مجد همگر: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
Mohammad785 (بحث | مشارکتها) ایجاد صفحه مجد همگر |
اصلاح و برای خروج از بن بست، ابرابزار |
||
خط ۱:
'''[
== گفتاوردها ==
* وقت آن است که یاران می روشن گیرند// بزم آراسته را در گل و سوسن گیرند
* صبحدم باده خوران سوی گلستان آیند// شامگه مست و خرامان ره گلشن گیرند
* شاهدان میل همه سوی در و دشت کنند// عاشقان بر سر ره منزل و مسکن گیرند
* دلبران چون می و رود و گل و صحرا طلبند// بی دلان ترک دل و جان و سر و تن گیرند
* قمری و ساری در باغ وطن گر سازند// بلبل و فاخته بر سرو نشیمن گیرند
* بلبلان چون به چمن زمزمه و ناله کنند// همه آهنگ ز آه سحر من گیرند
* عاشقانی که به هم جام می خام خورند// همه بر یاد من سوخته خرمن گیرند
* گاه آن است که سرمست در یار زنم// دست در دامن آن دلبر عیّار زنم
* وقت آن است که بلبل به گلستان آید// هر که عاشق بود از خانه به بستان آید
* غنچه در پوست نگنجد ز نشاط می و بزم// تا که از طرف گلستان به شبستان آید
* گل به بزم همه کس عیش کند چون بت من// یا چون من بلبل
* راستی گل به وفا یار مرا
* بلبل خسته چو من از پس یک هفته وصال// رنج یکساله کشد چون که ز هجران آید
* همه شب ناله کنم بر صفت لیلی و من//
*
* گاه آن است که آهنگ خرابات کنم// خاک در
* حسن جهانگیر تو مملکت جان گرفت// کفر سر زلف تو عالم ایمان گرفت
* در هوس عشق تو رخت برانداخت صبر// عشق ز دیوانگی راه بیابان گرفت
* گشت پریشان دلم در هوس زلف تو// تا وطن خود در آن زلف پریشان گرفت
* بوی سر زلف تو باد به گلزار برد// بلبل مست آن زمان راه گلستان گرفت
* تا پسر همگرست بلبل باغ سخن// از نفس عندلیب نغمه و دستان گرفت
* از سادگی و سلیمی و مسکینی// وز سرکشی و تکبر و خودبینی
* بر آتش اگر نشانیم بنشینم// بر دیده اگر نشانمت ننشینی
* درد تو ز دل به داغ هجران نرود// نقش تو ز پیش چشم آسان نرود
* تا دل باشد مهر تو در دل باشد// تا جان نرود مهر تو از جان نرود
== پیوند به بیرون ==
|