محمد مصدق: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
←دربارهٔ او: + |
|||
خط ۳۴:
== درباره ==
=== دربارهٔ او ===
* مصدق از نظر کارایی و صداقت بر تمام دولتمردان زمان خود سر بود… یکی از تنها ایرانیانی بود که قوانین بینالمللی و اصول اساسی دموکراسی را میشناخت… زمانی که به نمایندگی مجلس انتخاب شد تنها کسی بود که میتوانست از روی دانش و با احاطهٔ کامل از دموکراسی، از حکومت مردم بر مردم، از تفکیک قوا و از نقش دقیق پادشاه در یک نظام مشروطهٌ سلطنتی صحبت کند… مصدق
* مصدق دستی قوی و گردنی استوار داشت. به آراستگی ظاهرش کم توجه بود. فقط دو دست کت و شلوار داشت و هرگز یادنگرفت که گره کراواتش را ببندد. به سهولت اشک میریخت و از این رو تصور میکنم که از ناملایمات زود متأثر میشد. «انتلکتوئل» نبود. مسائل اجتماعی مورد توجهش بود اما به ادبیات عنایت چندانی نداشت. بیتوجهی به ظاهرش مطلقاً از روی صرفهجویی نبود. در تمام دوران وزارت یا وکالت حتی دیناری از دولت نپذیرفت. طبق دستور او مواجبش بین دانشجویان کمبضاعت دانشکدهٔ حقوق تقسیم میشد. به جای اتوموبیل دولتی از ماشین قدیمی و شخصیاش استفاده میکرد. حقوق محافظین و کارمندانش را از جیب میپرداخت. جلسهٔ هیئت وزراء را در خانهٔ خویش تشکیل میداد. به ندرت از منزل خارج میشد، چون مداوماً بیم آن میرفت که به دست یکی از اعضای فدائیان اسلام، این لجن جامعهٔ بشری، ترور شود. خانهاش همیشه به نهایت پاکیزه و پیراسته بود ولی در آن نه مجسمهای دیده میشد نه ظرف کریستالی و نه گلدان نقرهای. مخارج غذا و مسکن ۲۴ سربازی را که از او محافظت میکردند خود برعهده گرفته بود. مصدق ثروتمند بود، معهذا زمانی که از قدرت کنار رفت چندان زیر بار قرض بود که ناگزیر خانهٔ معروفش را فروخت تا قروضش را به بازاریان تهران ادا کند. در عین بیاعتنائی به پول نسبت به مسائل مالی به شدت سختگیر بود. چند سالی پیش از آنکه شاه دست به اصلاحات ارضی بزند، مصدق تمام اموالش را به فرزندانش بخشیده بود.
* … تا لحظهای که به خاک سپرده شد نیز مورد غضب بود. در حالی که در عزای هر بیسر و پایی مساجد تهران لبریز از جمعیت میشد، مصدق در تنهایی جان سپرد. روز پر سوز و سردی بود، از آن روزهایی که شمار کلاغان ده دلمرده از همیشه بیشتر است. روز هفت او نیز طبق سنن مذهبی و ملی باز به آن محل رفتم و از آن پس هم گاه به گاه به آنجا بازگشتم.
** [[شاپور بختیار]]، «یکرنگی»، «مصدق یا درس دمکراسی»
* «اقدامات مصدق در دوران
▲* «اقدامات مصدق در دوران نخستوزیری،یک مرحله تازه از مبارزه نهضت ملی ایران برای استقلال و آزادی، و دنباله طبیعی جنبش و انقلاب مشروطیت بود».
** ''[[ایرج پزشکزاد]]''<ref>پزشکزاد، ایرج. (1381). تاریخ: قانون اختیارات مصدق و انحلال مجلس از نظر حقوقی. بخارا، شماره 25، صفحه 194</ref>
* «من شاگرد مکتب ضداستعماری مصدقم و از مکتب او درس آموختهام».
** ''[[جمال عبدالناصر]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/69820/زندانی-در-تبعید</ref>
* «خیلی واضح بود که شاه گرفتار مصدق شده بود. مصدق کسی که قیام کرد تا کشورش را آزاد کند و انحصارهای که در آنجا بود حذف کند. مصدق کسی بود که قیام کرد که نفوذِ بیگانگان را حذف کند. مصدق کسی که یک انقلاب را در ایران برای ملّت ایران رهبری کرد، مصدق کسی که شاه توانست با همکاری استعمار، بر او و بر قیامش چیره شود. شبحِ او همواره در برابرِ شاه در هر زمان میایستاد … گرفتاری مصدّق این بود که شاهِ ایران را از اینکه همواره خود را درونِ نفوذِ بیگانه قرار دهد، دور کند؛ و اگر شاهِ ایران خود را به ثمنِ بخس فروخت، امّا ممکن نیست ملّتِ ایران خود را به طلا
** ''[[جمال عبدالناصر]]'' ۲۶/۰۷/۱۹۶۰<ref>http://nasser.bibalex.org/Speeches/browser.aspx?SID=914&lang=ar</ref>
* «در قرن ما، در آسیا سه مرد بزرگ به عرصه رسیدند که در جهان تأثیر نمایان گذاشتند. این سه مرد بزرگ، گاندی، مائوتسه تونگ و سومی مصدق است»
سطر ۶۴ ⟵ ۶۳:
* «برای شخص من آنچه مصدق را بهعنوان یک سیاستمدار ملی برجسته میکند، پایبندی او به قانون اساسی مشروطه و متمم آن، رعایت حقوق و آزادی مخالفان و تأکیدش بر ضرورت مشارکت عمومی در قدرت سیاسی کشور و همچنین میهندوستی او است.»
** ''[[محمدحسین خسروپناه]]''<ref>http://www.sharghdaily.ir/News/116555/از-مصدق-تا-مصدق</ref>
* «او شخصیتی است که ممکن است اشتباهات زیادی کرده باشد؛ اما قدیمیها و وطنپرستها دوستش دارند. حالا خودم زیاد هم وطنپرست نیستم و بیشتر بینالمللی فکر میکنم؛ ولی بههرحال یک شخصیت دوستداشتنی بود.»
** [[فرهاد آئیش]]
== بُنمایه ==
|