شیرین عبادی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
←‏مصاحبه: ابرابزار
خط ۶۸:
* [[سعید امامی]] را نمی‌توان به تنهایی یک پدیده در اجتماع دانسته، من احساس می‌کنم رگه‌هایی از دخالت عناصر بیگانه در این قتل‌ها دست داشتند… من یقین دارم که اگر فشار آقای [[محمد خاتمی|خاتمی]] نبود تا همین اندازه هم وزارت اطلاعات مجبور به اعتراف نمی‌شد.
** ۶ دسامبر ۱۹۹۹/ ۱۵ آذر ۱۳۷۸؛ جلسهٔ پرسش وپاسخ دانشجویان دربارة قتل‌های زنجیره‌ای، دانشگاه بوعلی همدان<ref>{{یادکرد وب|عنوان=جلسه پرسش و پاسخ پیرامون قتلهای زنجیره‌ای در همدان|نشانی=https://www.isna.ir/news/7809-00132/جلسه-پرسش-و-پاسخ-پيرامون-قتلهاي-زنجيره-اي-در-همدان|تاریخ= ۱۵ آذر ۱۳۷۸ |ناشر=ایسنا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220508172132/https://www.isna.ir/news/7809-00132/جلسه-پرسش-و-پاسخ-پيرامون-قتلهاي-زنجيره-اي-در-همدان|تاریخ بایگانی=۸ مه ۲۰۲۲}}</ref>
*[[پرونده:Ali Khamenei in Birjand - Public welcoming ceremony (6).jpg|بندانگشتی|آنچه امروز مشکل زنان است، فرهنگ مردسالارانهٔ غالب بر جامعهٔ ایران است، نه مذهب [[اسلام]]. چون اسلام دین برابری و مساوات است.]]
* '''آنچه امروز مشکل زنان است، فرهنگ مردسالارانهٔ غالب بر جامعهٔ ایران است، نه مذهب [[اسلام]]. چون اسلام دین برابری و مساوات است.'''
* باید [[اسلام]] را از زنگار زدود و اسلام واقعی را که روح برابری و مساوات بر آن حاکم است، در وضع قوانین در نظر گرفت نه اینکه با دستاویز قرار دادن اسلام، برخی را از حقوق خودشان محروم کرد.
* بدون حمایت گستردهٔ زنان از [[خاتمی]]، امکان نداشت وی به این پیروزی نایل آیند. دوم خرداد هم در وضعیت حقوقی زنان تأثیری ایجاد نکرد. اما دستاورد مهم دیگری با عنوان آزادی بیان به افراد اجازه داد از تبعیضاتی که علیه زنان اعمال می‌شود، سخن گفته شود.
سطر ۱۰۲ ⟵ ۱۰۳:
* سازمان‌های بین‌المللی و موسسات حقوق بشری باید به این مسألهٔ بدیهی سوق پیدا کنند که حاکمیت هر کشوری به مردم آن کشور متعلق است و این مردم هر کشوری هستند که باید سرنوشت خود را تعیین کنند. تأمین حقوق بشر با تانک، توپ و گلوله و خشونت سازگار نیست و نیازمند گفت‌وگو و تحمل آرای مخالف است.
** ۱۹ اکتبر ۲۰۰۳/ ۲۷ مهر ۱۳۸۲؛ مصاحبه با «ایسنا»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=شیرین عبادی درگفت‌وگوباایسنا: اول باید به فکراجرای قانون اساسی بود شاخص حقوق بشر ایران از زمان گذشته بهتر شده‌است تأمین حقوق بشر با خشونت سازگار نیست|نشانی=https://www.isna.ir/news/8207-11553/شيرين-عبادي-درگفت-وگوباايسنا-اول-بايد-به-فكراجراي-قانون-اساسي|تاریخ=۲۷ مهر ۱۳۸۲|ناشر=ایسنا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220508202431/https://www.isna.ir/news/8207-11553/شيرين-عبادي-درگفت-وگوباايسنا-اول-بايد-به-فكراجراي-قانون-اساسي|تاریخ بایگانی=۸ مه ۲۰۲۲}}</ref>
{{دو تصویر|چپ|Saddam Hussein in 1996.png|130|SaddamStatue.jpg|220| [[صدام حسین|صدّام]] هیچ جوری با مردمش کنار نیامده بود. مردم عراق هر کاری کرده بودند نتوانسته بودند صدام را وادار به احترام به کرامت انسان عراقی بکنند تا اینکه آمریکا آمد و او را کنار زد… با تبلیغات عوام‌فریبانه‌ای که داشت، چنین وانمود کرد که شما برترید و ما داریم یک تنه با دنیا می‌جنگیم… اما اگر قرار باشد کسی بترسد هر روز می‌میرد. مردم عراق هم ترسیده بودند و هر روز می‌مردند. در چنین شرایطی باید مسیری را برگزید که بین چکمه‌های دیکتاتوری و قوای اشغالگر خارجی گیر نیفتاد.}}
* جایزهٔ صلح نوبل متعلق به جنبش آزادیخواهی ایران است. جنبشی که معتقد به عدالت، برابری، آزادی بیان و اندیشه است. این جایزه متعلق به همه ایرانیان است که دراین سال‌ها چه در ایران و چه در بیرون از ایران برای آزادی، حقوق بشر و صلح کوشیدند؛ بنابراین من جایزه را متعلق به خودم نمی‌دانم.
* وقتی به گذشتهٔ عراق نگاه می‌کنم می‌بینم که صدام تحت شرایط داخلی عراق حاضر نبود حقوق بنیادین مردم را رعایت کند، زندان‌ها که باز شد دیدیم که حتی گروه‌هایی ۲۵–۲۶ سال بود که در زندان و در واقع سیاه‌چال‌های صدام گرفتار بودند. وقتی که صدام سقوط کرد به گورهای دسته‌جمعی برخوردیم و از آن طرف شادی‌های فراوان مردم در ابتدای سقوط صدام، بدون آنکه متوجه پیامدهای این سقوط باشند. این نشان از این مسئله داشت که '''صدام هیچ جوری با مردمش کنار نیامده بود. مردم عراق هر کاری کرده بودند نتوانسته بودند صدام را وادار به احترام به کرامت انسان عراقی بکنند تا اینکه آمریکا آمد و او را کنار زد.''' البته ناگفته نماند که صدام یک غرور ملّی کاذبی هم در بخشی از مردم ایجاد کرده بود. '''با تبلیغات عوام‌فریبانه‌ای که داشت، چنین وانمود کرد که شما برترید و ما داریم یک تنه با دنیا می‌جنگیم…''' بعضی‌ها به دروغ‌ها و فریب‌های او باور داشتند و این که صدام ناجی ملّت عراق خواهد بود. همان حالت شبیه هیتلر… من فکر می‌کنم در عراق مردم آن چنان‌که باید و شاید برای سقوط صدام برنامه‌ریزی درست یا مبارزات صحیح را در پیش نگرفته بودند.
* '''دستگاه‌های مخوف پلیسی صدام و بیرحمی او آنچنان بود که حتی به داماد و نوهٔ خودش هم رحم نمی‌کرد و همین باعث ترس مردم می‌شد. اما اگر قرار باشد کسی بترسد هر روز می‌میرد. مردم عراق هم ترسیده بودند و هر روز می‌مردند. در چنین شرایطی باید مسیری را برگزید که بین چکمه‌های دیکتاتوری و قوای اشغالگر خارجی گیر نیفتاد،نیفتاد'''، فکر می‌کنم به هر شیوه و منطقی که شده بایستی مردم را به میدان نبرد برای زندگی بهتر کشاند. البته این که مردم حاضر شوند پا به میدان بگذارند به عوامل متعدد برمی گردد.
*[[پرونده:Iran 016.jpg|بندانگشتی|حکومت‌ها باید بدانند هر چقدر از مردم فاصله بگیرند، به همان نسبت مردم برای مبارزه با آن‌ها رغبت بیشتری نشان می‌دهند و اگر این فاصله‌ای که از مردم می‌گیرند با شدت عمل و خشونت همراه باشد، مبارزهٔ مردم را علیه خودشان عمیق‌تر و استوارتر می‌کنند.]]
* '''حکومت‌ها باید بدانند هر چقدر از مردم فاصله بگیرند، به همان نسبت مردم برای مبارزه با آن‌ها رغبت بیشتری نشان می‌دهند و اگر این فاصله‌ای که از مردم می‌گیرند با شدت عمل و خشونت همراه باشد، مبارزهٔ مردم را علیه خودشان عمیق‌تر و استوارتر می‌کنند.'''
* گاهی در کشوری فرهنگ عمومی بالنده نشده و جامعه ظلم‌پذیر می‌شود و استبداد را به راحتی قبول می‌کند. برای ارتقای این فرهنگ باید به کمک خود مردم کار وسیع انجام داد و آنان را نسبت به حقوقشان بیدارتر کرد.
* روشنفکران باید احتیاط کنند که در نقد حکومت، آنقدر برجنبه‌های تیره تکیه نکنند که به یأس و ناامیدی همان مردمی بیانجامد که باید در میدان باقی بمانند. نباید چنین وانمود شود که همهٔ قدرت‌ها، سرنخ‌ها و نیروها در دستان حکومت است و ما نمی‌توانیم کاری بکنیم.
سطر ۱۱۲ ⟵ ۱۱۵:
* نه نیروی اشغالگر، نه حکومت سرکوبگر، بلکه مبارزه عمومی برای آزادی، دموکراسی و حقوق ملت.
* باید به گونه‌ای با مردم صحبت کرد و امید آفرید که مردم در میدان باقی بمانند، منفی‌بینی و سیاه‌نمایی، پراکندگی و یأس ایجاد می‌کند. پراکندگی و یأس به خانه‌نشینی مردم می‌انجامد. خانه‌نشینی مردم یعنی پیروزی دیکتاتورهای کوچک و بزرگ. نه تسلیم به اشغال نظامی و نه ماندن زیر یوغ دیکتاتورها، مبارزهٔ صحیح و منطقی که وجه برجسته‌ای از آن باید فرهنگی باشد و مردم را از استبدادپذیری برهاند. این مسیر ممکن است طولانی باشد، لیکن راهی است که سرانجام به نتیجه خواهد رسید.
*[[پرونده:Mohammad-Taqi Mesbah-Yazdi in Shahid Chamran University of Ahvaz (15 8802121231 L600).jpg|بندانگشتی|من به نیروی مردم و به مبارزات مردم اعتقاد دارم و تصورم آن است که وقتی اکثریت مردم به یک درخواست واحدی برسند، به تحقق آن نیز خواهند رسید.]]
* '''من به نیروی مردم و به مبارزات مردم اعتقاد دارم و تصورم آن است که وقتی اکثریت مردم به یک درخواست واحدی برسند، به تحقق آن نیز خواهند رسید.'''
* من به همهیهمۀ این جنب و جوش‌ها می‌گویم عبور از تونل تاریخی استبداد. می‌گویم به زمان نیاز داریم چون زمامداران ایران از کرهٔ دیگری نیامده‌اند و از میان همین مردم بلند شده‌اند.
* اگر حکومتی حُسنِ نیّت داشته باشد چه بهتر، اما اگر نداشته باشد بایستی وادار به حسن نیت شود، آن هم با فشار از پایین به وسیلهٔ خود مردم. وقتی خواسته‌ای، عمومی و فراگیر شد و ابراز آن شدت گرفت، حکومت‌ها ناگزیرند در برابر آن عقب‌نشینی کنند و به این خواست عمومی پاسخ گویند.
* باز هم و باز هم بر اراده و خواست مردم تکیه می‌کنم، باید فرهنگ مشارکت را گستراند و به مردم بها و شهامت داد که در میدان باقی بمانند و صحنه را ترک نکنند و بی‌تفاوت نشوند.
سطر ۱۲۰ ⟵ ۱۲۴:
* من هرگز نمی‌خواهم توجیه‌کنندهٔ عملیات انتحاری باشم، اما آیا جای آن وجود ندارد که جهان بررسی کند و ببیند چه شده که انسانی جانش را بر کف دست می‌گذارد و می‌گوید می‌خواهم زنده نمانم. چه عواملی او را به اینجا رسانده‌است.
* اگر از همه مردم دنیا بپرسیم صلح بهتر است یا جنگ، البته بلافاصله همه می‌گویند صلح و در آن بحثی نیست. اما وقتی به مصادیق صلح می‌رسیم اختلاف نظر آغاز می‌شود.
[[پرونده:NOBEL LAUREATE SHIRIN EBADI (3634016812).jpg|بندانگشتی|در هنر و فرهنگ فضیلت‌هایی است که می‌تواند به زندگی معنا بخشد و روح را تازه، آرام و سبک کند.]]
* اگر یک انسان را تنها در سوئیت نگه دارید و تمام ارتباط حسی، عاطفی و بشری او را با جهان قطع کنید، در ماهیت با زندان انفرادی هیچ تفاوتی نمی‌کند… زندانی حقوقی دارد.
* باور کنید محتوای این پرونده [قتل داریوش فروهر] مرا روانی کرده بود، این پرونده در همان محدوده که می‌خواندم آنقدر سیاه بود که وقتی به خانه می‌رسیدم، احساسی از ناپاکی به من دست می‌داد. این پرونده چنان نشان از حقارت، شناعت و پلیدی انسان‌ها داشت که به نوعی از جنون افتاده بودم، از جمله آنکه دائماً دست‌هایم را می‌شستم و احساس می‌کردم انگشتان من که چنین پرونده ای را لمس کرده و ورق زده، آلوده‌است و ناپاکی آن را باید شست. از همه دنیا بیزار شده بودم و به حالت روانی خاصی افتاده بودم. اما خوب طبعاً بعدها این حالت تا اندازه‌ای فروکش کرد و توانستم دنبال کار و زندگی معمول خود را بگیرم.
* '''در هنر و فرهنگ فضیلت‌هایی است که می‌تواند به زندگی معنا بخشد و روح را تازه، آرام و سبک کند.'''
** ۱۴ ژانویه ۲۰۰۴/ ۲۴ دی ۱۳۸۲؛ مصاحبه با عمید نائینی<ref>{{یادکرد وب|عنوان=گفت‌وگویی از شیرین عبادی پیرامون؛ حضور نیروهای اشغالگر در منطقه، ضرورت دموکراسی در کشورهای اسلامی، مسایلی چند دربارهٔ ایران و پرونده‌های حقوقی ناتمامش|نشانی=https://www.isna.ir/news/8210-11341/گفت-وگويي-از-شيرين-عبادي-پيرامون-حضور-نيروهاي-اشغالگر-در-منطقه|تاریخ=۲۴ دی ۱۳۸۲|ناشر=ایسنا|نشانی بایگانی=https://web.archive.org/web/20220508214047/https://www.isna.ir/news/8210-11341/گفت-وگويي-از-شيرين-عبادي-پيرامون-حضور-نيروهاي-اشغالگر-در-منطقه|تاریخ بایگانی=۸ مه ۲۰۲۲}}</ref>
* قوهٔ قضایی ایران استقلال خودش را از دست داده‌است.