تئاتر: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
خط ۴:
 
== گفتاوردها ==
* «تئاتر دلبستگی من است. جایگاه شناخت [[آدمی]] است. خودشناسی است. نمایش بزک نشدهٔ تقواها و شرارت‎هاستشرارت‌هاست. ادراک حس بلوغ و [[آزادی]] است. غوغای [[زندگی]] است! کجا می‎توانمی‌توان دلپذیرتر از [[تئاتر]] به آگاهی رسید، به پناهگاهی علیه دلمردگی! کجا [[انسان]]‌ها می‎توانندمی‌توانند در لحظه‎ایلحظه‌ای که تنها به لبان یک نفر چشم دوخته‎انددوخته‌اند و با حسی مشترک به تصّرف درآمده‎انددرآمده‌اند و ربوده شده‌اند، این چنین به برادری یکدیگر واقف شوند. آن دیگری که خود من است و رنج می‌برد و لذّت می‌برد و تار پودم را با همدردی به ارتعاش در می‌آورددرمی‌آورد. بازیگری که تقوا و شرارت را هم قدرت سیم‌های لخت فشار قوی، هرروز [[تجربه]] و [[زندگی]] می‌کند و زیبایی و زشتی را دراقتدار کاملشان با قدرتی همطراز، به تماشاگران منتقل می‌کند. کجا می‌توان پنداشت تقوائی والاتر موجود است؟ درکجا، ”یگانگی” معنی بیشتری پیدا می‌کند؟»
** ''[[پری صابری]]'' <ref>http://bukharamag.com/1392.11.4700.html</ref>
* «صحنه [[تئاتر]] خیلی زود هنربازی یک بازیگر را نمایان می‌کند البته باید گفت که حضور بازیگران سینمایی به خود آنها نیز صدمه می‌زند.»
** ''[[هادی مرزبان]]'' <ref>http://www.fardanews.com/fa/news/144398/هادی-مرزبان-ديگر-تئاتر-كار-نمی‌كنم</ref>
* «عناصر تئاتری و دراماتیک را در هرجامعهٔ انسانی می‌توان یافت، صرف‌نظر از آنکه این جوامع پیشرفته و پیچیده باشند یا نباشد. این عناصر در رقص‌ها و مراسم مردم بودی همان اندازه برجسته‌اند که در مبارزات سیاسی، راهپیمایی‌ها، مسابقات ورزشی، مراسم مذهبی و حتی در بازی‌های کودکان ما.»
** ''[[اسکار گروس بروکت]]'' <ref>{{یادکرد کتاب| فصل = ۱، خاستگاه‌های تئاتر|عنوان =History of the Theatre)| ترجمه عنوان =تاریخ تئاتر جهان| ترجمه =هوشنگ آزادی‌ور|جلد = یکم| تاریخ =چاپ سوم، ۱۳۸۰| سال اصلی =۱۹۶۴| ناشر =انتشارات مروارید| مکان =تهران| زبان = | شابک =9645881064| صفحه =۹}}</ref>
* من کار بازیگری‌ام را با تئاتر شروع کردم. سه قالب [[تئاتر]]،تئاتر، [[سینما]] و [[تلویزیون]] تفاوت‌های زیادی با هم دارند. تفاوت بین این سه از زمین تا آسمان است. اما در عین حال تئاتر، مادر هنرهای دراماتیک و برای بازیگر شدن یک‌جور پیش زمینه است. بازیگر باید الفبای بازیگری را در تئاتر یاد بگیرد. تئاتر برای من تقدس دارد. تا به حال نشده صحنه را نبوسیده روی صحنه بروم. در تئاتر نوع حس گرفتن و برخورد کردن با نقش را یادمی‌گیری.
* هر شخصیتی ویژگی‌های خودش را دارد. از قدیم گفته‌اند ۵ تا انگشت با این که به هم متصل‌اند اما شبیه هم نیستند. هرکدام به لحاظ قد، اندازه و کارایی با دیگری متفاوت‌اند. آدم‌ها هم همین طورند. ما نمی‌توانیم ۲ شخصیت یک شکل پیدا کنیم.
** [[عنایت‌الله شفیعی]]، ۲۸ نوامبر ۲۰۱۰/ ۷ آذر ۱۳۸۹، مصاحبه با «جام جم»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=نیازی به بدل‌کار ندارم|نشانی=https://jamejamonline.ir/fa/news/369895/نیازی-به-بدل‌کار-ندارم|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220516173503/https://jamejamonline.ir/fa/news/369895/نیازی-به-بدل‌کار-ندارم|تاریخ بایگانی=۱۶ مه ۲۰۲۲|تاریخ=۷ آذر ۱۳۸۹|ناشر=جام جم}}</ref>
* تئاتر آئینهٔ زندگی است و ما در تئاتر نمایش نمی‌دهیم بلکه زندگی می‌کنیم. تئاتر تصویری جسورانه و واضح از واقعیت را نشان می‌دهد که این بازنمایی می‌تواند مخاطب را به اوج و تعالی برساند یا ذهنیت او را نابود کند.
** [[ولی‌الله شیراندامی]]، ۱۳ اکتبر ۲۰۱۲/ ۲۲ مهر ۱۳۹۱؛ سخنرانی در افتتاحیهٔ نمایش «هنر کمدی» در مجموعه ایرانشهر، تهران<ref>{{یادکرد وب|عنوان=شیراندامی: دانش‌آموخته مکتب استانیسلاوسکی هستم|نشانی=http://www.honaronline.ir/بخش-نمایش-3/20320-شیراندامی-دانش-آموخته-مکتب-استانیسلاوسکی-هستم|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220517203345/http://www.honaronline.ir/بخش-نمایش-3/20320-شیراندامی-دانش-آموخته-مکتب-استانیسلاوسکی-هستم|تاریخ بایگانی=۱۶ مه ۲۰۲۲|تاریخ=۲۲ مهر ۱۳۹۱|ناشر=هنرآنلاین}}</ref>
 
== منابع ==