بهرام بیضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
←‏گفته‌ها: اصلاح ارقام
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷:
* «. . . بهرام بیضایی در کوچه و خیابان اجرا کند افتخاری برای آنجاست . . .»
** [[سید جلال‌الدین دری]]، ۱۳۹۹<ref>https://www.yjc.ir/00Vekz</ref>
* بهرام بیضایی یکی از شخصیت‌های برجسته فرهنگی و هنری قرن بیستم ایران هست و در این هیچ کس نباید شک کند. ولی در سینما من ایشان را خوب نگاه می‌کنم. بیضایی یک هنرمند ذهن‌گراست و آبشخورش تعزیه است، تئاتر است، آیین‌های مذهبی و غیرمذهبی است، ادبیات ایران است، تاریخ ایران است، زبان فارسی است، مینیاتور ایرانی است... و تم‌هایش هم اساطیر است و هویت و عشق و برابری زن. من کارگردان بزرگ سینمای دنیا را که جزو کارگردان‌های پانتئون دنیاست، [[ماکس اُفولس]] که آلمانی-فرانسوی است، که حدود ۱۸ فیلم ساخته و تمام فیلم‌هایش به جز یک فیلم، مرکزش زن هستند، و تم‌های فیلم، بی‌عدالتی در مورد زنان، آزادی‌خواهی زن در جامعه مردسالار است. چیزی که تم مشترک اغلب فیلم‌های بیضایی [است]، مرکزشان یک زن قرار دارد، زن‌های آزادی‌خواه، برابری‌خواه، در یک جامعه مردسالار، در سبک بیان هر دو هم آقای بهرام بیضایی تحت تاثیر آقای ماکس اُفولس هست. این جا باید تذکر بدهم که هیچ وقت بیضایی کپی نمی‌کند. یعنی چیزی نیست که از ماکس اُفولس کپی کرده باشد. بلکه در آن مسئله‌ای که مطرح می‌کند، اگر ماکس اُفولس راجع به زن و عشقش و شکست در عشق یا نابرابری اجتماعی خودش صحبت می‌کند و او را نشان می‌دهد، بیضایی این را در یک محیط بسیار وسیع‌تری در یک جامعه مردسالار با تعصب ایرانی قرار می‌دهد و آن مسائل اسطوره‌ای ایران در حرکت تعزیه‌ای که در کتاب تئاتر در ایرانش مطرح می‌کند، که این تعزیه شکلی بوده از ایران قدیم باستان، و هر روز شکل اجرایش عوض شده...
** [[بهمن مقصودلو]]<ref>{{یادکرد وب|عنوان=یادنامه بهرام بیضایی، «عیّار تنها»|نشانی=https://www.radiofarda.com/a/30906434.html|وبگاه=رادیو فردا|بازبینی=2020-12-31|کد زبان=fa}}</ref>
 
=== اخبار و احوال ===