شیرین عبادی: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←مصاحبه: + |
|||
خط ۱۷۲:
* مسئلهٔ [[حقوق بشر]] مسئلهای سیاسی نیست. یک استاندارد بینالمللی است و ارتباطی به شرق و غرب ندارد. اسلامی و مسیحی هم ندارد. اگر مسلمانها به مناسبت اینکه مسلمان هستند به خودشان اجازه میدهند که یک اعلامیهٔ حقوق بشر بنویسند و بگویند ما فقط از آن اطاعت میکنیم، خیلی طبیعی است که این حق را باید برای پیروان سایر ادیان هم قائل بشوند که آنها هم برای خودشان بر مبنای مذهبشان یک اعلامیهٔ حقوق بشر بنویسند. به این ترتیب از این به بعد ما شاهد اعلامیهٔ یهودی حقوق بشر، اعلامیهٔ بودایی حقوق بشر، اعلامیهٔ هندویی حقوق بشر و هزاران اعلامیهٔ حقوق بشر خواهیم بود و آنگاه دیگر حقوق بشری درکار نخواهد بود. حقوق بشر یک استاندارد بینالمللی است.
** ۱۷ دسامبر ۲۰۱۰/ ۲۶ آذر ۱۳۸۹، مصاحبه با «یورونیوز»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=شیرین عبادی در گفتگو با یورونیوز: حقوق بشر یک استاندارد بینالمللی است |نشانی=https://per.euronews.com/2010/12/17/shirin-ebadi-on-human-rights-in-iran|تاریخ=۱۷ دسامبر ۲۰۱۰|ناشر=یورنیوز|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/https://per.euronews.com/2010/12/17/shirin-ebadi-on-human-rights-in-iran|تاریخ بایگانی=۱۸ مه ۲۰۲۱}}</ref>
[[پرونده:Public execution of a convicted to murder, Tehran - 13 February 2013 06.jpg|بندانگشتی|[[قصاص]] انتقامجویی است و عدالت نیست… حالِ خانواده مقتول را نیز در نظر بگیرد… این حکم نه تنها به خانوادهٔ مقتول کمک نمیکند بلکه او را دچار عذاب وجدان دائمی خواهد کرد، زیرا یا باید خود چارپایه را از زیر پای متهم بکشد و قاتل او شود یا او را کاملأ آزاد کند.]]▼
* '''قصاص انتقامجویی است و عدالت نیست.''' قصاص یک حق خصوصی است؛ یعنی خانواده مقتول با این حق میتواند میان آزادی مطلق فرد متهم یا مرگ او تصمیم بگیرد.▼
* باید '''حال خانواده مقتول را نیز در نظر بگیرد'''، خانوادهای که عزیزی را از دست داده و اکنون باید بار وجدانی کشتن فرد متهم را نیز بر دوش کشد. '''این حکم نه تنها به خانواده مقتول کمک نمیکند بلکه او را دچار عذاب وجدان دائمی خواهد کرد، زیرا یا باید خود چارپایه را از زیر پای متهم بکشد و قاتل او شود یا او را کاملأ آزاد کند.'''▼
* مجازات باید به قصد اصلاح صورت گیرد… اعدام یا مجازات مرگ در هر حال برخلاف موازین حقوق بشر است. در یک سیستم قضایی عادلانه که بر پایه دادرسی عادلانه بنا نهاده شده، این قاضی است که باید مجازات را که مدتی از حبس است در مورد فردی که متهم به قتل است و اتهام او ثابت شده، تعیین کند. این حبس میتواند متغیر باشد، مثلأ در برخی کشورها ۲۰ سال است که اگر رفتار مجرم در زندان مناسب باشد میتواند کاهش پیدا کند.▼
** ۸ اکتبر ۲۰۱۴/ ۱۶ مهر ۱۳۹۳؛ مصاحبه با دویچه وله دربارهٔ قصاص ریحانه جباری<ref>{{یادکرد وب|عنوان=قصاص ریحانه جباری؛ انتقامجویی یا عدالت؟|نشانی=https://www.dw.com/fa-ir/قصاص-ریحانه-جباری-انتقامجویی-یا-عدالت/a-17982186|تاریخ= ۱۵ آذر ۱۳۷۸ |ناشر=ایسنا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220510211133/https://www.dw.com/fa-ir/قصاص-ریحانه-جباری-انتقامجویی-یا-عدالت/a-17982186|تاریخ بایگانی=۱۰ مه ۲۰۲۲}}</ref>▼
* از نقش کشورم شرمسارم، شرمسارم که ایران برای کمک به رژیم بشار اسد نیروهای نظامی میفرستد تا مردم سوریه را بکشند. ایرانیها مخالف مداخله در امور حکومت دیگری هستند… باید از رژیم ایران دلایل درگیریاش را در سوریه پرسید. بدون کمک ایران اسد باید مدتها پیش سقوط میکرد.
* دولت ایران در مقابل دولتهای خارجی لبخند میزند اما چهرهاش در مقابل خودِ مردمِ ایران جور دیگری است.
سطر ۱۸۴ ⟵ ۱۸۹:
* مسئلهٔ گم شدن [[موسی صدر]] یکی از اشتغالات ذهنی من بود. امام موسی صدر ایرانی لبنانی بود.. تحقیقات نشان میدهد اختلاف سیاسی داشتند با آقای خمینی. به این دلیل که موسی صدر معتقد بود حکومت و مذهب را باید از هم جدا کرد و به همین دلیل حاضر نبود که همکاری خیلی نزدیکی با آقای خمینی در آن زمان داشته باشد. [[قذافی]] که به هر دو گروه کمک میکرد اینها را دعوت میکند که برای اینکه بنشینند و اختلافاتشان را حل کنند. موسی صدر قبول میکند و انقلابیون ایران هم میکنند. موسی صدر همراه با دو محافظ میرود لیبی و قرار بوده از ایران از طرف انقلابیون ایران آیتالله بهشتی برود به دیدار او… چند روزی موسی صدر لیبی بود و [[سید محمد بهشتی|آقای بهشتی]] نمیرود. موسی صدر میخواهد لیبی را ترک کند. اما تلفنی از ناحیه آقای بهشتی به لیبی میشود و با قذافی صحبت میکند و میگوید ما اسنادی به دست آوردیم که موسی صدر با شاه در ارتباط است و آدم مورد اعتمادی نیست و احتمالاً با آمریکا در ارتباط است و اصولاً چون در مرحله بسیار حساسی هستیم، این چند ماه قبل از انقلاب است، شما او را یک مدتی تحت نظر داشته باشید تا ببینیم چه میشود. قذافی هم… امام موسی صدر را در یک خانه میگذارد و نمیگذارد خارج شود… بعد از سه چهارماهی که او آنجا بوده خانواده موسی صدر به دست و پا میافتند و توسط یاسر عرفات دسترسی پیدا میکنند به قذافی که آقا این چه شد و قذافی تماس میگیرد مجدداً با آیتالله بهشتی… بهشتی میگوید که آزادی او باعث خواهد شد که انقلاب ایران صدمه بخورد، برای اینکه تازه به ایران آمدیم و اگر یک رقیب قدرقدرت به میدان بیاید ممکن است که باعث درد سر و از بین رفتن و چند پاره شدن انقلاب پیروز ایران شود… اینکه آیتالله بهشتی نظر خودشان بود یا نظری بوده که با مشورت امام گرفته بودند مشخص نیست. آیتالله بهشتی میگویند که او را از سر راه بردارید و امام موسی صدر کشته میشود و جسدش را در یک صحرا در [[لیبی]] دفن میکنند که مشخص هم نیست کجاست.
** ۲۳ سپتامبر ۲۰۱۶/ ۲ مهر ۱۳۹۵؛ در برنامهٔ «میزبان»، رادیوفردا<ref>{{یادکرد وب|عنوان=مهمانی شیرین عبادی؛ نان و پنیر و سبزی برای کارتر|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/f7-mizban-e7-shirin-ebadi/28009294.html|تاریخ= ۲۵ مارس ۲۰۲۱|ناشر=رادیو فردا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/https://www.radiofarda.com/a/f7-mizban-e7-shirin-ebadi/28009294.html|تاریخ بایگانی=۲۶ آوریل ۲۰۲۲}}</ref>
* شخصا معتقدم وجود یک ایران متحد و یکپارچه به نفع همه است٬ اما چه ایران و چه حکومتی؟ نکته مهم اینجاست: برای اینکه ایران یکپارچه و متحد باقی بماند بایستی حقوق همه مردم از جمله اقوام ایرانی را که در آن ساکن هستند، رعایت کند... اعتقاد دارم این است که با آنها بنشینیم تا حرفهایشان را بشنویم و برای مشکلاتشان راهحل پیدا کنیم. با ارایه راهحل میتوانیم ایران را یکپارچه و متحد نگه داریم.
▲[[پرونده:Public execution of a convicted to murder, Tehran - 13 February 2013 06.jpg|بندانگشتی|[[قصاص]] انتقامجویی است و عدالت نیست… حالِ خانواده مقتول را نیز در نظر بگیرد… این حکم نه تنها به خانوادهٔ مقتول کمک نمیکند بلکه او را دچار عذاب وجدان دائمی خواهد کرد، زیرا یا باید خود چارپایه را از زیر پای متهم بکشد و قاتل او شود یا او را کاملأ آزاد کند.]]
* به همان دلیل که با اسلام بنیادگرا مخالف هستم با ناسیونالیسم بنیادگرا هم مخالفام. هم اسلام خوب است و هم ناسیونالیسم اما مشروط بر اینکه عاقلانه باشد و چشم بر حقایق نبندد. من مایل نیستم چشمم را بر این حقایق ببندم و در صدد شنیدن مشکلات اقوام هستم و در حد خودم راهحل ارایه میدهم. راهحلی که ارایه میدهم نیز بر اساس ضوابط حقوق بشر است. هر انسانی با حقوقی به دنیا میآید و هیچ وقت نباید به صرف این که مذهب من را ندارد یا به زبان من صحبت نمیکند، حقوقاش تضییع شود.
▲* '''قصاص انتقامجویی است و عدالت نیست.''' قصاص یک حق خصوصی است؛ یعنی خانواده مقتول با این حق میتواند میان آزادی مطلق فرد متهم یا مرگ او تصمیم بگیرد.
* خشونت از سوی اقوام یا هریک از افراد ایرانی توجیهکننده خشونت و کشتار مردم است. جمهوری اسلامی بر مبنای نقض حقوق بشر تاسیس شده است؛ از اعدامهای پشتبام مدرسه رفاه گرفته تا قتل عام جوانان چپ و کشتار زندانیان سیاسی در سال ۱۳۶۷ که تا به امروز هم ادامه دارد. بنابراین وقتی حکومتی اینقدر خشونت میورزد فقط در آرزوی توجیه خشونت خود است. آنچه این خشونت را توجیه میکند، خشونت و اسلحهای است که مردم به دست گرفتهاند. همانطور که کشتار بیرحمانه سازمان مجاهدین خلق ایران به وسیله خط مشی مسلحانهای که این سازمان اعلام کرد و حملهای که در سال ۱۳۶۷ از مرز کرمانشاه به ایران انجام داد، توجیه شد. بنابراین من ضمن این که با هر نوع خشونتی مخالف هستم، این مساله را هم تذکر میدهم که اگر گروهی دست به اسلحه ببرد در حقیقت بهانه را به دست حکومت جمهوری اسلامی داده است که بتواند کشتار خود را توجیه کند.
▲* باید '''حال خانواده مقتول را نیز در نظر بگیرد'''، خانوادهای که عزیزی را از دست داده و اکنون باید بار وجدانی کشتن فرد متهم را نیز بر دوش کشد. '''این حکم نه تنها به خانواده مقتول کمک نمیکند بلکه او را دچار عذاب وجدان دائمی خواهد کرد، زیرا یا باید خود چارپایه را از زیر پای متهم بکشد و قاتل او شود یا او را کاملأ آزاد کند.'''
** ۵ آوریل ۲۰۱۷/ ۱۶ فروردین ۱۳۹۶؛ مصاحبه با وبگاه «زیتون» <ref>{{یادکرد وب|عنوان=قدرت ایران در تکهتکه شدن نیست|نشانی=https://www.zeitoons.com/28016|تاریخ=۱۶ فروردین ۱۳۹۶|ناشر=زیتون|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/https://www.zeitoons.com/28016|تاریخ بایگانی=۱۱ مه ۲۰۲۲}}</ref>
▲* مجازات باید به قصد اصلاح صورت گیرد… اعدام یا مجازات مرگ در هر حال برخلاف موازین حقوق بشر است. در یک سیستم قضایی عادلانه که بر پایه دادرسی عادلانه بنا نهاده شده، این قاضی است که باید مجازات را که مدتی از حبس است در مورد فردی که متهم به قتل است و اتهام او ثابت شده، تعیین کند. این حبس میتواند متغیر باشد، مثلأ در برخی کشورها ۲۰ سال است که اگر رفتار مجرم در زندان مناسب باشد میتواند کاهش پیدا کند.
* شاید تنها راه این است که با مبارزات مسالمتجویانه و خودجوش مردمی به رژیم فشار بیاوریم تا خودش دست به رفراندوم بزند...شاید دقیق نتوان گفت چه کاری باید کرد. اما میتوانم بگویم چه کاری نباید بکنیم. مهمترین آنها این است که نباید دست به خشونت زد. زیرا این زمینه شروع جنگ داخلی است.
▲** ۸ اکتبر ۲۰۱۴/ ۱۶ مهر ۱۳۹۳؛ مصاحبه با دویچه وله دربارهٔ قصاص ریحانه جباری<ref>{{یادکرد وب|عنوان=قصاص ریحانه جباری؛ انتقامجویی یا عدالت؟|نشانی=https://www.dw.com/fa-ir/قصاص-ریحانه-جباری-انتقامجویی-یا-عدالت/a-17982186|تاریخ= ۱۵ آذر ۱۳۷۸ |ناشر=ایسنا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220510211133/https://www.dw.com/fa-ir/قصاص-ریحانه-جباری-انتقامجویی-یا-عدالت/a-17982186|تاریخ بایگانی=۱۰ مه ۲۰۲۲}}</ref>
* این روزها خیلیها به من میگویند که تو فعال حقوق بشر بودهای اما صدور بیانیه و درخواست رفراندوم یک کار سیاسی و خارج از حوزه حقوق بشر است. پاسخ من این است که من قصد دارم مانع جنگ بشوم، مانع خونریزی و برادر کشی بشوم. زیرا اگر صلح نباشد دیگر حقوق بشر موضوعیت ندارد. بدون صلح کسی نمیتواند از حقوق بشر، برابری زن و مرد و آزادی سیاسی و گردش آزاد اطلاعات سخن بگوید. اصلا بدون صلح حقوق بشر کالای لوکس بدون مصرف میشود. در این چند سال من هرچه کردم این بود که جنگ یا برادر کشی اتفاق نیفتد.
* چرا مرتب ما را از سوریه شدن میترسانید چرا ما را به آقریقای جنوبی شدن تشویق نمیکنید.
* یادمان باشد حکومت و ساختار قانون اساسی اجازه اصلاحات نمیدهد چون ولی فقیه مانع است.
** ۸ مه ۲۰۱۸/ ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷؛ مصاحبه با وبگاه «زیتون» <ref>{{یادکرد وب|عنوان=فروپاشی رژیم نزدیک و خطر فروپاشی کشور جدی است|نشانی=https://www.zeitoons.com/49751|تاریخ= ۲۸ فوریه ۲۰۲۱|ناشر=زیتون|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/https://www.zeitoons.com/49751|تاریخ بایگانی=۱۰ مه ۲۰۲۲}}</ref>
* یک وجه دادخواهی و اهمیت آن در جامعه، آنجاست که میتواند از تداوم ستم جلوگیری کند. نتیجه دادخواهی را اگر محاکمه عادلانه جنایت و مواجهه حقیقی با آن بدانیم، و اگر در یک فرایند راستین دادخواهی، عدالت اجرا شود، در این صورت تضمینی واقعی برای جلوگیری از تکرار جنایت بوجود خواهد آمد. دیگر آنکه به ثمر رساندن دادخواهی موجب قوام جامعه و نظم عمومی است، زیرا که بقای هر اجتماعی زمانی ممکن خواهد بود که مردم اطمینان یابند در این جامعه حقوقشان محفوظ است و کسانی که خود را بالاتر از قانون میدانند توان تجاوز به حقوق عمومی را ندارند. همچنین باید به حق قربانیان این جنایتها پرداخت و روند دادخواهی موجب استیفای حقوق آنها نیز خواهد شد.
* اگر حاکمان دستشان به خون آلوده نبود، از اجرای عدالت نمیترسیدند. و مردم هم اگر حقیقت را بیکم و کاست و آنگونه که واقع شده بدانند، بیشک خواستار اجرای عدالت خواهند بود.
* امروز عدهای هستند که معتقدند در دوره حکومت رژیم گذشته اوضاع مردم در مقایسه با این حکومت بهتر بود. من هم معتقدم که جمهوری اسلامی کاری کرد که روی سلطنت شاه را سفید کرد. اما این دلیل آن نیست که فکر کنم دوره سلطنت، دوره بدون نقصی بود... در قضاوت تاریخی معتقدم که رژیم سلطنتی از رژیم جمهوری اسلامی ملایمتر و متمدنتر بود.
* آنچه که در سالهای اولیه انقلاب اتفاق افتاد -بعنوان مثال کشتارهایی که در بام مدرسه رفاه صورت گرفت و یا کشتارهایی که در مناطق دور از مرکز ایران انجام شد و یا در دهه شصت در میان زندانیان سیاسی صورت گرفت و یا آن محاکمات مسخرهای که آقای خلخالی انجام میداد- در حقیقت دادگاه نبود. اسم واقعی این اقدامات کشتار عمومی است. هیچ وجه شباهتی میان آن دادگاههای کذایی با آنچه که در فرایند دادخواهی واقعی باید انجام شود وجود ندارد. ما وقتی که صحبت از دادگاه میکنیم به دادگاهی با ضوابط و معیارهای بینالمللی و آییننامه مشخص و عادلانه اشاره میکنیم. چنین دادگاهی باید علنی باشد، قاضی آن بیطرف باشد، متهم دارای وکیل باشد و امکان دفاع داشته باشد، هیات منصفه حضور داشته باشند، دلایل و شواهد و مدارک کافی و قانعکننده موجود باشد، و از همه مهمتر دادگاه باید بهدور از زد و بندهای سیاسی تشکیل شود. چنین دادگاهی است که میتواند امید به اجرای عدالت را برانگیزد. آنچه که در ابتدای انقلاب و بعد از آن صورت گرفت و تعدادی از سران رژیم سابق محکوم و اعدام شدند، نامش دادگاه نیست و بلکه ننگ دادگاه است.
* معتقدم که اولین پایه دموکراسی قوه قضائیه مستقل است. ما در ایران-خصوصا بعد از انقلاب- هیچگاه قوه قضائیه مستقل نداشتهایم. علت آن نمایشهای پنجدقیقهای و تیربارانهای پشتبام مدرسه رفاه این بود که دادگاه مستقل و قاضی مستقل نداشتیم. علت این فجایع که سالها است ادامه دارد آن است که ما دادگستری نداریم. امروز که آزادیخواهان ما در زندان هستند، بعلت عدم استقلال دستگاه قضایی ما است. اولین قدم برای اینکه جنایات علیه بشریت دیگر در ایران تکرار نشود آن است که دادگاهها و قضات و سیستم قضایی ما مستقل باشند.
* اگر دستگاه قضایی مستقل باشد، جایی خواهد بود که به داد مردم برسد و حقوق آنها را احیا کند. مشکل ما این است که اصلا دادگاه نداریم. هرچه که هست نمایش و دکوری از دادگاه است. این دادگاهها در واقع تمسخر عدالت هستند. در ایران سر هر کوچه وبرزن نام شهیدی گذاشتهاند، اما باید گفت که شهید اصلی این انقلاب عدالت بود. در انقلاب سال ۱۳۵۷ این عدالت بود که قربانی شد و تا امروز هم باید در فقدان آن اشک بریزیم.
** ۲۹ ژانویه ۲۰۱۷/ ۱۰ بهمن ۱۳۹۵؛ مصاحبه با «ایران برای اتحاد» <ref>{{یادکرد وب|عنوان= پاسخهای شیرین عبادی به سوالات روز: با نظام نامشروع فعلی هیچ تغییری به نفع مردم رخ نمیدهد|نشانی=https://www.humanrights-ir.org/detail/2415|تاریخ=۱۰ بهمن ۱۳۹۵|ناشر=ایران برای اتحاد|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/2/https://united4iran.org/persian-interviewebadi1|تاریخ بایگانی=۵ فوریه ۲۰۱۷}}</ref>
* تا زمانی که نظام سیاسی نامشروع فعلی در ایران بر سر کار باشد، هیچگونه تغییری به نفع مردم امکانپذیر نخواهد بود.
** ۲۵ مارس ۲۰۲۱/ ۵ فروردین ۱۴۰۰؛ گفتگو با برنامه «تحلیل روز» همبستگی جمهوریخواهان ایران<ref>{{یادکرد وب|عنوان= پاسخهای شیرین عبادی به سوالات روز: با نظام نامشروع فعلی هیچ تغییری به نفع مردم رخ نمیدهد|نشانی=https://www.humanrights-ir.org/detail/2415|تاریخ= ۲۵ مارس ۲۰۲۱|ناشر=کانون مدافعان حقوق بشر|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220510212929/https://www.humanrights-ir.org/detail/2415|تاریخ بایگانی=۱۰ مه ۲۰۲۲}}</ref>
|