پدرخوانده (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

'''دون ویتو کورلئونه :''' دون بارزینی می‌خواهم از تشکیل این جلسه از شما تشکر کنم و همین‌طور از سران پنج فامیل نیویورک نیوجرسی کارمارکونیا که از نبراسکا اومدن و بروکلین فلیب تاتالگیا از جزیره استاپتون می‌بینم ویکتور استاکتی و سایر همکاران از کالیفرنیا کانزاسیتی و مناطق دیگر کشور جمع شدند ازتون متشکرم چطور وضع به اینجا کشیده خودمم نمی دونمنمی‌دونم همهٔ بدبختی‌ها تاسف برانگیزه، تاتالگیا پسری از دست داده و منم یه پسرمو باعث تاسفه اگه تاتالگیا موافقت کنه منم موافقم وضع همانطوری باشه که قبلاً بوده

'''دون بارزینی :''' همه از دون کورلئونه از تشکیل این جلسه سپاسگذاریم همه ایشون را مردی پا بند به قولش می‌شناسیم مردی متواضع که همیشه منطق را قبول میکنهمی‌کنه

'''فیلیب تاتالگیا:''' درسته دون بارزینی خیلی هم متواضع، تمام سیاستمدار هم تو مشته شنمشت‌شن ولی حاضر نیست ما ازشون استفاده کنیم.

'''دون ویتو کورلئونه :''' کی کی تقاضای کمک کردین من رد کردم همه منو میشناسین کی من مضایقه کردم فقط یک بار میدونید چرا؟ چون مخالف مواد مخدرم روح مردم رو نابود میکنه، منظورم اینکه با قمار شرطبندی دیگه فرق داره البته امروزه بیشتر مردم میخوان ولی از طرق قانون کلیسا غدغن شده حتی پلیشپلیس هم حرفی از مواد مخدر بشه دیگه به ما کمک نخواهد کرد اون موقع نظم این بود و حالا هم نظم اینه.

'''یکی از حاضرین جلسه :''' منم با مواد مخدر مخالف بودم سال‌ها به افرادم اضافه می‌دادم تا درگیر این مسائل نشن ولی یه نفر میاد سراغشونو میگه هی آقا ۳ یا ۴هزار۴ هزار دلار پول بذار ظرف مدت کوتاهی می کنمشمی‌کنمش ۵۰ هزار دلار و اینجا وسوسه میشن اصلاً چطوره کنترل شده روش کار کنیم نباید تو مدارس پخش بشه نباید به بچه‌ها فروخته بشه ما نژاد پرست هستیم تو شهر من جنس فقط به سیاها فروخته میمی‌شه شه سیاهاهاسیاها باید نسل اونارو نابود کنیم

'''دون کرولئونه :''' امیدوارم بودم در این جا به منطق گوش بدم چون مردی منطقی هستم هر کاری می‌کنم تا راه حلیراه‌حلی مصالحت آمیز برای رفع مشکل انتخاب کنم.

'''دون بارزینی :''' پس همه موافقیم مواد مخدر مجازه ولی کنترل بشه دون کورلئونه در شرق از ما حمایت می کنهمی‌کنه و صلح برقرار میشه.

'''دون کورلئونه:''' از انتقام حرف زدین آیا انتقام میتونه پسر منو یا پسر شما را زنده کنه. من از خون پسرم گذشتم این کار هم دلایل زیادی داره (در همین لحظه پدر خوانده از صندلیش بلند میشه) پسر دیگه‌ام مجبور شد کشورو ترک کنه به خاطر ماجرای سولاتسو خوب باید ترتیبی بدم که سالم برگرده ببینید من یک آدم خرافاتی هستم اگر اتفاقی برای پسرم بیافته مثلاً یه مأمور پلیس با تیر بکشدش یا تو سلولش خودشو حلق آویز کنه یا صاعقه انواونو بزنه آنوقت یه عده از حاضرین اینجا را مقصر میدونم اون وقته که گذشت نخواهم کرد ولی از نظر خودم اجازه بدین قسم بخورم به جان نوه هامنوه‌هام قسم صلحی که امروز اینجا بهش زسیدیمرسیدیم من نخواهم شکست.

'''دون کورلئونه :''' این یه عادت قدیمیه. من تمام زندگی امزندگی‌ام رو تلاش کردم تا بی دقتبی‌دقت نباشم. زن‌ها و بچه‌ها این اجازه رو می تونندمی‌تونند بهت بدهند که بی دقتبی‌دقت باشی، برخلاف مردها.

'''دون کورلئونه:''' چرا پیش پلیس رفتی؟ چرا اول پیش خودم نیمدی؟نیومدی؟

'''دون کورلئونه:'''حالا اومدی پیش من و میگی دن کرلئونه عدالت را برایم اجرا کن، بدون این که احترامی برای من قائل بشی، با این که همسرم، مادرخوانده بچه تهبچه‌ته از دوستی با من مضایقه می‌کنی، حتی منو پدرخوانده صدا نمی‌کنی یا منو برای صرف قهوه دعوت نمی‌کنی، روز عروسی دخترم اومدی اینجا و از من میخای برای پول آدم بکشم!

'''بناسرا:''' ازتون میخام [[عدالت]] رو اجرا کنید.

'''دون کورلئونه:''' اما این [[عدالت]] نیست چون دختر تو هنوز زندس.

'''دون کورلئونه:''' مهم نیست که یه مرد از جهچه راهی پول در میاره برای من مهمه که اون مرد جلوی خانواده اشخانواده‌اش شرمنده نباشه!

'''کی آدامز در یک مدرسه که دانش آموزان را به بیرون می‌برد .'''

کی آدامز : یالا دیگه بچه‌ها همه باهم باشین

'''مایکل منتظر کی بیرون مدرسه ایستاده و کی از دیدن مایکل بعد از چندین مدت تعجب می‌کند .'''

'''کی :''' ولی تو مثل اون نیستی مایکل فکر می‌کردم هیچ وقت حاضر نمی شینمی‌شی موقعیتی مثل پدرت پیدا کنی خودنخودت اینو گفتی

'''کی :''' چون رئیس جمهورها و سناتورها آدم نمی کشننمی‌کشن.

'''مایکل :''' اووه ... کی تو چقدر ساده‌ای !! کی روش کار پدرم دیگه تمومه به آخر خط رسیده خودشم اینو میدونیمیدونه تا پنج سال آینده تمام تشکیلات خانواده قانونی میشه باور کن کی فقط اینو میتونم راجب کارم بهت بگم. کی ...

'''کی :''' خواهش می‌کنم مایکل نه !!!!

'''مایکل :''' میخوای بامنبا من [[ازدواج]] کنی

'''کی :''' دیگه دیر شده دیر شده !!!

'''تسیو :''' آفرادافراد بارزینی به منطقه من تجاوز میکنهمی‌کنه و ما هیچ اقدامی نمی‌کنیم بزودی یه نفر تو بروکلین نمی مونهنمی‌مونه که حرف ما را بخونه.

'''تسیو :''' ازت نمی خوامنمی‌خوام کمکم کنی مایک فقط دستمو باز بذار

'''کلمنزو :''' دون کورلئونه یه وقتی کفتیگفتی منو تسیو می تونیممی‌تونیم خانواده تشکیل بدیم تا حالا اصلاً به فکرش نبودم. حالا اگه شما اجازه بدین ...

'''کلمنزو :''' ومنو من از اون بارزینی لعنتی متنفرم چیزی نمونده ما خانواده تشکیل بدیم.

'''مایکل :''' مذاکراتی انجام میشه ومشکلاتو مشکلات حل میشه و به سئوالات پاشخپاسخ میدم. فعلاً همینو میتونم بهتون بگم. کارلو تو میری به نوادا وقتی حرکتمون شروع شد تو بازوی راستم میشی. تام هیگان دیگه مشاور من نیست وکیل ما در لاس وگاس خواهد بود. نظر خاصی روی تام ندارم. بعلاوه اگه مشاور بخوام چه کسی بهتر از پدرم. بسیار خب ...

'''پدر خوانده :''' تام بیا بشین اینجا. من به مایک توصیه کردم نه اینکه مشاور بعدی بودی فکر می‌کردم سانی رئیس خوبی میشه روحش شاد ولی به مایکل اعتماد کامل دارم وحتیو حتی به خوده تو، ولی به دلایلی قدرت بیشتری از حالا داشته باشیم.

'''مایک :''' نه نمی تونینمی‌تونی تام.

'''مایک :''' بشین. خب بخور بخور نمیخواد بترسی فکر می‌کنی خواهرمو بیوه میکونممی‌کنم من پدر خوانده پسرتم کارلو تو از خانواده اخراجی مجازاتت همینه کارت تمومه میفرستمت لاس وگاس. می خواممی‌خوام اونجا بمونی. فقط به من نگو بیگناهی، چون به شعورم توهین می‌کنی و این خیلی عصبانیم می کنهمی‌کنه. خب کی ازت خواست تاتالگیا یا بارزینی؟