* «برخلاف چیزی که تصوّر می شود،میشود، سرودن شعر تنها نیازمند گوشهای خلوت و قلم و کاغذ نیست؛ بلکه باید شاعر در جامعه حضور فعّال داشته باشد، از اتفاقات و اشخاص پیرامون خود ایده بگیرد، مطالعهیمطالعهٔ مستمر و همه جانبهایهمهجانبهای داشته باشد و حتّی گاهی در کلاسها و کارگاههای آموزشی حضور پیدا کند. مراوده با دیگر شاعران و حضور در جلسات شعر نیز لازمهیلازمهٔ کار حرفهای ادبیات است تا یک شاعر با فضای شعر معاصر آشنا شود و از نقاط قوّت و ضعف آثار خود آگاه باشد.»<ref>http://sayeha.org/%D8%B7%D8%B1%D8%ADطرح-%D9%87%D9%88%D9%84%D9%86%D8%A7%DA%A9هولناک-%DA%86%D9%86%D8%AFچند-%D9%BE%D8%B1%D8%B3%D8%B4%D9%90پرسشِ-%D9%87%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%8Cهمواره،-%D9%85%D9%82%D8%A7%D9%84%D9%87%E2%80%8C%D8%A7%DB%8Cمقالهای/</ref>
*«در آثار مدرن امروز، شاعران فقط به آودن كلمات نمادين بسنده نكردهاند بلكه با جسارتی نو ،هرچند با حفظ شان ائمه و رعايت حريمها، فضاهای جديدی را در شعر تجربه میكنند.»▼
* «سالهاست که شعر آیینی و مذهبی در هر سبکی سروده میشود، به طوریکه به جزء مهمی از ادبیات فارسی تبدیل شدهاست. اما شعر آیینی امروز، خودش را از مضامین، کلمات و فرمهای کلیشهای شعرهای گذشته بالا کشیده که این مهم شاید با استفاده از دستاوردهای تفکر مدرن و پسامدرن به منصه ظهور رسیده باشد.»
*« جامعه شناسان میگويند نسل جوان امروز از معنويات فاصله گرفته است. شايد علتش همين مدرنيسم و زندگی ماشينی باشد ولی رويكردهای پسامدرن به مذهب، در ادامه ی مدرنيسم باعث رشد و تعالی شعر آيينی شده است. شعر آيينی امروز با قضاوت نكردن، انتهای باز در آثار ، ايجاد حس نزديك و همزاد پنداری مخاطب با اثر و خيلی از خصوصيات ديگر خود میتواند ذهن خسته پر از دود و بوق مخاطب امروز را دوباره با انديشههای عرفانی و مذهبی گره بزند.» ▼
▲* «در آثار مدرن امروز، شاعران فقط به آودن كلماتکلمات نماديننمادین بسنده نكردهاندنکردهاند بلكهبلکه با جسارتی نونو، ،هرچندهرچند با حفظ شان ائمه و رعايترعایت حريمها،حریمها، فضاهای جديدیجدیدی را در شعر تجربه میكنندمیکنند.»
*«توی این سالها فهمیده ام هیچ چیز مثل [[شعر]]گفتن آرامم نمی کند. حتی اگر [[شعر]] خوبی نباشد و بیندازمش توی جیب پشتی کیفم. یا همه ی بیت هایش را بعدا عوض کنم. مهم نیست. مهم شعرگفتن است. وقتی جنون گرفته ام و هیچ جور آرام نمی شوم و خودم را به [[سکوت]] راه پله های پشت بام خوابگاه می رسانم، شعر است که نجاتم می دهد! و می چسبم به همین، مثل حفاظ پله ها!»▼
▲* «جامعه شناسان میگويندمیگویند نسل جوان امروز از معنوياتمعنویات فاصله گرفته استگرفتهاست. شايدشاید علتش همينهمین مدرنيسممدرنیسم و زندگی ماشينیماشینی باشد ولی رويكردهایرویکردهای پسامدرن به مذهب، در ادامهادامهٔ ی مدرنيسممدرنیسم باعث رشد و تعالی شعر آيينیآیینی شده استشدهاست. شعر آيينیآیینی امروز با قضاوت نكردن،نکردن، انتهای باز در آثارآثار، ، ايجادایجاد حس نزديكنزدیک و همزاد پنداری مخاطب با اثر و خيلیخیلی از خصوصياتخصوصیات ديگردیگر خود میتواند ذهن خسته پر از دود و بوق مخاطب امروز را دوباره با انديشههایاندیشههای عرفانی و مذهبی گره بزند.»
** ''در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران (ایکنا)، ۱۴ فروردین ۱۳۸۷''
▲* «توی این سالها فهمیده امفهمیدهام هیچ چیز مثل [[شعر]]گفتن آرامم نمی کندنمیکند. حتی اگر [[شعر]] خوبی نباشد و بیندازمش توی جیب پشتی کیفم. یا همههمهٔ ی بیت هایشبیتهایش را بعدابعداً عوض کنم. مهم نیست. مهم شعرگفتن است. وقتی جنون گرفته امگرفتهام و هیچ جور آرام نمی شومنمیشوم و خودم را به [[سکوت]] راه پله هایپلههای پشت بام خوابگاه می رسانم،میرسانم، شعر است که نجاتم می دهدمیدهد! و می چسبممیچسبم به همین، مثل حفاظ پله ها!»