پرویز پرستویی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
بازنویسی
خط ۱:
'''[[w:پرویز پرستویی|پرویز پرستویی]]''' (۲۴ ژوئن ۱۹۵۵) (۲ تیر ۱۳۳۴) بازیگر [[ایرانی]] است. زادهٔ روستای چالو، شهرستان کبودرآهنگ، همدان، بزرگ‌شدهٔ تهران، دیپلم‌گرفته؛ از سال ۱۹۶۹م/ ۱۳۴۸ش به تئاتر، از ۱۹۸۳م/ ۱۳۶۲ش به سینما و از ۱۹۷۹م/ ۱۳۵۸ش به تلویزیون درآمد و نقش‌های بسیاری آفرید.<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی =امید| نام =جمال| پیوند نویسنده =جمال امید|عنوان =فرهنگ سینمای ایران| سال =۱۳۷۷ش-۱۹۹۸م| ناشر =نگاه|مکان =تهران| شابک =9646174892| صفحه =۱۰۲}}</ref> به خوانندگی و صداپیشگی نیز پرداخته‌است.
'''[[w:پرویز پرستویی|پرویز پرستویی]]''' (۱۳۳۴ / ۱۹۵۵ م) بازیگر و خوانندهٔ [[ایران]]ی.
[[پرونده:Parviz- Parastui 1.jpg|220px|بندانگشتی|چپ|شاید در کار بعدی با سر زمین بخورم. بازیگری ته ندارد.]]
 
== گفتاوردها ==
* من همیشه در مورد کار خودم در سینما و تئاتر مثالی دارم که می‌زنم. می‌گویم نعوذبالله، من روی صحنه تئاتر خدا هستم. چون هیچ واسطه‌ای بین من و تماشاگر وجود ندارد. می‌توانم به تنهایی یک اجرا را به اوج برسانم یا آن را به زمین بزنم. بازیگری هستم که نفس به نفس تماشاچی بازی می‌کنم. اما در سینما معتقدم که من بنده خدا هستم. چون خدای من کسی است که پشت دوربین قرار گرفته‌است.
* «من در تمام کارهایی که می‌کنم دغدغه‌ام این است یا لااقل دوست دارم به لحظه لحظه آن شخصیت فکر کنم. خیلی از مسائل قبل و بعد از مرحله‌ای که داستان در آن می‌گذرد را توی ذهنم تخیل می‌کنم. یکی از چیزهایی که به لحاظ روانی رویم تأثیر زیادی می‌گذارد دست خط است...»<ref>http://vista.ir/article/208081/گفت-وگوی-اختصاصی-با-«پرویز-پرستویی»-به-مناسبت-بازی-در-تئاتر-«فنز»</ref>
* برایم مهم است که پیام فیلم دلنشین باشد و بعد ببینم که چی گیر من می‌آید. آیا خودم را تکرار نمی‌کنم؟ آیا از طریق آن می‌توانم خودم را پیدا کنم؟ ته کار آیا یک جمله به من اضافه می‌شود؟ دقت می‌کنم ببینم در خود پرستویی به عنوان بازیگر اتفاقی می‌افتد؟
* «در حال حاضر و در سینمای ما، همه یاد گرفته‌اند که به هم بپرند. اختیار هم از دست ما خارج شده است. از آن طرف و خارج از دایره سینما هم، شاهدیم که همه دارند راجع به حوزه سینما نظر می‌دهند. ما خودمان همدیگر را قیمه‌قیمه می‌کنیم و دیگران هم در این وضعیت در مورد همه چیز این سینما نظر می‌دهند.»<ref>http://www.cinemanegar.com/articleview.php?cat=5&id=6432&fest=0</ref>
* بازیگری که فقط جلوی دوربین رفتن نیست.
* «آن مرجعی که باید در حوزه سینما تصمیم گیرنده باشد، از بین رفته است. الان شنیدم که در جشنواره فیلم فجر، یک هیاتی از حوزه علمیه می‌خواهند بیایند و فیلم‌ها را بررسی کنند. من سوالم این است که مگر قرار است ما در سینما چه کاری بکنیم؟ اصلاً مگر چه کار کرده‌ایم تا به حال؟ ما که نه می‌خواهیم فیلم ضد دین و نظام بسازیم و نه فیلم سیاسی. مگر در همه این سال‌ها کار نکرده‌ایم؟ مگر سینما نداشته‌ایم؟ پس چرا باید مسئولان اصلی تصمیم گیرنده نباشند؟ چرا باید سپاه، نیروی انتظامی و انصار حزب الله درباره سینما تصمیم بگیرند؟ جایگاه همه این نهادها و همه این عزیزان البته محترم است. اما مگر من بازیگر می‌توانم درباره سیاست‌های سپاه، نیروی انتظامی، انصار حزب الله یا مجلس حرف بزنم و تصمیم گیری کنم؟ پس چرا همه دارند راجع به سینما تصمیم می‌گیرند؟ ۳۴ سال از انقلاب ما گذشته، آیا همیشه و در همه این سال‌ها چنین ارگان‌هایی در مورد سینما تصمیم گرفته‌اند؟»<ref>http://www.cinemanegar.com/articleview.php?cat=5&id=6432&fest=0</ref>
* من خلوت [[بازیگری]] را با دنیا عوض نمی‌کنم.
* «قرار بود فیلم خانه کاغذی در بخش ملی جشنواره فیلم فجر به نمایش در بیاید. اما نمی‌دانم به چه دلیلی دیده نشد. خوشحالم که در جشنواره جهانی فجر خانه کاغذی به نمایش درآمد. همیشه سعی کردم به دنبال موضوعات تاثیرگذار باشم که در ابتدا برای خودم جذاب باشد. چرا که در هر کاری به دنبال خودم می‌گردم. متن فیلمنامه را دوست داشتم و موضوع آن برایم جذابیت داشت.»<ref>https://filmnetnews.com/iran-cinema/%d9%be%d8%b1%d9%88%db%8c%d8%b2-%d9%be%d8%b1%d8%b3%d8%aa%d9%88%db%8c%db%8c-%d8%ae%d8%a7%d9%86%d9%87-%da%a9%d8%a7%d8%ba%d8%b0%db%8c</ref>
* من عاشق کار کردنم. حق ندارم کار نکنم. یک زمانی هست می‌گوییم ای بابا من فقط هنرپیشه‌ام، بگذار دو زار گیرم بیاید ولی خاک بر سرمن پرستویی که اگر بخواهم از این راه خرجی زن و بچه‌ام را دربیاورم.
* '''شاید در کار بعدی با سر زمین بخورم. [[بازیگری]] ته ندارد.'''
* تعریف [[زندگی]] من یک تخم مرغ گندیده‌است که می‌شود زد به دیوار. من دو زار سیاست ندارم. کاملاً آدم احساسی، منطقی و حتی خجالتی‌ام.
* شما داری زندگی‌ات را می‌کنی می‌آیند حقت را تضییع می‌کنند. باید سکوت کرد؟ من حقم را می‌گیرم حتی اگر آن حق دیگر به دردم نخورد.
* هنرمند که نمی‌تواند کینه داشته باشد. دل ما مثل پوست پیاز است. ولی عجیب افتاده‌ایم به جان هم.
** ۲۸ ژانویه ۲۰۱۳/ ۹ بهمن ۱۳۹۱؛ مصاحبه با «خبرآنلاین»<ref>{{یادکرد وب|عنوان=حرف‌های صریح پرویز پرستویی دربارهٔ سینما، بازیگری و… / نه خداحافظی کرده‌ام نه اعتصاب!|نشانی=https://www.khabaronline.ir/news/273420/حرف-های-صریح-پرویز-پرستویی-درباره-سینما-بازیگری-و-نه-خداحافظی|تاریخ=۹ بهمن ۱۳۹۱|ناشر=خبر ورزشی}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}
 
== پیوند به بیرون ==
{{ویکی‌پدیا}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:پرستویی، پرویز}}
[[رده:بازیگران فیلم ایرانی‏]]
[[رده:اهالی کبودرآهنگ]]
[[رده:خوانندگان ایرانی]]
[[رده:بازیگران تئاتر ایرانی‏]]
[[رده:بازیگران تلویزیون ایرانی‏]]
[[رده:بازیگران فیلم ایرانی‏]]
[[رده:خوانندگان ایرانی]]
[[رده:زادگان ۱۹۵۵ (میلادی)]]