ضرب‌المثل‌های هلندی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏A
Amouzandeh (بحث | مشارکت‌ها)
جز ←‏D
خط ۲۴:
== D ==
 
* {{چپ‌چین}}Daar is geen rook zonder vuur.{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: ''«هیچ دودی بیبدون آتشیآتش نیست.»'' (چیزی پنهان نمی‌ماند)
** مترادف فارسی: ''«هیچ دودی بی آتشی نیست.» (چیزی پنهان نمی‌ماند)''
* {{چپ‌چین}}Dat is de doos van Pandora.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«اندرین صندوق جز لعنت نبود.»''
* ترجمه: «آن صندوق پاندورا است.»
* {{چپ‌چین}}De appel valt niet ver van de boom.{{پایان چپ‌چین}}
** مترادف فارسی:''«اندرین صندوق جز لعنت نبود.»''
* ''«ميوه از درخت دور نمی‌افتد.»''
* {{چپ‌چین}}De appel valt niet ver van de boom.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«خوشه از خرمن دور نمی‌افتد.»''
* ترجمه: «سیب از درخت بدور نیفتد.»
* {{چپ‌چین}}De berg heeft een muis gebaard.{{پایان چپ‌چین}}
** مترادف فارسی:''«ميوه از درخت دور نمی‌افتد.»''
* ''«کوه کندن و موش برآوردن.»''
** مترادف فارسی:''«خوشه از خرمن دور نمی‌افتد.»''
* {{چپ‌چین}}De een z'n dood is een ander z'n brood.{{پایان چپ‌چین}}
* {{چپ‌چین}}De berg heeft een muis gebaard.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«مرگ خر عروسی سگ است.»''
* ترجمه: «کوه موشی زایید.»
* ''«تا نميرد يكی به‌ناكامی// ديگری شادكام ننشيند»'' [[سعدی]]
** مترادف فارسی:''«کوه کندنکوه‌کندن و [[موش]] برآوردن.»''
* {{چپ‌چین}}De ezel geboren is, most ezel sterven /zal geen paard sterven.{{پایان چپ‌چین}}
* {{چپ‌چین}}De een z'n dood is een ander z'n brood.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«خری زاد و خری زيد و خری مرد.»''
* ترجمه: «مرگ یکی، نان دیگری است.»
* {{چپ‌چین}}De morgenstond heeft goud in de mond.{{پایان چپ‌چین}}
** مترادف فارسی:''«مرگ [[خر]] عروسی [[سگ]] است.»''
* ''«سحرخيز باش تا كامروا باشی!»''
** مترادف فارسی: ''«تا نميرد يكی به‌ناكامی// ديگری شادكام ننشيند»'' [[سعدی]]''
* {{چپ‌چین}}De pen is machtiger dan het zwaard.{{پایان چپ‌چین}}
* {{چپ‌چین}}De ezel geboren is, most ezel sterven /zal geen paard sterven.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«قلم از شمشير تيز برنده‌تر است.»''
* ترجمه: «آن‌که [[خر]] زاده شده، باید خر هم بمیرد/ نباید [[اسب]] بمیرد.»
* {{چپ‌چین}}De schepen achter zich verbranden.{{پایان چپ‌چین}}
** مترادف فارسی:''«[[خر|خری]] زاد و خری زيد و خری مرد.»''
* ''«پل پشت‌سر را خراب کردن.»''
* {{چپ‌چین}}DieDe hetmorgenstond eerstheeft komt,goud diein hetde eerst maaltmond.{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «صبح‌گاهان زر در دهان دارد.»
* ''«آسيا به‌نوبت.»''
** مترادف فارسی:''«سحرخيز باش تا كامروا باشی!»''
* {{چپ‌چین}}Door dick en dun.{{پایان چپ‌چین}}
* {{چپ‌چین}}De pen is machtiger dan het zwaard.{{پایان چپ‌چین}}
* ''«خود را به‌آب و آتش زدن.»''
* ترجمه: «قلم قدرت‌مندتر از شمشیر است.»
** مترادف فارسی:''«قلم از شمشير تيز برنده‌تر است.»''
* {{چپ‌چین}}De morgenstondschepen heeftachter goudzich in de mondverbranden.{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «کشتی‌های پشت سر را سوزاندن.»
** مترادف فارسی:''«پل پشت‌سر را خراب کردن.»''
* {{چپ‌چین}}DoorDie dickhet eneerst dunkomt, die het eerst maalt.{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «آن‌که اول آید، آول هم آسیا کند.»
** مترادف فارسی:''«آسيا به‌نوبت.»''
* {{چپ‌چین}}DeDoor schependick achteren zich verbrandendun.{{پایان چپ‌چین}}
* ترجمه: «از میان کلفت و نازک (سخت و نرم) گذشتن.»
** مترادف فارسی:''«خود را به‌آببه ‌آب و آتش زدن.»''
 
== E ==