احمد شاملو: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Solman9 (بحث | مشارکت‌ها)
اصلاح ارقام
←‏دربارهٔ شاملو: ابرابزار، ویکی سازی
خط ۱۰۱:
 
== دربارهٔ شاملو ==
{{گفتاورد|* «وقتی شاملو مُرد من در مراسمش گریه کردم. یکی از دوستان به من گفت سایه گریه می‌کنی؟ فکر می‌کرد من نباید برای شاملو گریه کنم! گفتم این چه حرفی است؟ من برای کدام یک از رفقایم مرثیه ساخته‌ام؟ اخوان، شاملو، کسرایی، شهریار؟ درد نبودن این‌ها چنان برای من عظیم است که اصلاً کلمه پیدا نمی‌کنم.}}
 
'''** ''[[هوشنگ ابتهاج]]''':
{{گفتاورد|* «این را به یقین می‌گویم که «بامداد» از مرگ تواناتر است. صبح را مرگ خاموش نمی‌تواند کرد. غیبت شبانه‌اش، تنها فرصتی است کوتاه که در اعماق ظلمت تا فردا منتظر بمانیم اندیشناک، که دنیا بی روشنی او چه ملال‌انگیز است!... شاملو حماسه‌پرداز انسان پویا و مقاوم و مهربان این سرزمین است. شاعر این مردم خاموش اما بیناست که فرهنگ و بصیرت‌اش را در شعر و اسطوره از دستبرد یورش‌گران [[تاریخ]] ایمن داشته‌است. او با اعتلای زبان ادبی مکتوب در شعرش، هوشمندانه به ضرورت گسترش طبیعی این زبان ادبی به مدد زبان جاری مردم آگاهی یافت و شعرش را با ژرف‌کاوی در طول و عرض زبان فارسی، تا حد اعجاز آفرینش‌گری، ترکیب تقلیدناپذیری بخشید.»}}
{{گفتاورد|«وقتی شاملو مُرد من در مراسمش گریه کردم. یکی از دوستان به من گفت سایه گریه می‌کنی؟ فکر می‌کرد من نباید برای شاملو گریه کنم! گفتم این چه حرفی است؟ من برای کدام یک از رفقایم مرثیه ساخته‌ام؟ اخوان، شاملو، کسرایی، شهریار؟ درد نبودن این‌ها چنان برای من عظیم است که اصلاً کلمه پیدا نمی‌کنم.}}
'''** ''[[جواد مجابی]] (در بزرگداشت احمد شاملو در لندن):'''
 
{{گفتاورد|* «شعر منثور یا سپید که هنوز هم فقط و فقط در شاملو و کارهای او قابل مطالعه‌است، شعری است که می‌کوشد موسیقی بیرون شعر را به‌یک سوی نهد و چندان از موسیقی معنوی و گاه موسیقی کناری کمک بگیرد که ضعف خود را از لحاظ نداشتن موسیقی بیرونی، جبران کند. اما از توفیق این‌گونه شعر، به جز در کارهای درخشانی از احمد شاملو، هنوز مورد تردید است.»<ref>ماهنامۀ حافظ، شمارۀ یک، فروردین ۱۳۸۳.</ref>}}
 
** ''[[محمدرضا شفیعی کدکنی]]''<ref>ماهنامهٔ حافظ، شمارهٔ یک، فروردین ۱۳۸۳.</ref>
'''** [[جواد مجابی]] (در بزرگداشت احمد شاملو در لندن):'''
{{گفتاورد|* «می‌گویم کشوری به ازهم گسیختگی، بزرگی و پهناوری ایران جای [[جنگ]] چریکی نیست. این کشور آن قدر بزرگ است که اگر یک چریک زد به کوه باید آن‌قدر همان‌جا بماند تا بمیرد و تازه چریک‌های ما [[روشنفکر|روشنفکرانی]] بودند که هیچ چیز از زندگی مردم واقعی نمی‌دانستند و [[انقلاب]]‌ها نشان داده‌است آن‌ها که فرار کردند از میدان روشنفکران بودند و هرکس که مقابل هجوم ماند و [[انقلاب]] را به پیش برد توده مردم بودند. اما نگاه شاملو به توده مردم این است که مردم همان بقال‌ها و دوغ‌فروش‌های سرگذر هستند و این‌ها [[شعر]] مرا نمی‌فهمند و یک [[روشنفکر]] باید این را به آن‌ها بفهماند. به نظر شما این توهین به مردم نیست»؟<ref>گفت وگو با عنوان: «وظیفۀ شعر عوض کردن جهان نیست.» (روزنامۀ شرق، دوشنبه، ۱۴ دی ۱۳۸۳، صفحۀ ادبیات).</ref>}}
{{گفتاورد|«این را به یقین می‌گویم که «بامداد» از مرگ تواناتر است. صبح را مرگ خاموش نمی‌تواند کرد. غیبت شبانه‌اش، تنها فرصتی است کوتاه که در اعماق ظلمت تا فردا منتظر بمانیم اندیشناک، که دنیا بی روشنی او چه ملال‌انگیز است!... شاملو حماسه‌پرداز انسان پویا و مقاوم و مهربان این سرزمین است. شاعر این مردم خاموش اما بیناست که فرهنگ و بصیرت‌اش را در شعر و اسطوره از دستبرد یورش‌گران [[تاریخ]] ایمن داشته‌است. او با اعتلای زبان ادبی مکتوب در شعرش، هوشمندانه به ضرورت گسترش طبیعی این زبان ادبی به مدد زبان جاری مردم آگاهی یافت و شعرش را با ژرف‌کاوی در طول و عرض زبان فارسی، تا حد اعجاز آفرینش‌گری، ترکیب تقلیدناپذیری بخشید.»}}
** ''[[منوچهر آتشی]] (دربارهٔ نگاه شاملو به تودهٔ مردم می‌نویسد)''<ref>گفت وگو با عنوان: «وظیفهٔ شعر عوض کردن جهان نیست.» (روزنامهٔ شرق، دوشنبه، ۱۴ دی ۱۳۸۳، صفحهٔ ادبیات).</ref>
 
{{گفتاورد|* «ره آورد شعری احمد شاملو فضای وسیعی را برای شعر فارسی - ایرانی ایجاد می کندمی‌کند تا از طریق آن شاهد تولید شعری بر اساس معیارهای جهانی شعر سپید فارسی این سبک باشیم. و قطعاقطعاً می توانمی‌توان گفت شاملو شاعری توانمند که پیشگام این شعر بوده چنان کهچنان‌که در مورد هر شاعر برجسته دیگری در جهان گفته می شودمی‌شود<ref> مجله عربی تراز اول شعر لبنان، غاوون:«احمد شاملو رائد قصيدة النثر الايرانية» (غاوون، جمعه، ۱ ژانویه ۲۰۱۰ ).</ref>}}
 
** ''[[کمال حزباوی]]''<ref>مجله عربی تراز اول شعر لبنان، غاوون: «احمد شاملو رائد قصیدة النثر الایرانیة» (غاوون، جمعه، ۱ ژانویه ۲۰۱۰).</ref>
'''** [[محمدرضا شفیعی کدکنی]]:'''
{{گفتاورد|«شعر منثور یا سپید که هنوز هم فقط و فقط در شاملو و کارهای او قابل مطالعه‌است، شعری است که می‌کوشد موسیقی بیرون شعر را به‌یک سوی نهد و چندان از موسیقی معنوی و گاه موسیقی کناری کمک بگیرد که ضعف خود را از لحاظ نداشتن موسیقی بیرونی، جبران کند. اما از توفیق این‌گونه شعر، به جز در کارهای درخشانی از احمد شاملو، هنوز مورد تردید است.»<ref>ماهنامۀ حافظ، شمارۀ یک، فروردین ۱۳۸۳.</ref>}}
 
 
 
'''** [[منوچهر آتشی]] (دربارهٔ نگاه شاملو به تودهٔ مردم می‌نویسد):
{{گفتاورد|«می‌گویم کشوری به ازهم گسیختگی، بزرگی و پهناوری ایران جای [[جنگ]] چریکی نیست. این کشور آن قدر بزرگ است که اگر یک چریک زد به کوه باید آن‌قدر همان‌جا بماند تا بمیرد و تازه چریک‌های ما [[روشنفکر|روشنفکرانی]] بودند که هیچ چیز از زندگی مردم واقعی نمی‌دانستند و [[انقلاب]]‌ها نشان داده‌است آن‌ها که فرار کردند از میدان روشنفکران بودند و هرکس که مقابل هجوم ماند و [[انقلاب]] را به پیش برد توده مردم بودند. اما نگاه شاملو به توده مردم این است که مردم همان بقال‌ها و دوغ‌فروش‌های سرگذر هستند و این‌ها [[شعر]] مرا نمی‌فهمند و یک [[روشنفکر]] باید این را به آن‌ها بفهماند. به نظر شما این توهین به مردم نیست»؟<ref>گفت وگو با عنوان: «وظیفۀ شعر عوض کردن جهان نیست.» (روزنامۀ شرق، دوشنبه، ۱۴ دی ۱۳۸۳، صفحۀ ادبیات).</ref>}}
 
'''** [[کمال حزباوی]] (درباره احمد شاملو می‌نویسد):
{{گفتاورد|«ره آورد شعری احمد شاملو فضای وسیعی را برای شعر فارسی - ایرانی ایجاد می کند تا از طریق آن شاهد تولید شعری بر اساس معیارهای جهانی شعر سپید فارسی این سبک باشیم. و قطعا می توان گفت شاملو شاعری توانمند که پیشگام این شعر بوده چنان که در مورد هر شاعر برجسته دیگری در جهان گفته می شود.»<ref> مجله عربی تراز اول شعر لبنان، غاوون:«احمد شاملو رائد قصيدة النثر الايرانية» (غاوون، جمعه، ۱ ژانویه ۲۰۱۰ ).</ref>}}
 
 
== پانویس ==