جلالالدین تاج: تفاوت میان نسخهها
محتوای حذفشده محتوای افزودهشده
بدون خلاصۀ ویرایش |
←دربارهٔ او: گفتاوردی از ناصر یزدخواستی از شاگردان آقای تاج |
||
خط ۱۱:
== دربارهٔ او ==
* ایشان یک [[هنرمند]] صاحب سبک بود و همیشه وقتی از آثار ایشان صحبت میشود، سبکشان قابل تعمد است. تاج اصفهانی در کار خودش استاد بود و جزو چند نفری بود که در کار خودش نابغه بود. ایشان به همراه آقایان [[حسن کسائی|کسایی]] و جلیل شهناز به واقع نابغه بودند. این بزرگان حکم عتیقه برای موسیقی ایران دارند. یعنی با گذشت زمان ارزششان بیشتر
** [[اکبر گلپایگانی]]
* استاد تاج همواره این بیت از سعدی را به زبان میآوردند: «دنیا نیرزد آنکه پریشان کنی دلی / زنهار بد مکن که نکردهاست عاقلی».<ref name="eftekhari-irna"
* یادم است که در منزل روانشاد شاطر رمضان ابوطالبی گفتند آقای تاج، فلان دوست، که اسمش را نیاورم بهتر است، پشت سر شما صحبت میکرد. من، بنده هم به حکم یک شاگرد کوچک در آن مجلس نشسته بودم؛ دیدم که آقای تاج فرمودند «عجب! عجب! حتماً دلش هوای مرا کرده؛ وخیزم برم یه سر بهش بزنم». تاج نگفت برای چه پشت سر من حرف زد؛ گفت حتماً فلانی دلتنگ من شده، برم او را ببینم. شما گذشت این مرد را ببینید
* یا یک مورد دیگر؛ به استاد تاج میگفتند این آوازی که شما خواندی، از لحاظ نُتی اندکی کم و زیاد نبود؟ ایشان پاسخ میدادند که پدرم، من یک عمر است که کم و زیاد میخوانم؛ یا به ایشان میگفتند، این آوازی که خواندید، خارج نبود؟ ایشان با آن مقام و مرتبه والا که تأکید میکنم خداوندگار آواز ایران است، میگفتند عجب! بله پدرم، یک عمر است که بنده خارج میخوانم. ببینید، خیلی حرف است که کسی اینطور پاسخ بدهد. این، یعنی او تسلیم محض است؛ این روحیه و منش، گویی ورای طبیعت است و گویی باید عالمی چون ارسطو بیاید که بتواند فلسفه چنین مَنشی را تحلیل کند؛ اینها راز انسانیت است.<ref name="eftekhari-irna"
* من از تاج غیر از آواز هم چیزهایی را دیده و یادگرفتم
** [[علیرضا افتخاری]]
* «من و افتخاری هشت سال در خدمت استاد تاج بودیم. خدا این مرد را بیامرزد؛ آقای تاج هیچ توقعِ مالی از ما نداشت و یک ریال از ما نمیگرفت. یک حقوقی از طرف شهرداری به او میدادند و با همین حقوق میگذراند. این مرد خیلی زحمت میکشید برای شاگردان.»
* «آنقدر این مرد خوب و مهربان بود که خدا میداند. اگر یک بچه کوچکی در کنار خیابان به او میگفت برای من یک تکّه آواز بخوان، خدا شاهد است، کنار خیابان میایستاد و برای آن بچه آواز میخواند.»
* «آقای تاج رفته بود حقوقش را بگیرد که به او گفته بودند به مطربها حقوق نمیدهیم. استاد هم رفته بود، خانه و ملحفه را روی سرش کشیده بود و در همان حال سکته کرده بود.»
* «زمانی که تاج در پل خواجو میخواند، خدا شاهد است، صدای ایشان تا پل شهرستان میرفت»<ref>[http://www.irna.ir/news/84131983/ تاریخ شفاهی موسیقی ایران؛استاد ناصر یزدخواستی از یک عمر عشق به آواز میگوید]، ۱۳ آذر ۱۳۹۹.</ref>
** ناصر یزدخواستی
{{نقل قول۲|left|
آنقدر این مرد خوب و مهربان بود که خدا میداند. اگر یک بچه کوچکی در کنار خیابان به او میگفت برای من یک تکّه آواز بخوان، خدا شاهد است، کنار خیابان میایستاد و برای آن بچه آواز میخواند.|ناصر یزدخواستی}}
{{نقل قول۲|left|
[[پرونده:Ali-Asghar Shahzeidi.jpg|185px|بیقاب|چپ]]برخورد آقای تاج با همه مهربانانه و پدرانه بود و همیشه گویی با فرزندانشان صحبت میکردند و برایشان هم تفاوتی نداشت که فردی با او صحبت میکنند پسرش است یا شاگردش.|[[w:علی اصغر شاهزیدی|علی اصغر شاهزیدی]]}}
سطر ۲۶ ⟵ ۳۳:
** ''رضا قرنیان''
* «تاج اصفهانی صدایی بسیار زیبا و دلنشین داشت بدون تردید یکی از بزرگترین اساتید موسیقی و آواز هستند که من بسیاری از مسائل موسیقی سنتی و آواز را از این بزرگوار آموختم.».<ref name="taba">[https://tn.ai/1256417 "موسیقی سنتی" به غربت میرود/ "تاج اصفهانی" کجا و "رضا طباطبائی" کجا؟]</ref>
* «یادم میآید آن زمان تعداد افراد زیادی توانستند به خدمت استاد تاج برسند. در آن زمان از استاد تاج خواسته شد که فردی را برای خواندن اشعار مذهبی به رادیو معرفی کنند و ایشان نیز با صدای من آشنایی داشتند بنده را معرفی کردند.»<ref name="taba"
** ''سید رضا طباطبایی''
* شادروان تاج مردی بود سلیمالنفس و با مناعت طبع هرگز در طول مدت زندگی اش به خاطر مال دنیا و مسائل مادی به کسی کرنش نکرد و به این خاطر مدح کسی را نگفت و از همه تعریف و تمجید میکرد و همه را با نام خیر یاد میکرد، شاید کسی به خاطر نداشته باشد که او حتی یک بار از کسی گلایه کند یا از کسی بد بگوید او حتی اگر از کسی رنجشی میدید و خاطرش آزرده میشد، این رنج و آزردگی را با سکوت بزرگوارانهای تحمل میکرد. تاج از استادانش با احترام فراوانی یاد میکرد. با دوستانش با مهربانی و عطوفت رفتار میکرد و حتی تا آخرین روزهای عمرش به اغلب دوستانش سرکشی و احوال پرسی میکرد. او با شاگردانش نیز عطوف و مهربان بود و مانند پدری خود را موظف به غمخواری آنان میدانست. شادروان تاج در زندگی یک همسر اختیار کرد و همیشه از او به عنوان یک کدبانوی خانهدار مهربان و دلسوز که موجب و موجد گرمی کانون خانوادگی اوست نام میبرد. خداوند به تاج از این همسر شش فرزند عطا کرد؛ چهار دختر به نامهای: تاجی، پروین، هما، پروانه و دو پسر به نامهای: همایون و جمشید ….<ref>[http://shahrvand-newspaper.ir/News:NoMobile/Main/149053/تاج-اصفهان روزنامه شهروند].</ref>
** ''[[محمدرضا شجریان]]''
* «به راستی تاج اصفهانی از جمله چهرههای درخشان عالم هنر و خوانندگی است که شاید سالیان دراز مادر دهر چنان فرزندی نزاید. تاج اصفهانی صرفنظر از هنر و هنرمندی واجد شرایط صفات برجستهای بود. از مکارم اخلاقی، مناعت طبع، بزرگمنشی و وارستگی گرفته تا ظرافت طبع و خوشصحبتی همه دستبهدست هم داده و از تاج انسانی نمونه به وجود آوردند تا جایی که هیچکس پیدا نمیشود که او را دیده باشد و شیفتهاش نشود.».<ref name="irna1"
** علی تجویدی
|