قاهره: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
Ruwaym (بحث | مشارکت‌ها)
←‏نقل قول ها: +رضا براهنی
 
خط ۳:
[[File:Cairo by night.jpg|thumb|200px|left|شهرِ قاهره و نیل در شب]]
==نقل قول ها==
* قاهره… شهری که بر خلاف [[تهران]]، در آن [[طبیعت]] بر صنعت تسلط دارد و از هر گوشه‌اش بوی بیابان و آب و شن می‌آید؛ شهری که طبیعتش را صعنت نپوشانیده است، برخلاف تهران که به این زودی خودش را از طبیعت بومی محروم کرده‌است.
** [[رضا براهنی]]، «سفر مصر:۳-قلب خدای نیل در زیر پای من» <ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی = براهنی|نام = رضا |سال = ۱۳۶۳ش/ ۱۹۸۴م |کتاب =سفر مصر|ناشر = نشر اول| مکان=تهران| ویرایش = اول|صفحات=۳۶}}</ref>
* قاهره بزرگی و عظمت خود را از عظمت و بزرگی طبیعت اطرافش به ارث برده‌است. شهر، با تصوری از وسعت به وجود آمده. تنگنایی نیست که در آن پنج میلیون نفر بچپند و زندگی بکنند. خیابان‌ها وسیع است، ساختمان‌ها عظیم و حتی در داخل ساختمان‌ها، وسعت بیشتر به چشم می‌خورد تا تنگنا.
* انسان هرگز در این شهر احساس بیزاری نمی‌کند، می‌تواند خوب بخوابد… در قاهره… به این مسئله اعتقادم افزون شد که [[طبیعت]] و وسعت که اصولاً در ذات طبیعت است، روح را آرامشی می‌بخشد که در سایهٔ آن انسان می‌تواند راحت‌تر بخوابد، روشن‌تر ببیند و حسن جاه‌طلبی و بدگمانی و ستیزه‌جویی خود را به حداقل کاهش دهد.
* طبیعت قاهره را رها نکرده. طبیعت قاهره را دربرگرفته، پرورانده، بدان ابعاد وسیع و عظیم‌الجثهٔ خود را ارزانی داشته‌است.
** [[رضا براهنی]]، «سفر مصر: ۴-واقعیت در برابر من» <ref>{{یادکرد کتاب |نام خانوادگی = براهنی|نام = رضا |سال = ۱۳۶۳ش/ ۱۹۸۴م |کتاب =سفر مصر|ناشر = نشر اول| مکان=تهران| ویرایش = اول|صفحات=۴۶ و۴۷}}</ref>
* «آن که قاهره را ندیده بزرگی تمدن اسلامی را نمی‌شناسد، [[مصر]] پایتخت و باغ جهان و رواق اسلام است».
**''[[ابن خلدون]]''
سطر ۱۴ ⟵ ۲۰:
* «[[w:en:Abdullah al-Mahdi Billah|عبدالله مهدی]] خود را از اعقاب پیامبر از طریق [[فاطمه]] می‌دانست و به همین سبب خاندان او را ''فاطمی'' خواندند. سه خلیفهٔ اول فاطمی فقط بر شمال آفریقا (مغرب) فرمان راندند، ولی چهارمی [[w:en:Al-Mu'izz li-Din Allah|مُعّز]] در ۹۶۹م [[مصر]] را فتح کرد و شهر [[قاهره]] را برای پایتختی خود بنا نهاد. برای نخستین بار در خاورمیانه دودمانی نیرومند و مستقل زمام امور را به دست می‌گرفت که نه تنها حاکمیت تشریفاتی عباسیان را به رسمیت نمی‌شناخت، بلکه خلافت خاص خود را در برابر آن‌ها برمی‌افراشت و پیشوایی عباسیان بر همهٔ جهان اسلام را نمی‌پذیرفت و حتی بنیان نظری خلافت اهل سنت را منکر می‌شد.{{سخ}}فاطمیان افزون بر اقدامات سیاسی، نظامی و مذهبی، سیاست اقتصادی ماهرانه‌ای هم در پیش گرفتند که هدف آن تغییر مسیر راه تجاری شرق از خلیج فارس به بحر احمر و در عین حال تقویت مصر و تضعیف عراق بود.»
** ''[[برنارد لوئیس]]''<ref>{{یادکرد کتاب | نام خانوادگی = | نام = | پیوند نویسنده = | عنوان =خاورمیانه؛ دو هزار سال تاریخ از پیدایش مسیحیت تا امروز| سال =۱۹۹۵| ناشر =Scribner| صفحه =۸۳}}</ref>
 
== منابع ==
{{پانویس}}