ارنست همینگوی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Dexbot (بحث | مشارکت‌ها)
جز افزودن گفته با ذکر منبع ~~~~
خط ۱۷:
* «آدم برای شکست آفریده نشده. آدم ممکنه از بین بره اما شکست نمی‌خوره.»
** ''پیرمرد و دریا''
* «از همان اولین کتابم اینطور برمی‌‏آمد که سرانجام راهم را پیدا کرده‏‌ام. هرگز لحظه‌‏ای هم شک نکردم که پیشاهنگ قلمروی تازه‌‏ام، و دریافتم که سالهای آینده به آثار من عنایت‌ها خواهد شد. پس خواستم نسل دیگر گزارشی صادقانه از همهء رفت و راهها و اندیشه‌‏هایم داشته باشد. کمتر این موهبت را داشته‏‌ام که قادر باشم قدرت انتقادیم را دربارهء کار خود، چون ساختهء دیگری، به کار بیندازم.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''<ref>ترجمه‌ی: سیروس طاهباز. منتشر در مجله‌ی کلک، تیر 1369.</ref>
* «من جستجوگر چیزی آنسوی زندگی و بیرون از زمانم. اما قصد من ارائه زندگی آدمی‏ است در همان هیأت ساده‌‏اش، و نه آراستن و پیراستن آن، من متفکر بزرگی نیستم، پیام‏ آتشینی هم برای آدمیزاد نیاورده‌‏ام. با اینهمه دنیا را عجیب و خوب می‌‏شناسم، با هزارها گوشه و کنار زندگیش.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
* «من هیچوقت مجبور به پیدا کردن ‏"موضوع‏" نبوده‌‏ام. این‏ "موضوع‏" بود که مرا پیدا کرده. مثل دیگر نویسنده‏‌های پیشین، مردم نیرومند، شناسنده‏‌های بزرگوار روح زمانه، و مهتران مردم را خوش داشته‌‏ام. موضوع قصه‌‏ها چنان شیفته‌‏ام می‏‌کند که به هیچ کار دیگر نمی‏‌توانم پرداخت. الهام می‏‌تواند چون عشق، شورانگیز باشد.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
* «کتابهای من از راز درون قلب من و از دل آزموده‏‌هایم بیرون کشیده شده‏‌اند، اما به سرسری و بی‏‌تأمل ارائه دادن آنها خرسندی نداده‏‌ام. عادتهای من در نوشتن خیلی‏ ساده است. زمانی دراز تأمل کردن و زمانی کوتاه نوشتن. بیشتر کارم را در ذهنم انجام می‌‏دهم. پیش از آنکه خیال‌هایم ترتیبی بیابند دست به نوشتن نمی‏‌برم. بارها گفتگوها را همچنان‏که نوشته می‌‏آیند یکایک برشمرده‏‌ام. گوش ناظر خوبی است. هرگز سطری ننوشته‏‌ام مگر وقتی که دانسته‏‌ام آنچه می‌‏نویسم چنان‏ بیان شده که برای هرکس روشن است. به این معتقد نیستم که کتابهایم چون بنای یادگاری در خاطره‌‏ها خواهد ماند، کوشیده‏‌ام در فروتنی‌‏ام صادق باشم. بیشتر نویسنده‏‌ای از روی اندیشه‌‏ام تا قریحهء طبیعی. بهترین نمونهء مردی خودساخته که ادبیات فراهم می‏‌کند. من هرگز سزاوار موفقیت و شهرت عظیمی که دارم نبوده‏‌ام.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
* «من با کارم رنجی فراوان می‌‏برم، پیرایش و دستکاری با دستی خستگی‌‏ناپذیر. از ساخته‏‌هایم قلباً رضایتی فراوان دارم. با مراقبتی بی‌‏پایان ساخته و پرداخت‏مشان تا صیقل پذیرفته‏‌اند. آنچه هر نویسندهء دیگر با سهمی بزرگ از آن خوشنود شده، من با جلایی اندک پرداخته‌‏ام.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
* «گاهی به این فکر افتاده‏‌ام که شیوهء نوشتنم بیش از آنکه مستقیم باشد کنایه‌‏ای است.‏ خواننده اغلب باید تخیلش را به کار بیندازد وگرنه بسیاری از باریکی‌های خیال مرا در نخواهد یافت.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
* «چه بسیاری پرشور ستایشگرانی داشته‌‏ام که هرگز کتابی از من نخوانده‌‏اند،اما بیشتر مایل بوده‌‏اند که در اهمیتم غلو کنند، و قدرم را ناچیز شمارند.»
** ''نقد ادبی: نویسنده‌های ما''
 
== منسوب ==