رضا براهنی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز ←آهوان باغ |
|||
خط ۹:
=== سخنرانیها ===
* در [[تئاتر]] سرشتی که به دست میآوری، اساسی تر از سرشتی است که با آن به دنیا آمدهای.
* من بر خانواده، جامعه، شهر و ایالت آذری در آذربایجان زاده شدم، اما ما حق داشتیم فقط یک سال به زبان مادری کتاب بخوانیم و مشق بنویسیم. از آذر ۲۴ شمسی تا آذر ۲۵ شمسی. بعد دولت محلی که منتخب مردم بود توسط دولت مرکزی سرنگون شد، و فارسیزبان رسمی منطقه اعلام شد.
* من هرگز جایزه ای نبردم. جشنی به نام من برپا نشدهاست. اگر در دوران شاه زندانی نشده بودم، جهان غرب از وجود من باخبر نمیشد. غربیها همیشه به ما به چشم زندانیان سابق و نویسندگان تبعیدی مینگرند، اما کسی ارزشی برای آنچه ما نوشتهایم قائل نیست، به دلیل اینکه در غرب باید خود را به هدفی سیاسی که برای غرب جذاب باشد پیوند بزنی، تا به شهرت برسی. ولی آثار تو برای هزاره دیگر نوشته میشود، چرا که غرب، شرق را باستانشناختی میبیند.
* من شکمم را به «اتحادیه بینالمللی حقوق بشر» نشان دادم، پاهایم را به «کمیسیون بینالمللی حقوقدانان»، و جای زخم گنده زیر سبیلم را به چند شعبه «انجمن قلم جهانی» و اینها جای زخمهای شکنجههای رژیم شاه بود. بعد شاه سرنگون شد. و روز بعد از خروج شاه از ایران، من با هواپیما وارد تهران شدم. تصور میکردم که کابوس تاریخ ایران تمام شدهاست. اشتباه میکردم. مرحله بعدی کابوس تازه داشت شروع میش
** مه ۲۰۰۲/ اردیبهشت ۱۳۸۱، «کنفرانس بینالمللی تئاتر و تبعید»، دانشگاه تورنتو، با عنوان «نابیناییِ تبعیدی، خودزندگینامهٔ نامکتوب نمایشنامهنویسی در پاریس]»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=متن سخنرانی رضا براهنی نابیناییِ تبعیدی*|نشانی=http://www.tribun.one/Tribun%20New/Akt%202/Akt218.htm|ناشر=تریبون|تاریخ=مه ۲۰۰۲|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/http://www.tribun.one/Tribun%20New/Akt%202/Akt218.htm|تاریخ بایگانی=۲۳ مارس ۲۰۱۹}}</ref>
* [[مادر]] با زبانِ خود با بچه حرف میزند و بچه باید با زبان مادری خود با جهان روبرو شود. کشف زبان، کشف عطوفت و مهربانی مادر است… زبان مادر را من اساس رسوخ زبان بهطور کلی در ذهن بشر میدانم. بوی زبان و بوی مادر در واقع همان بوی شیر مادر است… شما زبان زن را تعطیل کردهاید؛ یعنی دو سوم زنان کشور زبان مادریشان فارسی نیست و شما مجبور میکنید که فرزندان آنان پس از درس خواندن، با آنان بیگانه شوند. چرا باید آنان غبطهٔ اهالی آن سوی مرز را بخورند؟ و چرا زبانِ زن را که زبان مادری این همه دختر و پسر کشور است، مخفی نگه داشتهاید؟ چرا یادگیری زبانهای مادری و اشاعهٔ آنها را جز در مورد زبان فارسی، خیانت به کشور، به سرزمین آبا و اجدادی همهٔ آدمها میشمارید؟
** ۲۱ فوریه ۲۰۱۰/ ۲ اسفند ۱۳۸۸ در «بنیاد ایرانی- کانادایی زبان و فرهنگ آذربایجان»<ref>{{یادکرد وب |نویسنده=محمد تاج دولتی|عنوان=دکتر براهنی: زبان مادری، زبان مقدسی است|نشانی=https://zamaaneh.com/canada/2010/03/post_199.html|ناشر=رادیو فردا|تاریخ=۲ اسفند ۱۳۸۸|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220326152344/https://zamaaneh.com/canada/2010/03/post_199.html|تاریخ بایگانی=۲۶ مارس ۲۰۲۲}}</ref>
|