نوشتن: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
جز افزودن گفته با ذکر منبع ~~~~ |
جز اصلاح منبع و اتصال گوینده به صفحه ویکیاش |
||
خط ۷۲:
** ''[[ کنستانتین فدین]]'' راه کمال در داستاننویسی، ۱۹۵۱، صص ۱۸ <ref name="رسالت ادبیات">{{یادکرد کتاب | عنوان =رسالت ادبیات؛ چند مقاله| ترجمه =اسد پیرانفر| سال =۱۹۷۵م/ ۱۳۵۴ش| ناشر =انتشارات تکامل|مکان =تهران}}</ref>
* «ما نویسندههامان را به راههای مختلف تباه میکنیم. اول از راه اقتصادی، پولساز میشوند. تنها از دل به دریا زدن است که نویسندهای پولساز میشود، گرچه کتابهای خوب، سرانجام پولی درمیآورند. نویسندههای ماوقتی پولی به هم زدند آنگاه معیار زندگیشان را بالا میبرند و اسیر میشوند. مجبورند بنویسند تا توقعیتها و زنهایشان را حفظ کنند، و از این قبیل، و مزخرف مینویسند. مزخرف نه از نظر هدف، از این نظر که شتابآمیزند زیرا زمانی چیز مینویسند که حرفی برای گفتن یا آبی در چاه نیست. جاهطلب شدهاند. آنگاه به خودشان خیانت میکنند، توجیه میکنند و بیشتر مزخرف مینویسند و یا نقدها را میخوانند. اگر نقدهای زمانی را که ستایش میشوند میپذیرند باید زمانی را هم که فحش میخورند بپذیرند و این است که اطمینانشان را از دست میدهند.»
**
* «در حال حاضر ما دو نویسندهء خوب داریم که نمیتوانند چیز بنویسند، زیرا اعتمادشان را با خواندن نقدها از دست دادهاند. اگر مینوشتند، هر از گاهی چیز خوبی از آب درمیآمد و گاهی نه چندان خوب و گاهی هم حسابی بد. اما چیز خوب هم در کار بود. اما آنها نقدها را خواندهاند و باید شاهکار صادر کنند. شاهکارهایی که منقدان میگویند آنها نوشتهاند و البته شاهکار نبودهاند، فقط کتابهای خوبی بودهاند. بنابراین حالا اصلاً نمیتوانند چیزی بنویسند. منقدان، عقیمشان کردهاند.»
**
* «نویسنده هرگز نباید جز به پاس خشنودیش چیز بنویسد. من به شادی مینویسم، اما همه وقت از آنچه که نوشتهام شادکام نبودهام.»
**
== منابع ==
|