بهرام بیضایی: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱:
== دربارهٔ او ==
{{نقل قول۲|left|[[پرونده:Aydin Aghdashloo in 2004.jpg|145px|بی‌قاب|راست|هیچ]] یک دفعه [[عباس کیارستمی]] با شوخی به من گفت که روزی شخصی من را استاد خطاب کرد و من به او گفتم که من استاد نیستم و تنها دو استاد وجود دارد که یکی بهرام بیضایی است -که بد هم نگفته است- و دومی را دربارۀ من اطلاق کرد که فکر کردم دومی را در پرانتز باز گذاشته که وقتی خاطره تعریف می کند این اسم را بگذارد!|پنجشنبه، ششم آبان ماه ۱۳۹۵، شصت‌وهفتمین نشست کتابفروشی آینده|[http://bukharamag.com/1395.08.15528.html/ آیدین آغداشلو با دوستدارانش سخن گفت / پریسا احدیان]}}
{{نقل قول۲|left|شبی از خواب دیشبش می‌گفت. هر دو، هر از گاه، خواب سقوط می‌دیدیم، مضمون خواب‌ها را رد و بدل می‌کردیم. ایستاده بر لبهٔ سست و ژندهٔ زندگی، توشهٔ دیگری نداشتیم. یک ساختمان بلند را خواب دیده بود، با حیاط سیمانی خشک. گروهی بچّه دور گودالی مستطیل بازی می‌کردند، هیچ نرده‌ای، حصاری، حفاظِ گودال نبود. بهرام تعجّب می‌کرد، نگران بچّه‌ها بود؛ چرا درست همانجا، در مرز سقوط؟ کاری از دستش برنمی‌آمد. تا کودکی افتاد، رفت به اعماق. . . .|عرض=۳۵۰px|3='''[[غزاله علیزاده]]، تیرِ ۱۳۶۸'''<ref>{{پک|علیزاده|۱۳۶۸|ف=عکس و آینه|رف=قوکاسیان|ص=۱۳۱}}</ref>}}
* «بیضایی درخت تناوری است که زیر سنگینیِ شاخه‌های پر بار خود خم شده بود؛ خوشبختانه اینک فرصتی فراهم شده تا این شاخه‌ها تکانده شود و میوه‌هایش کام اهل دانایی را شیرین کند. آن‌ها که طعم میوه این درخت را چشیده‌اند و یا در سایه شاخساران لحظاتی آرمیده‌اند و یا در طوفان‌های ریشه‌کن استواری آن را آزموده‌اند، به تعلق ریشه‌های سترگ آن به خاک این سرزمین تردیدی ندارند.»
** <small>علیرضا داودنژاد در آستانهٔ جشنواره بیضایی در زادروز بیضایی به سال ۱۳۹۵</small><ref>http://cinemacinema.ir/news/یادداشت-علیرضا-داود-نژاد-درباره-بهرام/</ref>
سطر ۱۸ ⟵ ۱۷:
* «در حالی برای نخستین بار جشنواره تئاتری به نام بهرام بیضایی، کارگردان فراری توسط یکی از مراکز فرهنگ و هنر علمی کاربردی کشور برگزار می‌شود که این فرد به غیر از تمامی فعالیت‌هایی که در طول اقامتش در آمریکا علیه ایران و ارزش‌ها و باورها و اعتقادات مردم این سرزمین انجام داده، چندی پیش در اجرای تئاتر با خواننده هتاک فراری ([[محسن نامجو|م. ن]]) همکاری داشت و اخیراً نیز با اجرای تئاتر مبتذلی به نام «طربنامه» در کالیفرنیا به مضحکه و مسخره ارزش‌های اسلامی جامعه ایران پرداخت. گفته می‌شود جشنواره فوق به معرفی برترین نمایشنامه‌های اقتباسی، پژوهش و مقالات برتر دربارهٔ آثار و اندیشه‌های بیضایی می‌پردازد.»
** <small>روزنامهٔ کیهان، بی امضا، آذر ماه ۱۳۹۵</small><ref>http://kayhan.ir/fa/news/91931/جشنواره‌ای-به-نام-یک-فراری-از-وطناخبار-ادبی-و-هنری</ref>
 
=== اخبار و احوال ===
{{نقل قول۲|left|شبی از خواب دیشبش می‌گفت. هر دو، هر از گاه، خواب سقوط می‌دیدیم، مضمون خواب‌ها را رد و بدل می‌کردیم. ایستاده بر لبهٔ سست و ژندهٔ زندگی، توشهٔ دیگری نداشتیم. یک ساختمان بلند را خواب دیده بود، با حیاط سیمانی خشک. گروهی بچّه دور گودالی مستطیل بازی می‌کردند، هیچ نرده‌ای، حصاری، حفاظِ گودال نبود. بهرام تعجّب می‌کرد، نگران بچّه‌ها بود؛ چرا درست همانجا، در مرز سقوط؟ کاری از دستش برنمی‌آمد. تا کودکی افتاد، رفت به اعماق. . . .|عرض=۳۵۰px|3='''[[غزاله علیزاده]]، تیرِ ۱۳۶۸'''<ref>{{پک|علیزاده|۱۳۶۸|ف=عکس و آینه|رف=قوکاسیان|ص=۱۳۱}}</ref>}}
 
== پانویس ==