نورالدین کیانوری: تفاوت میان نسخه‌ها

محتوای حذف‌شده محتوای افزوده‌شده
مطابق با لید مقاله در ویکی پدیا
ابرابزار
خط ۴:
== گفتاوردها ==
== مذهب ==
* اکثریت و بیشتر کسانی که هوادار حزب توده ایران هستند مذهبی اند؛ کارگران و دهقان اند انقلاب اکتبر را اکثریت کسانی که به پیروزی رساندند مذهبیها بودند؛ دهقانهایی بودند که مذهبی بودند؛ کارگرانی بودند که مذهبی بودند رهبری انقلاب اکتبر، رهبری مارکسیسم بود، ولی انقلاب اکتبر را صد میلیون نفر به پیروزی رساندند؛ انقلاب اکتبر را ده هزار نفر کمونیست به پیروزی نرساندند. جنگ داخلی شده استشده‌است که چند سال طول کشیده استکشیده‌است. چه کسی این جنگ را راه انداخته؟ چه کسانی علیه ارتجاع جهانی و ارتجاع داخلی و سرمایه داریسرمایه‌داری و تزاریسم و غیره جنگیدند؟ تمام آنها تود ه‌های وسیع مسلمانان بودند. توده‌های وسیع معتقدین به مذهب بودند.<ref>در مناظره با بهشتی، خرداد ۱۳۶۰ , بخش دوم</ref>
* پیشنهاد ما اینست که طرف جمهوری اسلامی نمایندگانی انتخاب شوند برای دیدار از بخصوص کشور اتحاد جماهیر شوروی که یک جمعیت و یک منطقه وسیع مسلمان نشین دران وجود دارد، تا امکان مراوده فکری بین رهبران جمهوری اسلامی ایران و مسلمانان آنجا، و تمام جامعه شوروی به طوربه‌طور وسیعتری پیدا و بر قرار بشود. این پیشنهاد ماست.<ref>همان.</ref>
* پیشنهاد دومم اینست که از طرف جمهوری اسلامی، هیاتهای برای تحقیق و شناخت کشورهای سوسیالیستی مشرق اروپا، ویتنام، کوبا و اعزام شوند و نحوه برخورد آنها با همین مسائلی که دانستنش مورد علاقه آقای دکتر بهشتی است بررسی وشد و معلوم شود که آنها نسبت به مسئله مذهب چگونه برخورد می‌کنند؛ نسبت به اعتقادات مذهبی و نسبت به تبلیغات مذهبی از طرف مردم چگونه برخورد می‌کنند … به این ترتیب من خیال می آنم که عمل در اینجا راه روشنگری است، یعنی مراورده وسیع بین جامعه اسلامی ایران و کشورهای سوسیالیستی، و بویژه کشورهای شوروی که دارای یک ناحیه بزرگ و یک جمعیت بزرگ مسلمان نشین است این کار خیلی کمک خواهد کرد به روشن کردن مسائل.<ref>همان.</ref>
 
خط ۱۳:
۱- تأمین حقوق و آزادیهای مردمی وقتی میسر است که همه سازمانهای اجتماعی و سیاسی و صنفی مردمی و مترقی، بدون هیچگونه محدودیت و تبعیض، امکان فعالیت آزاد و برابر برای نشر و تبلیغ نظریات خود داشته باشند، و به هیچ گونه انحصارطلبی و اعمال فشار و تحمیل نظریات و تبعیض از سوی هیچ مقامی و فردی راه داده نشود، و هرگونه تجاوز به حقوق فردی و اجتماعی افراد و سازمانها، از سوی هر مقام، مورد پیگیرد قانونی قرار گیرد.
 
۲- قانون اساسی جمهوری، که یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب شکوهمند میهن ما است و از همین رو مورد تأیید حزب تودة ایران قرار گرفته، چهارچوب مناسبی را برای تأمین و تضمین این آزادیها به وجود آورده استآورده‌است ولی این قانون خالی از برخی نارساییها و کمبودها نیست برای از بین بردن این کمبودها باید این قانون در جهت تأمین حقوق سیاسی و اجتماعی و اقتصادی تود ه‌های محروم، در جهت غیرممکن ساختن هرگونه دستبرد به این حقوق، تکمیل گردد.<ref>در مناظره با بهشتی، خرداد ۱۳۶۰ , بخش دوم</ref>
* در چهارچوب قانون اساسی جمهوری اسلامی و تکمیل آن، باید آزادی عقیده، آزادی دین، بیان، قلم و مطبوعات، اجتماعات، احزاب، اتحادیه‌های صنفی، سکونت، مسافرت، انتخاب شغل، حق اعتصاب برای زحمتکشان، و آزادی دفاع در محاکم و مصونیتهای فردی، به طوربه‌طور خدشه ناپذیر تأمین گردد و هرگونه دستبرد به این آزادیها مورد پیگرد قانونی قرارگیرد مواد قانون اساسی در مورد تشکیل شوراها به عنوان ارگانهای اعمال حاکمیت محلی، از روستا تا استان، باید بدون خدشه به مورد اجرا درآید زنان میهن ما که سهم عظیمی در پیروزی انقلاب داشت هاند و هم اکنونهم‌اکنون برابر با مردان در پاسداری از انقلاب حماسه می‌آفرینند، با کمال تاسف علاوه بر محرومیتهایی که بر همه محرومان جامعه تحمیل شده، فشار طاقت فرسای یک رشته محرومیتهای اجتماعی اضافی را به عنوان زن به دوش می‌کشند با آنکه در قانون اساسی جمهوری اسلامی مقام زن مورد ستایش قرار گرفته است،گرفته‌است، ولی در عمل، این محرومیتها نه تنها از بین نرفته، بلکه بر اثر عمل قشریون و واپسگرایان برآن افزوده شده استشده‌است واقعیت این است که زنان کشورما، هنوز هم نیمة محرومتر جامعه ما را تشکیل می‌دهند {رمز} شکوفایی میهن ما، در تأمین برابری کامل زنان با مردان در همة میدانهای زندگی اجتماعی است.<ref>همان. ۱۳۶۰</ref>
* چیز دیگری که در بحث گفته شد و ما با آن اختلاف نظر نداریم، و من خیال می‌کنم که در توضیح باید به آن توجه کرد، این است که آقای دکتر بهشتی گفتند اسلام به انسان می‌گوید تو از همة قیود و جبر اجتماعی آزادی. بلکه می تواد آزاد باشد حق آزادی از این قیود را دارد انسانی آه در جنوب شهر تهران در زاغه زندگی می آند، تابع یک جبر جامعة ماست شرایط جامعة ما او را مجبور آرده آه در زاغه زندگی بکند، در عین حال که هزاران اتاق مجلل قشنگ، تمیز، با آب گرم و آب سرد، در شمال تهران خالی است آنچه ما می‌گوییم این است آه انسان در شرایط جبر قرار گرفته استگرفته‌است جامعه او را مجبور می آند به آن چیزی که نمی‌خواهد تن دهد او دلش می‌خواهد حق داشته باشد برود آنجا در آن اتاق تمیز و گرم زندگی بکند، ولی جبر جامعة کنونی ما، حتی در جمهوری اسلامی، نمی‌گذارد او برود در آنجا زندگی بکند او حق آزادی دارد کاملاً اسلام این حق را به او می‌دهد وای همین جمهوری اسلامی، این حق را برای او تأمین نکرده که او برود و بتواند در آنجا زندگی کند و از آن زاغه، از داخل آن کثافت و آشغال، درآید به این ترتیب، در اینجا هم موافقم آه انسان حق آزادی از تمام قیود را دارد او برای این حق باید مبارزه بکند تا مبارزه نکند نمی‌تواند این قیود را از بین ببرد و آن جبر جامعه را از بین ببرد ولی انسان تابع این جبر است از پنج نفری آه اینجا نشست‌هایم، فکر م یکنم سه نفر ما در زندان بوده‌ایم این جبر اجتماعی، ما را گرفته و به زندان انداخته استانداخته‌است این جبر است جبر جامعه ما را مجبور آرده بود در زندان باشیم ما حق آزادی داشتیم، مایل به آزادی بودیم؛ و برای آزادی مبارزه می آردیم ولی تا این مبارزه برای آزادی، اکثریت جامعه را نگیرد، اقلیت تابع این جبر است و این جبر به او تحمیل می‌شود این جبر سیاسی است این جبر اقتصادی است، اآثریته نمونه اش را گفتیم جبر فرهنگی است جبر ملی است تمام این جبرها واقعیت جامعة ماست.<ref>همان.</ref>
 
== کیانوری خبر کودتای نوژه ==
خط ۲۹:
 
== دستگیری اعضای فرقان ==
* نورالدین کیانوری دبیرکل حزب توده در مورد فرقان گفته بود: «ما اطلاعات موثقی داریم که نمی‌توانیم منبع آنها را فاش کنیم. این سازمان (فرقان) پیش از انقلاب برای ترور رهبران سیاسی مخالف رژیم شاه به وجود آمده بود اما آن برنامه شکست خورد و ترورهای کنونی ادامه فعالیت‌های ساواک است. خط قرمز ارتباط بین «فرقان» و ساواک پیدا شده استشده‌است. ما این خبرها را از یک منبع دقیق به دست آورده‌ایم، اما نمی‌خواهیم آن را معرفی کنیم.» (تهران مصور شماره ۱۶جمعه ۲۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ ص۹)
 
== عملیات طبس (نامه کیانوری به خوئینی‌ها دربارهٔ عملیات طبس) ==
خط ۳۵:
 
== تواب نشدن کیانوری به نقل از سید حسین موسوی تبریزی ==
* یک بار در جریان بازدید از زندان، کیانوری خواسته بود که با من صحبت کند. با هم صحبت کردیم و به من گفت: «این‌ها از من می‌خواهند که اعلام کنم تواب شده‌ام. این برای من کاری ندارد که بگویم تواب شده‌ام. اما برای شما زشت است. چون همه دنیا به شما می‌خندد که از کیانوری بعد از ۷۰ سال کمونیست بودن، تواب شدنش را باور کرده‌اید.» خلاصه اینکه می‌گفت من امام را یک شخصیت انقلابی و ضد امپریالیست می‌دانم و او را قبول دارم و از انقلاب هم حمایت می‌کنم، اما اینکه بگویم تواب شده‌ام برای شما خوب نیست. '''من هم تذکر دادم که این کارها را نکنند'''، البته بعدها دیدم که احسان طبری هم اعتراف کرده و گفته که من تواب شده‌ام.<ref>خاطره ناگفتهٔ موسوی تبریزی از دیدار با کیانوری در زندان، تاریخ ایرانی: سید حسین موسوی تبریزی، دبیر مجمع محققین و مدرسین حوزه علمیه قم و دادستان کل انقلاب پس از انفجار دفتر نخست‌وزیری به بیان برخی مسائل پیرامون این پرونده پرداخته استپرداخته‌است. او همچنین برخی خاطرات دوران دادستانی انقلاب از جمله دیدار با زندانیانی چون نورالدین کیانوری، دبیرکل حزب توده را روایت کرده استکرده‌است)</ref>
 
== منابع ==
{{ویکی‌پدیا}}
{{پانویس}}
 
{{ترتیب‌پیش‌فرض:کیانوری، نورالدین}}
 
[[رده:اهالی ایران]]
[[رده:فعالان سیاسی]]