود ([[W:۴۲۷۴۲۷–۳۴۷ (پیش از میلاد)|۴۲۷]] -فیلسوف [[W:۳۴۷ (پیش از میلاد)|۳۴۷ پیش از میلاد]])یونانی بود.
 
== دارای منبع ==
خط ۶:
*«هنگام پادشاهی کوروش، ایرانیان آزادی داشتند و همه مردان آزاد بودند و سرور و فرمانروای بسیاری از مردمان دیگر نیز بودند. فرمانروایان رعایای خود را در آزادی سهیم کرده بودند؛ چون سربازان و سرداران همه را به یک چشم می‌دیدند و با همه به برابری رفتار می‌کردند، سربازان در موقع خطر آمادهٔ جانفشانی بودند، و در جنگ با جان می‌کوشیدند. اگر در میان ایرانیان مرد خدردمندی بود که می‌توانست اندرزی بدهد که مردمان را سودمند باشد، چنان می‌کردند که همهٔ مردم از خردمندی او استفاده کنند، پادشاه بر کسی حسد نمی‌ورزید اما بهمه آزادی می‌داد تا آنچه می‌خواهند بگویند، و آنکس را که اندرز بهتر می‌داد ورای بهتر می‌نهاد، گرامی‌تر می‌داشت. این بود که کشور از هر لحاظ پیشرفت کرد و بزرگ شد، زیرا افراد آزادی داشتند، و در دمیان آنان محبت بود و نسبت بهم، حس خویشاوندی می‌کردند»<ref>(افلاطون، قطعه‌ای از کتاب سوم قوانین؛ ترجمهٔ این فقره از دکتر م. صناعی است: «نظر افلاطون در بارهٔ بزرگی و تباهی خاندان هخامنشیان»، مجله سخن، دورهٔ یازدهم شماره ۱۲ (نورو ۱۳۴۰)، ص ۱۲۸۱ تا ۱۲۸۵)</ref>
* «برای تحصیل سعادت باید اخلاق خوب را پیروز ساخت و بر ضد اخلاق بد باید [[جنگ|جنگید]]، حکومت مانند یک فرد است و وظیفه او تربیت کردن افراد در دایره فضایل اخلاقی است.»
** ''(Der Staat (Politeia''
* «به‌مصداق این [[ضرب‌المثل]] قدیمی: هم‌سن و سال‌ها از دیدار یکدیگر مشعوف گردند.»
** ''Phädrus ۲۴۰c / Sokrates''
* «پیکر آدمی، مقبره روح است.»
** ''احتمالآ نقل‌قولی از [[فیثاغورس]] است/ Gorgias ۴۹۳a۲-۳''
* «چه نیک‌بخت، کسانی که از آن‌چه نیکوست، بهره‌ورند.»
** ''Gastmahl / Sokrates''
* «روح، اسیر جسم و ادغام‌شده در او است، بالاجبار، واقعیت را از درون آن یا از پشت میله‌های محبس خود می‌نگرد و نه با دید نامحدود خویش.»
** ''Phaidon ۸۲e''
* «روح، فناناپذیر است، که آن‌چه در جنبش دا‌ئمی است، فنا نپذیرد.»
** ''Phädrus ۲۴۵c''
* «عالم، ابدی و مداوم است. هیچ‌چیز نبوده و هیچ‌چیز هم نخواهد بود، که آن‌چه در ''حال'' است، مجموع و مرتبط است.»
** ''Parmenides''
* «نسل آدمی، درواقع زمانی از رنج و تیره‌روزی نجات خواهد یافت که گروهی از فلاسفه راستین و ناب در صدر حکومت قرار گیرند، یا اینکه، حکومت‌ها به‌طرز [[معجزه|معجزه‌آسایی]] مبدل به ‌فیلسوفان حقیقی شوند.»
** ''politischen Werdegang im ۷. Brief/ درباره چگونگی روند سیاستگرایی خود، مندرج در نامه هفتم''
* «نیکان را سعادت‌مند می‌دانم، اما آن‌که به ‌ناحق عمل کند، بدبخت است.»
** ''Gorgias / Sokrates''
* «هیچ‌چیز ِ تکامل‌نیافته‌ای، هیچ‌چیزی را معیار نتواند بود.»
** ''(Der Staat (Politeia''
* « شاعران و هنرمندان ، جانهای آفریننده و زاینده دارند . اما بزرگترین خردمندی آن است که کارش تنظیم و تنسیق امور خانواده و اجتماع است و به آن اعتدال و دادگستری میگوییم . »
** '' symposium ''
 
== بدون منبع ==
* « آنان كه می خواهند خوب زندگی كنند باید به حقیقت نزدیك بشوند زیرا پس از نیل به مقام حقیقت یابی است كه دست از غم و اندوه دنیا دست بر می دارند. »
* «سزاوار است مرد عاقل هنگام تناول لذائذ یاد اورد تلخی دوا را و زیاد نخورد. »
* «رقت به سه كس واجب است :
خط ۵۱:
* «بعد از آن که [[اسکندر مقدونی]] افلاطون را برای وزارت انتخاب نمود و او قبول نکرد، به‌او گفت: یاددار خدا را،نگاه‌دار وفا را،سخت‌دار [[مذهب|دین]] را، گرد کن [[دانش|علم]] را، بخور خشم را، بپوش شر را، ببر همنشین بد را، بردار خود را، بده داد مظلومان را، بستان بهشت را.»
** ''از کتاب رهنمون''
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==